وحیده علیمیرزائی، پژوهشگر حوزه زن و خانواده: مردم افغانستان تقریبا در تمام طول این سالها هرگز حکومتی متمرکز و مقتدر نداشتهاند که بر همه جغرافیای افغانستان حکمرانی کند، لذا ناتوانی حکومتها در ثبات قدرت موجب شده پیشرفتهای علمی، فرهنگی و صنعتی هرگز اجازه ظهور و بروز نداشته باشند. تا پیش از رئیسجمهوری اشرف غنی، حضور خارجیها و بهوجود آمدن دهها موسسه آموزش عالی سبب شد افغانستانیهای زیادی به کتاب روی آورند و به بازار کتاب رونق ببخشند اما زمانی که غنی رئیسجمهور شد، بهدلیل دعواهای انتخاباتی شاهد رکود و توقف همهچیز بودیم؛ از اقتصاد گرفته تا آموزش عالی. نبود ثبات و امنیت در افغانستان باعث شد افراد تحصیلکردهای که در این سالها به وطن بازگشته بودند، دوباره به مهاجرت روی آورند و به اروپا و دیگر نقاط جهان کوچ کنند.
در موقعیت کنونی افغانستان، خواندن کتاب و انتشار آن بسیار کاهش یافته است. بیشتر مردم سواد خواندن ندارند و متاسفانه این پدیده- به گواه آمار منتشرشده- در میان زنان بسیار بیشتر است. امروزه در افغانستان زنان از بسیاری حقوق طبیعی و بدیهی مانند حق حضانت فرزند، ارث، طلاق، خروج از کشور و... محروم هستند. افغانستان مشکلات ریزودرشت زیادی دارد و در این میان بیسوادی و فقر فرهنگی، بیش از هرچیز به چشم میخورد. نبود زیرساخت مناسب برای توزیع کتاب، اعمال محدودیت و فساد گسترده در حاکمیت دولت گذشته ازجمله مواردی است که بازار کتاب افغانستان با آن مواجه بوده است. در شرایطی که مردم افغانستان حاضرند 10 جلد کتاب را دربرابر یک قرص نان بفروشند، نمیتوان از رشد و توسعه کتاب و کتابخوانی در این کشور انتظار زیادی داشت. ملتی بحرانزده که به هیجان کاذب و تعلیق اتفاقات پیاپی عادت کرده است، آرامشی برای کتاب خواندن ندارد. در چنین فضای بیماری، روی آوردن به کتاب و کتابخوانی، دل شیر میخواهد و کفش آهنین.
حوزه نشر و کتاب با فرهنگ و اندیشه پیوندی ناگسستنی دارد. مهمترین اقدامی که لازم است در این زمان انجام شود، گسترش فعالیتهای فرهنگی است. اگر شرایط نامطلوبی حکمفرماست، فعالیت فرهنگی میتواند کمککننده باشد. پیشرفت و ارتقای یک کشور مبتنیبر افزایش آگاهی آحاد مردم جامعه است و دشمن برای آنکه به هدف خود نائل شود، سعی میکند مردم در پایینترین سطح بصیرت و روشنگری باشند، لذا دشمنان افغانستان به هر گروه یا فردی که تلاش میکند به رشد فکری مردم کمک رساند هجوم میبرند. درحالحاضر هیچچیز بهغیر از تولید آثار فرهنگی و هنری نمیتواند به بهبود شرایط مردم افغانستان و توسعه فهم و شناخت مردم ایران و همچنین مهاجران افغانستانی از مسائل داخلی کشورشان کمک کند. به نقل از یک نویسنده افغانستانی نویسنده در زبان مهاجرت میکند، نه در جغرافیا. باید سپاسگزار تکتک نویسندگانی بود که از این سرزمین نوشتهاند، حال اهل هر کشوری که میخواهند باشند و هرچه میخواهند نوشته باشند. در شرایط موجود، وظیفه داریم مردم افغانستان را تنها نگذاریم و در عرصه فرهنگسازی و آگاهی به آنها یاری برسانیم. امید است با پشتکار بسیار و حفظ روحیه تلاشگری بتوانیم بهجای یأس و ناامیدی، امید را دوباره به دل و جان مهاجران افغانستانی برگردانیم. کسانی که ریشههایشان در خاک سست است اما هرجا باشند یادشان نمیرود از کجا روییدهاند.
