عباس قنبریباغستان، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران: نقل است جان پری برلو در بیانیه «استقلال فضای سایبری» در سال 1996 خطابهای سنگین نسبت به دولتها قرائت کرد: «ای دولتهای جهان صنعت! ای غولهای فرسوده گوشتالود و فولادین، من از فضای سایبری میآیم، خانه جدید ذهن... ما به نمایندگی از دنیای آینده از شما استقبال نمیکنیم. شما در اینجا حاکمیتی ندارید!»
این بیانیه که نزدیک به دو دهه از زمان صدور آن میگذرد، علاوهبر لرزهای که براندام تمامی حاکمیتها انداخته تاکنون دلالتها و معانی و آثار و پیامدهای زیادی در تمامی ابعاد و زوایای حکمرانی هم در سطح ملی و هم در سطوح منطقهای و بینالمللی داشته که بازخوانی برخی مهمترین آثار آن بهخصوص در آستانه چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری کشورمان در قالب «سخنی با کاندیداها از جهان سایبری» حائز اهمیت است. در دورانی که به دوران گذار به عرصه پنجم (عرصه سایبری) مشهور است اقتضائات حکمرانی و الزامات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با موارد مشابه آن در عرصههای قبلی (چهار عرصه زمین، دریا، هوا و فضا) یکسان نیست. در عرصه پنجم و در این دوران گذار مرزهای سایبری دیگر منطبق بر مرزهای جغرافیایی نیست. در این شرایط حتی نزاعهای سیاسی کلاسیک منطقهای و بینالمللی بر سر منابع زیرزمینی و مرزهای جغرافیایی رنگ باخته و در شکل و قالب نوین سایبری و پلتفرمی ظهور یافته است. اقتصاد «داده» جای اقتصادهای مبتنیبر منابع نفت و گاز و طلا را دارد میگیرد. مرزهای هویتی سابق (اعم از ملی و دینی و فرهنگی و زبانی) در نوردیده شده و در درون ساختار جدید جمهوریهای سایبری، نظام فکری، شناختی و فرهنگ پِلَتوَندی شکل گرفته است. و البته پِلَتوَندهای (شهروندان) این جمهوریهای جدید در درون هیچ مرزبندی کلاسیک اعم از جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یا حتی قومی، نژادی و مذهبی قرار نمیگیرند.
در این دوران گذار مولفههای کلاسیک قدرت همچون سازمانها و نهادهای عریض و طویل، بروکراسی پیچیده، سازوکارهای نظامی و امنیتی و حتی دموکراسی رایج به طنز بیشتر شباهت دارد. جهان به قول براون، سناتور آمریکایی همانند یک خانه شده و این پلتفرمها بهعنوان بازیگران اصلی دنیای سایبری همچون کودکان لجوج و احمق بارها همه آن را به آتش زدهاند. تنها در آمریکا این بازیگران جدید دهها بار لرزه بر مهمترین بندهای قانون اساسی این کشور انداخته است. لذا نهادهای حکمران ملی بهشدت تضعیف شده و تکنوکراتهای مدرن بهعنوان بازیگران جدید با قدرتهای نامحدود الگوریتمی پلتفرمهایشان جای آنها را گرفته است.
با توجه به بههمتنیدگی و وابستگی شرایط جهانی و به دلیل رقابت جهانی و اقتضائات بازار جهانی وضعیت بهگونهای است که حتی در بهترین شرایط و در توسعهیافتهترین کشورها (مثل آمریکا و اروپا) نیز از هر 10 کسبوکار نو و فناورانه، 9 کسبوکار به شکست میانجامد. در این شرایط کسبوکارهای نوین بهطور متقابل بهشدت به شرایط و اتمسفر جهانی و سایبری وابسته شده و در یک کلام عرصههای حکمرانی ملی بیش از پیش با عرصههای سایبری بینالمللی در هم تنیده شده است. جهان هماکنون به لحاظ تاریخی در آستانه شکلگیری نظم نوینی است که مختصات آن را نه شرایط و ارادههای سیاسی نظام پساوستفوالی، بلکه اکوسیستمهای قدرتمند فناورانه از طریق ادغامها و ائتلافها و انحصارهای منطقهای و بینالمللی و جهانی شکل میدهند و لذا بدیهی است که در این شرایط پیشران اصلی حکمرانی ملی هم در سطوح ملی و هم در سطوح منطقهای و جهانی، علم و فناوری و دنیای سایبری است. در چنین وضعیت و شرایطی کشور ما در آستانه یک انتخابات حساس قراردارد که به نظر میرسد توجه به تحولات پارادایمی فوق در قالب چند سوال اساسی برای کاندیداهای محترم در ارتباط با «دنیای سایبری» حائز اهمیت است. ضمن آنکه تاکید میشود از نظر نگارنده مساله اصلی، «دنیای سایبری» و آثار و تبعات همهجانبه آن از منظر حکمرانی است و هرگونه تقلیل آن به مساله فیلترینگ و شبکههای اجتماعی خطای نابخشودنی خواهد بود. برخی مهمترین این سوالات به این شرح است:
