علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: همزمان با نزدیکشدن به موعد رایگیری انتخابات ریاستجمهوری، شش مرد متقاضی ورود به پاستور، تنور ستادها و کمپینهای تبلیغاتی خود را گرم میکنند. پیرو همین مساله روز گذشته مسعود پزشکیان با همراهانش ازجمله محمدجواد ظریف و محسن مهرعلیزاده به اصفهان سفر کردند تا در جمع حامیان خود در این کلانشهر قرار گیرند. وی در حالی در سالن ورزشی شهید نیلفروشزاده دانشگاه اصفهان با دانشجویان و اقشار مختلف مردم دیدار کرد که تا پیش از این، کاندیداهای ریاستجمهوری میدان نقشجهان را بهعنوان محل اجتماع انتخاب میکردند. علیرغم اعلام قبلی و با وجود حضور ظریف در این سفر بعد از آن شب جنجالی حضور در صداوسیما بهعنوان مشاور پزشکیان، تصاویر سالن دوهزار نفری شهر دومیلیونی اصفهان همخوانی چندانی با تصاویر ثبتشده از حضور حامیان روحانی و رئیسی در سال 96 در میدان نقشجهان اصفهان ندارد.
این مساله از دو جهت قابل بررسی است. در نگاه اول ظهور و بروز کمشور کمپینهای انتخاباتی در خیابانها و اجتماعات عمومی، نسبت به ادوار گذشته انتخابات ریاستجمهوری به غیر از انتخابات 1400 (بهدلیل شرایط همهگیری ویروس کرونا) کاملا مشهود است و هشدار کاهش مشارکت میدهد. فرضیه دوم اما تغییر زیستجهان انتخابات و کوچ کمپینها از خیابان به فضای مجازی است.
چرا در خیابانها خبری از شور انتخاباتی نیست؟
اردیبهشتماه سال 1396 بود که استقبال قابل توجه اصفهانیها از حسن روحانی و سیدابراهیم رئیسی در بدو ورودشان به این شهر سوژه رسانهها شد. دو نامزد مطرح ریاستجمهوری دولت دوازدهم در فاصله یک روز به یکی از پرجمعیتترین شهرها رفته بودند تا پایگاههای اجتماعی بیشتری برای خود فعال کنند. جمعیت مردمی که برای استقبال و حمایت از رئیسی آمده بودند به قدری بود که منجر به تاخیر در برگزاری مراسم انتخاباتی او در نقش جهان شد. مراسم انتخاباتی روحانی هم به همین شکل و در میان جمعیت زیادی از مردم حاضر در نقش جهان برگزار شد که البته تصاویر موجود از این دو مراسم گویای حضور جمعیت کمتر طرفداران روحانی نسبت به طرفداران رئیسی است. با این حال اما روز گذشته یعنی هفت سال پس از روز مراسم انتخاباتی روحانی، مسعود پزشکیان در اصفهان حاضر شد و جمعیت بهمراتب کمتری برای استقبال از او حضور یافت. علاوهبر این ستادهای تبلیغاتی پنج نامزد دیگر هم تا امروز نسبت به ادوار گذشته انتخابات ریاستجمهوری از شور چندانی برخوردار نبوده است. بخش پررنگی از حافظه انتخاباتی مردم را ستادهای انتخاباتی خیابانی و شور بهخصوص آن در مکانهای عمومی تشکیل میدهد. امروز اما خلأ این شور و هیجان میان طرفداران نامزدها در فضای واقعی کمتر و در فضای مجازی بیشتر دیده میشود. نمیتوان بهراحتی این ادعا را مطرح کرد چون ستادها خلوت شدهاند، پس روند مشارکت هم کاهشی است؛ چراکه میزان کنشگری سیاسی در فضای مجازی در سالهای اخیر رشد فزایندهای داشته است، یعنی شهروندانی که روزگاری با الگوی پوششی خاص و رنگولعاب متناسب با کاندیدای مورد نظر خود در ستادها و تجمعات حمایتی حاضر میشد، حالا به دلایلی ترجیح داده تا بهعنوان یک کاربر فعال در شبکههای اجتماعی به کنش سیاسی بپردازند و همان پوشش را در قالب نشر و بازنشر پوسترهای تبلیغاتی اجرا کنند.
