نویسنده :امین خلیق:روزنامه نگار/چقدر دولت برای دانشجویان هزینه میکند؟ معمولا دانشجویان این سوال را از مسئولان میپرسند که سهم هر دانشجو از بودجه دانشگاه چقدر است. مشکلات صنفی- دانشجویی، کمبود بودجه پژوهشی و... باعث شده گاهی شاهد اعتراض دانشجویان به کمبود بودجه در این زمینهها باشیم؛ اعتراضی که مساله مهم آن شفافیت در بودجه و نحوه تخصیص آن است، با این حال وضعیت بودجه دانشگاهها چندان غیرشفاف نیست که دانشجویان نتوانند از حساب و کتابهای دانشگاهها سر در بیاورند. هر ساله براساس لایحه بودجه میزان سرانه تصویبشده برای دانشجویان در مقاطع و دانشگاههای مختلف از طرف سازمان برنامه و بودجه کشور منتشر میشود. نکته قابلتوجه آن است که سرانه آموزش هر دانشجو در رشتهها، مقاطع و دانشگاهها متفاوت است، برای مثال در دانشگاه تهران سرانه آموزشی هر دانشجو برای رشتههای علوم انسانی در مقطع کارشناسی 10میلیون و 810 هزار و 300 تومان، برای مقطع کارشناسیارشد 16 میلیون و 408 هزار و 100 تومان و برای مقطع دکتری تخصصی 31 میلیون و 250 هزار تومان است. این درحالی است که در دانشگاه خوارزمی سرانه آموزشی هر دانشجوی رشته علوم انسانی در مقطع کارشناسی 11 میلیون و 322 هزار و 200 تومان، در مقطع ارشد 15 میلیون و 670 هزار و 900 تومان و در مقطع دکتری 19 میلیون تومان است. این سرانه به این معنی است که هر دانشگاه برای هر دانشجو به چه میزان در طول سال تحصیلی میتواند هزینه کند. سرانههای دانشجویی هرچند رقم زیادی به نظر میرسند، اما دانشگاهها همواره از سرانه کم دانشجویان گلهمند بودهاند. شریعتینیاسر، مسئول سابق معاون آموزشی وزیر علوم اردیبهشت سال گذشته درمورد بودجه کم دانشگاهها گفته بود: «میزان اعتبارات تخصیصیافته ۲۰۰ دانشگاه برتر دنیا یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار به ازای هر دانشجو است و در شرایط بدتر حدود ۵۰۰ هزار دلار سرانه هر دانشجو تعیین شده است. دانشگاههای متوسط در این ردهبندی ۳۵ تا ۵۰ هزار دلار سرانه دانشجو دریافت میکنند و در وضعیت بدتر نیز ۲۰ تا ۳۵ هزار دلار به ازای هر دانشجو سرانه تعیین شده است. بنابراین ما انتظار داریم دانشگاههای طراز اول کشور ما بتوانند با پایینترین سطح شاخصهای دانشگاههای برتر دنیا برابر باشند. این درحالی است که سرانه دانشجویان در دانشگاههای برتر کشور حدود ۲۰ میلیون تومان به ازای هر دانشجو است.»
این موضوع بهانهای شد تا سرانه دانشجویان در مقطع دکتری را بررسی کنیم.
دانشگاه سیستان و بلوچستان؛ بیشترین بودجه برای دانشجویان دکتری
مقطع دکتری از حیث تحقیق و پژوهش اهمیت و نقش خاصی در رشد علمی و توسعه کشور دارد و همین موضوع اهمیت سرانه دانشجویان مقطع دکتری و نوع نگاه دولت به این مقطع دانشگاهی را افزایش داده است. براساس لایحه بودجه سال 98 کل کشور، بیشترین سهم سرانه دانشجویی متعلق به دانشجویان مقطع دکتری است که هرکدام از دانشگاهها سهم خاصی را به دانشجویان دکتری خود اختصاص دادهاند.برای آنکه بتوانیم مقایسهای را بین دانشگاهها انجام بدهیم، ناگزیریم به سطحبندی و رتبهبندی دانشگاهها که وزارت علوم از سال 94 آغاز کرده است، نگاهی بیندازیم. هرچند این طرح در سال جاری لغو شد و با طرح دیگری که هنوز مشخصات کلی آن اعلام نشده، جایگزین شده است، اما آخرین سطحبندی دانشگاهها توسط وزارت علوم در سال 96 میتواند ما را برای تقسیم دانشگاهها در اختصاص بودجه کمک کند. براساس بودجه 98 اکثر سرانه دانشجویان دکتری در مقطع علوم انسانی از رشتههای فنیومهندسی پایینتر بوده است. دانشگاههای سطح یک، ازجمله شهید بهشتی، فردوسی مشهد، شیراز و تربیتمدرس سرانه بین 28 تا 17میلیون تومان را برای دانشجویان دکتری رشتههای علوم انسانی خود اختصاص دادهاند. دانشگاههای الزهرا، کرمان، گیلان، چمران اهواز و یزد که بهعنوان دانشگاههای سطح دو شناخته میشوند برای دانشجویان مقطع دکتری رشتههای علوم انسانی خود سرانهای بین 13 تا 32 میلیون تومان در نظر گرفتهاند.کمترین سهم سرانه رشتههای علوم انسانی برای دانشجویان مقطع دکتری دانشگاههای سطح سه یعنی حکیم سبزواری، کردستان، اراک و هرمزگان بین 9.5 تا ۱۸ میلیون است. چنین اختلافی برای رشتههای فنیومهندسی نیز حفظ شده است، دانشجویان دکتری دانشگاههای سطح سه سرانه کمتری را نسبت به دانشگاههای سطح 2 و یک و دانشجویان دانشگاههای سطح یک سرانه بیشتری را نسبت به دانشجویان دانشگاههای سطح دو دریافت میکنند، درنتیجه اختلاف در سرانه دانشگاهها در سطحهای مختلف دانشگاهی وجود دارد.دانشگاه سیستان و بلوچستان با سرانه 38 میلیون و 612 هزار تومان برای هر دانشجو بیشترین سرانه را نسبت به دانشگاههایی مانند شهید بهشتی، فردوسی مشهد، شیراز و تربیتمدرس و... در رشتههای فنیومهندسی داشته است. همچنین دانشگاه سیستان با 32 میلیون و 685 هزار تومان بهترین سرانه برای دانشجویان مقطع دکتری را داراست.