1- با توجه به عدم انطباق مرزهای سایبری با مرزهای جغرافیایی، «قلمروهای سایبری» ایران در اقصی نقاط جهان دقیقا کجاست؟ و کاندیداها چه برنامههایی برای مدیریت آنها دارند؟
2- بخشی از ژئوپلیتیک سایبری کشور متاسفانه از سوی قدرتهای رقیب اشغال شده است. کاندیداها برنامهای برای بازپسگیری این قلمروها دارند؟ متقابلا کاندیداها چه برنامهها و سیاستهایی برای اشغال قلمرو سایبری کشورهای هدف دارند؟
3- کاندیداها برای شهروندان غیرایرانی سایبری که در اقصی نقاط جهان (از جمله در دانشگاه نیویورک) پراکندهاند، چه برنامههای حمایتی یا هویتبخش دارند؟
4- کاندیداها چه برنامههایی برای ایجاد/تشکیل ائتلافهای فناورانه یا تبدیل شدن به بخشی از یک ائتلاف فناورانه در سطح منطقهای و بینالمللی دارند؟
5- برنامه و سیاست اصلی کاندیداها در ارتباط با «دادهها»ی ایرانیها (اعم از شهروندان، نتوندان و پلتوندان) و حفظ حریم خصوصی آنها از جمله در حوزه سلامت، آموزش، تغذیه و... چیست؟
6- مبنای تعامل دولت آینده کاندیداها با پلتفرمهای جهانی که در بسیاری از موارد و زمینهها جایگزین دولتها و کشورها شدهاند، چیست؟ کدامیک از کاندیداها برنامه انتصاب سفیر آکردیته در پلتفرمهای بزرگ همچون گوگل، ماکروسافت و... دارند؟
7- با توجه به ناکارآمدی سیاستهای دفاعی و پیشگیرانه در حوزه سایبری استراتژی و مکانیسم اصلی کاندیداها برای «رصد و شناسایی» تهدیدات سایبری چیست؟
8- «ایلان ماسک» ایران کیست و آیا کاندیداها آماده بازیگری وی به نمایندگی از ایران در مجامع جهانی هستند؟ کاندیداها چه برنامههای حمایتی از ایلان ماسک ایران دارند؟
9- کاندیداها فکر میکنند قوانین و دستورالعملهای جاری و ساری کشور (مثلا قوانین مالیات، قوانین مالکیت، قوانین جرایم دادرسی، و...) به چه میزان قابلیت تسری به رفتارها و کنشهای سایبری دارد؟ اگر نه، الگوهای جایگزین چیستند؟
10- برنامه کاندیداها برای «اعتمادسازی» در عرصه سایبری در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی چیست؟
11- چشمانداز کارآفرینی و توسعه کسبوکارهای نو در عرصه سایبری چیست؟ چه میزان با ظرفیتها و آسیبهای آن آشنایی دارند؟
12- برنامه کاندیداها برای تولید محتوا در عرصه سایبری بهویژه با توجه به اهمیت «اقتصاد صادرات محتوا» و نیز اطمینان از تداوم «جریان تولید داده» در این عرصه چیست؟
13- از نظر کاندیداها، تمایز بین لایههای «زیرساخت»، «خدمات» و «محتوا» در عرصه سایبری چیست و دولت آنها چه برنامههای برای این حوزهها دارد؟
14- کاندیداها چه برنامههایی برای «تنظیمگری» در عرصه سایبری دارند؟
15- مردم از نگاه کاندیداها در عرصه سایبری در کدام گروه قرار میگیرند؟ «مصرفکننده» یا «بازیگر»؟
16- کاندیداها چه برنامهای برای تشکیل «مناطق آزاد سایبری» درست همانند مناطق آزاد تجاری دارند؟
17- کاندیداها و دولت آینده آنها چقدر قائل به «حق فراموششدگی» در ارتباط با خطاهای کاربران در عرصههای مختلف سایبری هستند؟
18- کاندیداها چقدر فکر میکنند دولت آینده آنها توانایی مقابل با پدیده «آستروتورفینگ» بهعنوان یک کمپین/تظاهرات جعلی و کاذب علیه برنامهها و سیاستهای آنها را دارد؟
19- در صورت اختیار داشتن آیا کاندیداها آماده تغییر قانون اساسی، اضافه کردن الحاقیه، برگزاری رفراندوم و... در ارتباط با تغییرات ناشی از ظهور پلتفرمها هستند؟
20- کاندیداها در دولت آینده خود دیدار و ملاقات رودررو با کدامیک از دو دسته از افراد را ترجیح میدهند و در واقع آن را برای آینده منافع ایران بهتر میدانند؟: 1- دیدار با رئیسجمهوری فرانسه، نخستوزیر تونس، نخستوزیر پاکستان و رئیسجمهوری اتیوپی و 2- دیدار با ایلان ماسک، جف بزوس، بیل گیتس، مارک زاکربرگ؟