کوچ کنشگری سیاسی به شبکههای اجتماعی
کنشگری دیجیتال در انتخابات یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین پدیدههای سیاسی و اجتماعی در دنیای معاصر است. این پدیده به استفاده از فناوریهای دیجیتال، بهویژه اینترنت و رسانههای اجتماعی، برای تاثیرگذاری بر روند انتخابات و آگاهیرسانی به مردم اشاره دارد. در ادوار گذشته انتخابات، تا حدود زیادی میشد از جمعیت حاضر در ستادهای انتخاباتی کاندیداها برتری رای آنها نسبت به دیگر کاندیدا را حدس زد. امروز اما با توجه به پیشرفت عرصه دیجیتال و پلتفرمهای مجازی کنشهای ملموس خیابانی جای خود را به کمپینهای مجازی داده است. علیرغم محدودیتهای موجود در فضاهای اینترنتی کشور اعم از تحریم و فیلترینگ، کاندیداها تلاش میکنند صدای خود را از طریق رسانههای مجازی به گوش مردم و بهویژه جوانان برسانند. در نتیجه طرفداران و حامیان آنها نیز بهجای حضور در این ستادها و تجمعات ترجیح میدهند کنش خود را محدود به فعالیتهای مجازی و اینترنتی کرده و با تولید، لایک و بازارسال محتواهای مربوط به نامزد مورد علاقه خود از او حمایت کنند.
1- دسترسی به اطلاعات بهروز و دقیق: کنشگری دیجیتال به شهروندان این امکان را میدهد که به اطلاعات دقیق و بهروز دسترسی پیدا کنند و در فرآیندهای سیاسی مشارکت فعال داشته باشند. این امر میتواند افزایش آگاهی عمومی و مشارکت در انتخابات را در پی داشته باشد. سرعت انتشار اطلاعات در رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین بهشدت بالاست و این موضع میتواند به آگاهیرسانی سریعتر و گستردهتر کمک کند. درعینحال ممکن است اطلاعات نادرست نیز منتشر شوند.
2- افزایش مشارکت اجتماعی و سیاسی: فعالشدن قشر خاکستری هم از جمله آوردههای کنشگری دیجیتال برای کشور ماست. این نوع فعالیت سیاسی به صداهای کمتر شنیده شده فرصت بیان دیدگاهها و مطالبات خود را میدهد و مشارکت سیاسی را بالا میبرد.
3- افزایش پاسخگویی نامزدها: همانطور که این روزها میبینیم، حسابهای منتسب به نامزدهای ریاستجمهوری، در برخی موارد سوالات کاربران را مورد توجه قرار داده و درباره آن توضیح میدهند. بنابراین اینترنت و رسانههای اجتماعی ابزارهایی قدرتمند برای نظارت بر عملکرد دولتها و سیاستمداران فراهم میکنند و ابزارها میتوانند به افزایش شفافیت و پاسخگویی مسئولان منجر شوند.
کنشگری سیاسی دیجیتال در کنار تمام مزایایی که به همراه خود میآورد معایبی هم دارد:
1- انتشار غیرقابل کنترل اطلاعات نادرست: یکی از مهمترین عیبهای این نوع فعالیت سیاسی، سرعت بالای انتشار اطلاعات نادرست است، موضوعی که مقابله با آن چندان راحت نیست. این اطلاعات غلط با توجه به سرعت بالای انتشار و محدود بودن زمان سنجش نامزدهای انتخاباتی، فرصت چندانی برای راستیآزمایی اطلاعات به مخاطبان نمیدهند. درنتیجه باعث انحراف در روند تصمیمگیری انتخاباتی میشوند. در فضای مجازی، تایید صحت و اعتبار منابع اطلاعاتی دشوارتر است. این موضوع میتواند به سردرگمی و اعتماد کمتر به اطلاعات موجود منجر شود.