امروزه میزان حضور زنان در بازار کار و مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی به یکی از شاخصهای مهم توسعه انسانی مبدل شده، زیرا فعالیت اقتصادی زنان رابطه مستقیم با فقر و رفاه اجتماعی دارد. با افزایش فرصتهای شغلی برای زنان، سطح فرهنگ و آموزش جامعه ارتقا مییابد. زنان، درآمد مستقل کسب میکنند و وضعیت تغذیه و بهداشت خانواده بهبود مییابد. درحالحاضر موانع فرهنگی و فردی مهمترین موانع پیشروی فعالیت زنان است و در این میان عواملی چون وجود تبعیضهای جنسیتی در محیط کار، ترس از شکست و تحریکپذیری بیشتر زنان نسبت به مردان، تلاقی امور کاری با مسائل خانوادگی و ناهمخوانی انتظارهای نقشی، وجود قوانین دستوپاگیر اداری و بروکراسی موجود و تامین سرمایه اولیه و نقدینگی لازم از بالاترین اولویت و اهمیت برخوردار هستند. جامعهای که خواهان توسعه همهجانبه است، باید امکان رشد و شکوفایی استعدادها را برای همه اعضای خود ازجمله زنان فراهم کند. کارکرد زنان تحصیلکرده در جهان، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، نشاندهنده گذار از نقش دنبالهرو و انفعالی و نیز اشتیاق برای بهدست آوردن آگاهی، مشارکتخواهی و دخالت فعالانه در تعیین سرنوشت خویش در خانواده و محیط کار و اجتماع است. زنان در کشورهای درحال توسعه امید اول برای ارتقای خانوادهها و رشد و توسعه کشورهای خود هستند. در زمانهای که زنان جنس دوم محسوب میشوند و چون مرد را نانآور میدانند، به اقتصاد زنان ناشر بهای چندانی نمیدهند. زمانهای که یکدهم سرمایه به دست زنان تولید میشود و یکصدم مالکیت در دست آنهاست. زمانهای که زنان بهسختی میتوانند وارد بازار کار شوند، میکوشیم تا متاعی از کالای کتاب افغانستان در حوزههای شعر، ادبیات، دانش، فرهنگ، سیاست و تاریخ به این بازار کمرونق عرضه کنیم. ما تلاش میکنیم نگذاریم چراغ کتاب و کتابخوانی در افغانستان و در خانههای مهاجران خاموش شود. متاسفانه هنوز راههای نرفته بسیاری پیش روی ماست. ما با هدف ارائه اطلاعات دقیق و جامع درباره کشور افغانستان، تاریخ، فرهنگ، سیاست، جامعه و سایر موضوعات مرتبط با این کشور فعالیت میکنیم. فعالیت ناشران حوزه افغانستان نیز مانند سایر نشرها بهدلیل نبود ثبات در بازار و وجود مسائلی از قبیل نوسان قیمت ارز و کاغذ به مو بند است. همیشه تصور میکنیم، اتاق تاریکی هستیم که باید درون خودمان، دری بهسوی نور بیابیم. دغدغه من از آغاز کار تاکنون، با بیخانمانی مردم شریف افغانستان گره خورده است و گمان میکنم هرچه زمان میگذرد بالغتر میشود. حضور زنان در عرصه نشر، تنوع، خلاقیت، سلیقه، پیگیری مستمر و توجه به جزئیات در جهت بهبود بصری کتابها و درنهایت، ارتباط بیشتر با جهان را بهدنبال داشته است. در انتها جا دارد خاطرنشان کنم هیچ کاری زنانه یا مردانه نیست و اگر زنان اراده کنند کاری را انجام دهند، قطعبهیقین میتوانند.