دنیای عرب، صنعت تلویزیون قدرتمندی دارد. در سالهای اخیر این تلویزیونها تحولات چشمگیری داشتند و حتی بحرانهای اقتصادی و تحولات سیاسی که مهمترین آنها در طول سال 2011 در پی پسلرزههای اتفاقاتی تحتعنوان بهار عربی رخ داد، نتوانستند از این تحولات جلوگیری کنند. هر اتفاقی که افتاد، بهجای تهدید این صنعت، برایش به یک فرصت تبدیل شد. بهار عربی در سال 2011 فرصت آزادیبیان در حوزههای سیاسی را برای مجموعهسازان مصری و تونسی فراهم کرد و موجب جذب مخاطبان بیشتر شد.
از طرف دیگر محبوبیت تلویزیونهای وارداتی ایالات متحده، این صنعت عربی را بهسمت رقابت با آثار خارجی و نتیجتا پیشرفت سوق داد. حتی محبوبیت سریالهای ترکیه که پس از آمریکا دومین صنعت سریالسازی دنیا را دارد، باعث شد سوریها از طریق دوبله این آثار، باقی اعراب را به لهجه خودشان عادت دهند و در ادامه بتوانند مخاطبان بیشتری را به سریالهای خودشان جذب کنند. تنها توجه به تحولات سیاسی-اجتماعی جهان عرب در سال 2011 که به بهار عربی موسوم بود و میتوانست صنعت سرگرمی را در هر منطقهای از جهان زمینگیر کند، تا حد زیادی نشان خواهد داد که درام عربی با اتکا به سنت قصهگویی در ماه رمضان که رسمی بسیار قدیمی است، چطور هر تهدیدی را بهفرصت تبدیل میکند و چقدر نامیراست.
براساس اعلام شرکت تحقیقات بازار Ipsos طی دو هفته اول ماه رمضان 2011، تعداد تلویزیونها در خاورمیانه 30 درصد افزایش یافته بود و 100 سریال عربی از کانالهای دولتی و خصوصی پخش میشد. در این دوره، رتبهبندیهای تلویزیونی در شب بسیار بالا میماند و هزینه تبلیغات بهمدت 30 ثانیه در ساعات پیک مخاطب رمضانی، بسیار بیشتر از حد معمول بود. طبق گفته مرکز تحقیقات عرب، مبلغی که در سال 2012 در تبلیغات تلویزیونی ماه رمضان صرف شد، از مجموع 98/1 میلیارد دلار برای کل بازار تبلیغات تلویزیونی عرب در سال پیش از آن، 420 میلیون دلار فراتر رفته بود و در همان سال 2012، یوتیوب یک کانال آنلاین جدید را اختصاص داد که ویژهبرنامههای نمایش ماه رمضان بود.