سریالهای رمضانی امسال در کشورهای عربی، آوردگاه دو دیدگاه تاریخی و تاثیرگذار راجعبه روابط اعراب و رژیمصهیونیستی بودند. از یک سو عربستان و در پی آن کویت، دنبال عادی جلوهدادن رابطه اعراب و رژیمصهیونیستی بودند و در سوی دیگر مصر و سوریه، دو سریال ساختند که یکی به ریشه تاریخی این نزاع میپرداخت و دیگری آیندهای را نشان میداد که در آن دیگر خبری از رژیمصهیونیستی نیست.
کویت و سریال امهارون
مجموعه تلویزیونی «امهارون» که محصول کویت است و توسط گروه کانال MBC عربستان سعودی پخش میشود، جنجالهای زیادی را برانگیخته، چون محتوای آن تلاشی برای عادیسازی روابط اعراب با رژیمصهیونیستی تلقی شد. این مجموعه تلویزیونی داستان زندگی یک مامای یهودی را روایت میکند و حول جامعهای چندمذهبی در یک کشور عربی خلیجفارس، از دهه30 تا دهه50 قرن گذشته میچرخد. در این سریال چنین نمایش داده میشود که تبعیض در حق یهودیان بهقدری بالاست که آنها ناچار میشوند به سرزمینی بهنام اسرائیل پناه ببرند. بهاینترتیب گذشته از تمام تحریفات تاریخی گوناگون، اینجا چنین نمایش داده میشود که رژیم صهیونیستی از یهودیان عرب تشکیل شده؛ حال آنکه تقریبا همه میدانند غالب کسانی که چنین دولت خودخواندهای را تشکیل دادند، یهودیان اروپا بودند.
فارس الصرفندی راجعبه این سریال در سایت العالم نوشت: «هشت روز گذشته را صرف بررسی واکنش شبکههای اجتماعی به روند عادیسازی روابط در سطوح فرهنگی کردهام و چیزی که بیش از هرچیز دیگر شگفتزدهام کرده، خشم نسل جدید از دو سریال «امهارون» و «خروج 7» است. کسانی که این دو سریال را ساخته و میلیونها دلار خرج انحراف نسل جدید از مساله فلسطین کردهاند، درواقع همهچیزشان را باختهاند، اما نتوانستهاند نسل جدید را با خود هماهنگ کنند. حتی برعکس، روح وطندوستی و احساس مسئولیت درقبال مساله فلسطین را در آنها بیدار کردهاند.» او بهطور خاص درباره سریال امهارون میگوید: «بیشترین خشم و اعتراض نصیب «حیاه الفهد»، هنرپیشه کویتی خواهد بود. وی با ارتکاب دو اشتباه بزرگ، به شهرت و زندگی هنری خود پایان داد؛ اشتباه اول را وقتی مرتکب شد که گفت خارجیها را باید به صحرا بیندازید، چون درجریان شیوع ویروس کرونا بیمارستانهای کویت را پر کردهاند و اشتباه دومش، بازی در نقش پرستار یهودی، امهارون و دهنکجی به ملت عرب بود.»
عربستان سعودی و خروج7
«خروج» یک سریال کمدی ۳۰قسمتی برای شبهای ماهرمضان است که توسط دولت سعودی تولید شده و هر قسمت آن داستان مجزایی دارد. در قسمت سوم این سریال از سری هفتم آن، داستان پسری بهنام ضیا از عربستان سعودی روایت میشود که دور از چشم پدرش با یک دختر صهیونیست بهنام عزرا از طریق اینترنت ارتباط برقرار کرده است. پدر ضیا وقتی درنهایت با این موضوع مواجه میشود، با آن کنار میآید. این سریال صراحتا با دیالوگهایی رو و شعاری درباره اینکه آنها هم انسان هستند و ما باید این را بپذیریم، به استقبال موضوع نزاع اعراب و رژیمصهیونیستی میرود. این مجموعه درکل با هدف تبلیغ اصلاحات بنسلمانی ساخته شده، اما قسمت سوم آن به سد محکمی بین افکار عمومی جهان عرب خورد. بهرغم واکنش منفی عربزبانها به این سریال، بلافاصله پس از پخش آن در سوم رمضان، در روز دوشنبه (چهارمین روز ماهرمضان)، کانال خصوصی رژیمصهیونیستی(12) در گزارش خود راجعبه «خروج 7» گفت: «این اولینباری است که آنها بهطور علنی در عربستان سعودی راجعبه اینکه اسرائیل دشمن نیست، صحبت کردهاند.» و از رفتار سعودیها ستایش کرد. این کانال در ادامه همان گفتوگو درمورد خروج7 گفت: «این یک تغییر اساسی است که از آستانه عادیسازی روابط فراتر رفته و خواستار تقویت روابط گرم میان شهروندان اسرائیل و عربستان سعودی است.» در روزهای بعد رسانههای رژیمصهیونیستی تیتر زدند که آیا عربستان از هزینه کردن برای فلسطینیها خسته شده و در تحلیلهای خود که عمدتا به قصد روحیهبخشی انجام میشد، چنین آوردند که دشمنی مردم عربستان درحال گردش از رژیمصهیونیستی بهسمت ایران است. البته واکنشهای منفی گستردهای که به خروج7، خصوصا از جانب نسل جوان کشورهای حوزه خلیجفارس صورت گرفت، نتیجهگیری دیگری را منطقیتر جلوه میداد.