2- ایجاد و تشدید قطببندیهای سیاسی و اجتماعی: فضای مجازی در کنار آگاهیبخشی، میتواند منجر به قطببندی شدید در جامعه شود. الگوریتمهای رسانههای اجتماعی محتواهای منطبق با علایق و سلایق کاربران را بیشتر به آنها نمایش میدهند. این امر میتواند به ایجاد اتاقهای پژواک (echo chambers) و تقویت افراطگرایی منجر شود.
3- هک و تخریب اعتماد عمومی: هک، سرقت اطلاعات و سوءاستفاده از دادههای شخصی از جمله مشکلات رایج فضای دیجیتال هستند. فعالیتهای دیجیتال با مخاطرات امنیتی همراه هستند و این خطرات میتوانند به تخریب اعتماد عمومی و آسیب به حریم خصوصی افراد منجر شوند.
4- حباب فیلتر: الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی معمولا بهگونهای طراحی شدهاند که محتواهای محبوب و همسو با علایق و نظرات کاربر را بیشتر نمایش دهند. این امر باعث میشود کاربران در حبابهای فیلتر شده قرار بگیرند و تنها با دیدگاههای محدود و همسو با نظرات خود مواجه شوند. در نتیجه ارزیابی رایدهندگان از دیگر نامزدها تحتتاثیر قرار میگیرند.
5- افزایش سطحینگری و کاهش عمق تحلیل: فضای مجازی و رسانههای اجتماعی به انتشار سریع و مختصر اطلاعات گرایش دارند. این موضوع میتواند به کاهش عمق تحلیل و افزایش سطحینگری در مباحث سیاسی منجر شود. مردم ممکن است به جای بررسی عمیق مسائل، به تیترها و خلاصههای کوتاه بسنده کنند.
6- سوءاستفاده از اطلاعات شخصی برای تبلیغات هدفمند: دادههای جمعآوری شده از فعالیتهای کاربران و بهویژه چهرههای مشهور در فضای مجازی میتواند برای تبلیغات هدفمند مورد استفاده قرار گیرد. این امر ممکن است به نقض حریم خصوصی و سوءاستفاده از اطلاعات شخصی کاربران منجر شود.
7- تضعیف تعاملات انسانی و خستگی اطلاعاتی: وابستگی بیش از حد به کنشگری دیجیتال میتواند به کاهش تعاملات و روابط انسانی مستقیم منجر شود. این امر میتواند بر کیفیت روابط اجتماعی و تعاملات سیاسی تاثیر منفی بگذارد. همچنین حجم بالای اطلاعات و مطالب منتشر شده در فضای مجازی میتواند منجر به خستگی اطلاعاتی و کاهش توانایی افراد در پردازش و تحلیل درست اطلاعات شود.
8- دخالت خارجی: دخالتهای خارجی یکی از مسائلی است که همواره بزنگاههای سیاسی ما را مورد تهدید قرار داده. کنشگری سیاسی دیجیتال میتواند هدف حملات سایبری و دخالتهای خارجی قرار گیرد که به بیثباتی سیاسی و اجتماعی منجر شود. این حملات میتوانند به قصد انتشار اطلاعات نادرست و ایجاد تفرقه صورت بگیرند.
درنهایت، کنشگری دیجیتال در انتخابات بهطور کلی میتواند ابزاری موثر برای تقویت دموکراسی و افزایش مشارکت عمومی باشد، به شرط آن که با دقت و مسئولیتپذیری از آن استفاده شود و مکانیسمهایی برای مقابله با چالشهای مرتبط با آن وجود داشته باشد.