سرانههایی که تنها روی کاغذ نوشته میشود
هرچند سرانه خوبی به دانشجویان دکتری دانشگاههایی مانند سیستان و بلوچستان، کرمان و... اختصاص پیدا کرده است، اما به نظر میرسد بودجه در نظر گرفتهشده برای این دانشگاهها تنها روی کاغذ بوده و عدم جذب بودجه همواره مشکلاتی را برای دانشگاهها ایجاد کرده که با افزایش سرانه دانشجویی نیز قابل حل نیست. سیدفرید خلیفهلو، مدیر روابطعمومی دانشگاه سیستان و بلوچستان در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به این موضوع که تنها 14 درصد از بودجه این دانشگاه تخصیص پیدا کرده است، به نقل از رئیس دانشگاه پیرامون نحوه سرانه دانشجویان دکتری گفت: «بودجه ارائهشده آنقدر کم است که دیگر نمیتوان گفت سرانه دانشجویان مقطع دکتری چه شده است.» البته در ادامه پیگیریها مشخص شد مشکل عدم تخصیص بودجه دامن دانشگاههای سطح یک را نیز گرفته است. سیدمحمدحسین کریمیان، معاون آموزشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر با اشاره به عدم کفاف بودجه برای تربیت دانشجوی دکتری گفت: «این مقدار از سرانه تحصیلی اصلا کفاف تربیت یک دانشجو را نمیدهد و از طرفی دولت درحال کاهش این بودجه عمومی است، این درحالی است که هزینههای جاری دانشگاهها درحال افزایش است.»
او گفت: «با توجه به افزایش قیمتی که در یکی دو سال اخیر داشتیم، بودجه دانشگاهها کافی نیست، از این بودجهای که روی کاغذ نوشته شده نیز مبلغی داده نشده که این امر باعث مشکلاتی برای دانشگاهها شده است.» عدم تخصیص بودجه باعث شده امسال هرچند سرانه دانشجویان در مقایسه با سالهای قبل روند مطلوبی را نشان میدهد، اما عملا نهتنها بودجهای به دانشگاهها اضافه نشده بلکه دانشگاهها با کاهش بودجه نیز روبهرو بودهاند و عملا مبالغ موجود در بودجه میزان رشد یا کاهش سرانه دانشجویان را به درستی نشان نمیدهد.
بودجهای ناچیز برای رشد علمی
یکی از راههایی که میتواند کافی یا ناکافی بودن سرانه دانشجویان دکتری را نشان دهد، مقایسه این سرانه دانشگاههای دولتی با سرانه دانشگاههای خارج از کشور است. کریمیان با اشاره به اختلاف حداقل 10 برابری بین سرانه دانشگاههای دولتی و غیردولتی گفت: «سرانه دانشجویان ما با دانشجویان خارجی اصلا قابل مقایسه نیست. برای مثال سرانه 26 میلیون تومانی در ایران به دلار مبلغی حدود دو هزار دلار میشود و شهریهای که دانشجویان خارجی برای تحصیل در دانشگاههایی همسطح دانشگاههای ما میپردازند، حدود 50 تا 20 هزار دلار است که این دو عدد اصلا قابل مقایسه نیست.»
البته از آنجا که سرانه آموزشی مربوط به هزینه اساتید نیز میشود، کریمیان نیمنگاهی نیز به حقوق دریافتی اساتید در ایران و خارج از کشور انداخت. او با اشاره به عراق بهعنوان کشوری که سطح علمی دانشگاههایش با ایران قابل مقایسه نیست، گفت: «در عراق به یک استادتمام ماهی سه هزار دلار پرداخت میکنند، این درحالی است که هیاتعلمی در ایران ماهانه هشت میلیون تومان یعنی حدود 600 دلار دریافت میکنند.»
هرچند میزان سرانه دانشجویان مقطع دکتری نسبت به سایر مقاطع بیشتر است، اما این مقدار عملا پاسخگوی نیازهای علمی کشور نیست. سرانهای که با توجه به تحریمهای علمی نیازمند حمایتهای بیشتری از طرف دولت است.