مصر و النهایه
دولت رژیم صهیونیستی ازطریق وزارت امورخارجه خود روز دوشنبه رسما به سریال مصری «النهایه» اعتراض کرد. در نخستین قسمت این سریال که از کانال خصوصی مصری ON TV پخش میشود، صحنهای مربوط به سال 2120 را نشان میدهد که در آن کودکان در یک کلاس مدرسه ظاهر میشوند و موضوع این درس «تاریخ جنگ برای آزادی بیتالمقدس» است. معلم هنگام توضیح درس به دانشآموزان میگوید: «آمریکا حامی اصلی دولت صهیونیستی بود و هنگامی که زمان آن فرارسید تا کشورهای عربی خود را از شرارت آن خلاص کنند، جنگی به نام «جنگ آزادی بیتالمقدس» اتفاق افتاد و کاملا به وجود دولت غاصب اسرائیل پایان داد.»
معلم همچنین در تشریح جنگ و در ادامه میگوید: «جنگ بهسرعت پایان یافت و کشور جعلی اسرائیل در کمتر از 100 سال پس از تاسیس آن نابود شد و بیشتر یهودیان از آن سرزمین گریختند و به کشورهای مبدأ خود در اروپا بازگشتند.» شروع شوکهکننده این سریال بسیاری از صهیونیستها را از همان روز اول به واکنش واداشت. کانال «کان» در رژیم صهیونیستی راجعبه این صحنه اظهار داشت: «همه میدانند که روابط بین رژیمصهیونیستی و مصر در سطوح امنیتی، نظامی و اطلاعاتی در دوره عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر تقویت شد؛ بااینحال بدونشک صحنه فوقالذکر هشداری است که اوضاع اگرچه در سطوح بالاتر (و بین دولتمردان) خوب پیش میرود، اما در سطح عامه (و نزد افکار عمومی جهان عرب) خوب نیست.»
جکی هوگی، مفسر امور جهان عرب در رادیوی ارتش رژیمصهیونیستی (دلسوزی غالی) هم در مقالهای که به قلم او توسط روزنامه عبری ماآریو منتشر شده بود، نوشت که «النهایه» الگویی کوچک و نمادین از روابط پیچیده بین قاهره و تلآویو است. حتی باتوجه به بدترین بحرانها بین تلآویو و قاهره، یک سریال مصری با نمایش پایان اسرائیل ظاهر نشده بود و این نشانگر سقوط جایگاه اسرائیل است.
هوگی همچنین نوشت: «تعجبآور است که السیسی اجازه میدهد چنین نمایشی باوجود تقویت روابط بین رژیمصهیونیستی و رژیم مصر در سالهای اخیر، بهویژه در زمینه امنیت، نمایش داده شود.» بهرغم تمام واکنشهای منفی و خشمگین این رژیم، سریال النهایه مخاطبان فراوانی در جهان عرب پیدا کرد.
سوریه و نگهبان بیتالمقدس
برخلاف برخی از درامهای رمضانی جهان عرب که ایده عادیسازی رابطه با رژیمصهیونیستی را مطرح میکنند، سریال سوری «نگهبان بیتالمقدس» به داستان زندگی اسقف هیلاریون کاپوچی میپردازد که قربانی ظلم رژیم صهیونیستی شد. هیلاریون کاپوچی یک روحانی سوری بود که زندگی خود را در دفاع از بیتالمقدس و آرمان فلسطین گذراند. صهیونیستها او را دستگیر و زندانی کردند و سپس تبعید شد و تا زمان مرگش اجازه ورود به فلسطین را پیدا نکرد.
این سریال بهعنوان اولین اثر هنری در جهان عرب شناخته میشود که شخصیت اصلی آن یک روحانی مسیحی است.
ایده این سریال چند روز پس از درگذشت اسقف کاپوچی آغاز شد. یک شرکت تولیدات تلویزیونی و رادیویی با نویسنده مجموعه، حسن یوسف تماس گرفت و گفت که پیرو مرگ اسقف کاپوچی، آنها قصد دارند سریالی در اینباره تولید کنند که زندگی او را نشان میدهد. یوسف موافقت کرد و مقرر کرد که سریال توسط ریحان الخطیب کارگردانی شود. حسن یوسف بعدها در مصاحبهای تلویزیونی راجعبه دشواریهایی که هنگام نوشتن سریال بهدلیل نداشتن اطلاعات با آن روبهرو بود، گفت در سفر تحقیقاتیاش برای نگارش فیلمنامه، از این موضوع غافلگیر شد که داستان زندگی اسقف از قبل توسط دو روزنامهنگار به نامهای سارکیس ابوزید و آنتوان فرانسیس که در سال1979 به رم، محل تبعید اسقف آمده بودند، نوشته شده است. زندگی کاپوچی در یک کتاب 500 صفحهای با عنوان «خاطرات من در زندان» نوشته شده بود، اما اسقف بعد از تحتفشار قرارگرفتن توسط واتیکان، از آن دو روزنامهنگار خواست که این کتاب را تا وقتی او زنده است، منتشر نکنند. در سال2017 - وقتی حسن روی نوشتن سریال کار میکرد - کتاب هنوز چاپ نشده بود، اما او موفق شد به نویسندگان آن دسترسی پیدا کند و آنها قبل از انتشار کاغذی کتاب، نسخهای الکترونیکی از آن را برای او ارسال کردند تا بتواند برای نوشتن فیلمنامهاش استفاده کند. نگهبان بیتالمقدس یک درام شامی محسوب میشود که امسال جزء محبوبترین آثار ماهرمضان است.