رضا شاه منصوری، وکیل حقوقی:فوتبال ما از لحاظ حقوقی هنوز به مرحله بلوغ خود نرسیده است یعنی درواقع ما در دوره بلوغ حقوقی فوتبال قرار نداریم و هنوز مدت زمان کافی برای رسیدن به این دوره طی نشده است. تا زمانی هم که این بلوغ طی نشده و ما به آن مرحله نرسیدهایم، ایجاد بارهای مضاعف فقط ما را در معرض نابودی در عرصه حقوقی قرار داده و فرآیند آن را سریعتر میکند.
در هر صورت قرارداد بازیکنان فوتبال با رویکرد خاص حقوقی بسته میشود که به آن قراردادهای دوسویه یا دوجانبه اطلاق میشود. یعنی قراردادی که هم برای بازیکن و هم برای باشگاه متضمن حقوق و تکالیف میشود. حالا در این بین مهمترین تکلیف باشگاه براساس آرای اتاق حل اختلاف در فدراسیون جهانی، پرداخت دستمزد بازیکن در تاریخ سررسید است که باید براساس یک جدول پرداختی، این تعهد در بین تکالیف اصلی باشگاه قرار بگیرد. این در شرایطی است که به محض اینکه توالی این جدول و برنامهریزی پرداختی، بههم بریزد و متعاقب آن بازیکن نوتیس بدهد میتواند این قرارداد را فسخ کند که این فسخ هم براساس رویه اتاق حل اختلاف فیفا، یک فسخ موجه محسوب میشود.
در سالی که هیاترئیسه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال به این جمعبندی رسیدند که برای استفاده از بازیکنان خارجی باید یکسری ویژگیها لحاظ شود، این اتفاق به دو دلیل رخ داد: اول اینکه سطح کیفی و فنی بازیکنان خارجی و حضور آنها در لیگ داخلی باعث ارتقای فنی و تعالی رقابتهای لیگ برتر شود و دوم اینکه ما با بازیکنانی مواجه نشویم که فقط پروندههای ما را در ارکان قضایی فدراسیون جهانی اضافه میکنند. بر همین اساس این سازوکار در دستورکار قرار گرفت، اما با تورم قرارداد بازیکنان و افزایش دستمزدهای آنها از دو فصل قبل، باشگاههای خصوصی به این جمعبندی رسیدند که به جای پرداخت ارقام نجومی به بازیکنان داخلی، با ارقام کمتری و با دردسرهای کمتری بازیکن خارجی جذب کنند تا جایی که این امر باعث شد سهمیه بازیکنان خارجی دوباره در فوتبال ما افزایش پیدا کند.
به هر حال، حالا که تعداد سهمیه بازیکنان خارجی افزایش پیدا کرده است باید طوری عمل کنیم که ابتدا بستر آن را فراهم کنیم. بستر این کار به چند موضوع برمیگردد. اول اینکه به سیر تاریخی فعالیت یک بازیکن توجه زیادی داشته باشد، یعنی صرفا در یک سایت مرجع مثل ترانسفرمارکت قیمت و فعالیت یک بازیکن را دنبال نکنیم و به عملکرد یک فصل و دو فصل و... بسنده نکنیم و سیر عملکرد وی از زمان آغاز فعالیت را مورد بررسی دقیق قرار بدهیم.
این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که در آینده دوباره ماجراهایی که بر بازیکن گابنی گلگهر ایجاد شد، دوباره به وجود نیاید. ضمن اینکه به این نکته نیز باید توجه کرد که از این سیل بازیکن خارجی که در این سالها به فوتبال ایران سرازیر شدند، چند نفر از آنها مثل منشا یا شیمبا در ایران ماندگار شده و رنگ و بوی کشورمان را گرفتهاند؟ معمولا بازیکنان خارجیای به فوتبال ایران میآیند که از چرخه حرفهای در سطح اول فوتبال منفک شده و میخواهند برگردند یا اینکه در سالهای آخر فوتبال برای دیده شدن به این جا میآیند تا مشتریان دست به جیبتری در حاشیه خلیجفارس پیدا کنند.
افزایش پرونده خارجیها در فیفا صدور مجوز حرفهای را مختل میکند
اینها همه در حالی است که سازوکار قرارداد و پرداختی به بازیکن داخلی با بازیکن خارجی فرق دارد. فرق آن هم به مرجع صدور رای در زمان حل اختلاف مربوط میشود. در این خصوص همانطور که صلاحیت رسیدگی به دعاوی بازیکنان داخلی به کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال مربوط میشود، بازیکن خارجی به خاطر حق عضویتی که به فیفا پرداخت میکند طبیعتا از خدمات فیفا نیز استفاده کرده و با توجه به اینکه قراردادش با باشگاههای ایرانی به اتمام میرسد، مستقیما توسط اتاق حل اختلاف فیفا طرع دعوی میکند و این موضوع در آینده میتواند تبعات خطرناکی را ایجاد کند.
درواقع گیر اصلی ماجرا همین جاست که این پروندهها بعد از گذشتن یکی دو سال باعث میشود که به دلیل افزایش تعدد پروندههای بازیکنان خارجی در اتاق حل اختلاف فیفا ما در پروسه صدور مجوز حرفهای برای باشگاههایمان با اختلال بسیار جدی مواجه شویم؛ چراکه معمولا احکامی که از اتاق حل اختلاف فیفا صادر میشود و به کمیته انضباطی فدراسیون جهانی ارسال میشوند، این کمیته در راستای اقدامات تنبیهی که انجام میدهد یک نسخه از تنبیهات خود را برای کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال میکند و این موضوع دقیقا تاثیرگذاری مستقیمی روی پروسه صدور مجوز حرفهای ایجاد خواهد کرد و این روند را مختل خواهد کرد. در هر صورت یکی از مهمترین شاخصههای اخذ مجوز حرفهای نداشتن دیون قطعی است.
همچنین معتقدم که در فوتبال ما نباید مسیر به سمتی باشد که تقسیم منافع یکسویه باشد. بنابراین اگر قصد استفاده از بازیکن خارجی و افزایش سهمیه را داریم به این نکته مهم توجه عمیقی داشته باشیم که باید یکسری از مسئولیتهای مهم نقل و انتقالات بازیکنان خارجی را برعهده یک نفر قرار دهیم. به این شکل که افرادی که در این حوزه کار میکنند را شناسایی کرده و به هر ایجنت یا کارگزار یا دلال و واسطهای اجازه ندهیم که در چنین بازاری فعالیت کند. در هر صورت عملکرد یک ایجنت و بازیکن خارجی تحت قراردادش زمانی که چند بازیکن خارجی را بیاورد مشخص و سطح کیفی و فنی این دسته از بازیکنان معلوم میشود. بنابراین این توقع را داشته باشیم و این مسئولیت را به ایجنت فوق بدهیم که وقتی این فرد دارد ITC یک بازیکن را میگیرد، در صورتی که باشگاه مبدا از بازیکن فوق شکایت کرد، آیا مسئولیتش را به عهده میگیرد؟ یا با وجود تستهای پزشکی که گرفته میشود، وی تضمین میدهد که بازیکن فوق مصدومیت پنهان نداشته باشد که دو ماه دیگر مشکلدار شود. یا اینکه وضعیت اخلاقی و سلامت روانی بازیکن فوق را ضمانت میکند. بنابراین فدراسیون فوتبال و کمیته تعیین وضعیت باید این موضوع را هم مورد توجه قرار داده و برای جلوگیری از واسطهگری و دلالی برای ورود بازیکنان بیکیفیت با این مسائل مقابله کند.