جام جهانی برای هر بازیکنی یک آرزو و رویاست، نهایت افتخار و بالاترین خوشی. بازی کردن در مسابقات جام جهانی فقط یک معنا دارد و آن پذیرفته شدن برای عضویت در بالاترین مسابقه نمایش مهارت است. چه بسیارند ستارههایی که حسرت حضور در جام جهانی چون خوره به جانشان افتاده و تمام کارنامه کاری با افتخار خود را به دلیل شرکت نکردن در همین تورنمنت، ناقص و هدر رفته میدانند. چه بسیارند مربیهایی که یک دوره حضور در جامجهانی بارشان را بار کرده و با خیال راحت برای یک دهه به فعالیتهای خود ادامه دادهاند و با وجود ناکامیها هنوز هم پیشنهاد کاری برایشان میآید. فوتبال ورزش عجیبی است. گاهی اوقات متوسطترین بازیکنهای دنیا در این تورنمنت حضور دارند و حتی گل میزنند اما بازیکنی مثل رایان گیگز هیچوقت نمیتواند در این مسابقات حضور یابد. در ایران خودمان هم این اتفاق افتاده. تعدادی از بازیکنان راهی جام جهانی شدهاند و حتی در این مسابقات به میدان رفتهاند که بعد از این مسابقات کسی از آنها خبری نگرفت و به جایی هم نرسیدند در حالی که جمعی از مستعدترین و بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران هرگز به این مسابقات راه نیافتند. این نشان میدهد که فوتبال تمام فاکتورهای لازم برای مقایسه با زندگی را دارد که مهمترینشان یکی است؛ بیرحم بودن و غیرمنصفانه بودن. انصاف نیست بازیکنانی بهعنوان توریست به جام جهانی بروند و اصلا بازی نکنند اما جمعی از بهترین بازیکنان تاریخ ایران حتی حسرت همین حضور توریستی روی دلشان بماند. در زیر اسم بعضی از بازیکنانی را با هم میخوانیم که هیچ وقت به جام جهانی راه نیافتند. بازیکنانی که در عین شایستگی هرکدام به دلایلی از حضور در جامجهانی باز ماندند.
همایون بهزادی
از بداقبالیهای او بهعنوان یکی از بهترین مهاجمان تاریخ قبل از انقلاب ایران بود که در دوران درخشش و بازی او برای تیم ملی، ایران در رقابتهای جامجهانی حضور نداشت. در حقیقت دوران حضور ایران در انتخابیهای جامجهانی بعد از دوران خداحافظی او از فوتبال ملی صورت گرفت و دیگر بختی برای حضور این سرزن سرطلایی و پاطلایی برای کسب این افتخار نبود. مرحوم بهزادی برای تیم ملی ایران 28 گل رسمی و بیشمار گلهای غیررسمی زد.
پرویز قلیچخانی
دوبار بخت حضور در جام جهانی را از دست داد. اول بار در 1974، تیم ملی در بازی پلیآف مقابل استرالیا در مجموع سه بر دو شکست خورد و حذف شد. هر دو گل ایران در بازی برگشت توسط قلیچخانی به ثمر رسید اما ایران در مجموع بازنده شد. در سال 1978 تیم ملی به جام جهانی آرژانتین صعود کرد در حالی که قلیچخانی به دلایل سیاسی در کنار تیم ملی حضور نداشت. تلاشهای مهاجرانی برای بردن او به مسابقات آرژانتین در نهایت به جایی نرسید تا این بازیکن درجه یک فوتبال ایران به دلایل سیاسی جام جهانی را از دست بدهد.
علی جباری
اولین بازیکنی که لقب سلطان به او اعطا شد علی جباری، بازیکن تکنیکی تیم تاج و تیم ملی بود که با وجود بازیهای درخشان و گلهای خاطره برانگیز هیچوقت نتوانست در جام جهانی بازی کند. او هم به نسلی تعلق داشت که استرالیای 74 سد راه جهانی شدنشان شد.
جباری بعد از ناکامی ایران در راهیابی به جام جهانی دیگر بختی برای حضور در مسابقات بعدی به دست نیاورد و کنار رفت.
غلامحسین مظلومی
چقدر تلخ بود سرنوشت ملی مهاجمی مثل مظلومی که رایکوف او را روی تخم چشمهایش بزرگ کرد. غلامحسین مظلومی اگر چه جوانتر از دیگر بازیکنانی بود که نام بردیم و در مقدماتی جام جهانی 78 نیز حضور داشت اما بازیکن اصلی نبود و در نهایت هم در فهرست نهایی حشمت مهاجرانی قرار نگرفت. عدم حضور او در مسابقات آرژانتین یکی از تصمیمات دشوار سرمربی تیم ملی بود که به ضرر مهاجم محبوب آبیپوشان تمام شد.
حسین کلانی
مهاجم محبوب و با اخلاق سرخپوشان و بازیکن اسبق تیم ملی ایران هم یکی از قربانیان سال 74 لقب گرفت. کلانی با تیم ملی در مسابقات جام ملتهای آسیا افتخارات زیادی دارد اما متاسفانه فوتبال او بعد از بازی با استرالیا در جامجهانی 74 تمام شد و به دوره بعد نرسید. کمتر کسی فکر میکرد این مهاجم با شخصیت با وجود همه افتخارات این جام مهم را از دست ندهد.
ابراهیم آشتیانی
دفاع راست جاودانه پرسپولیس و تیم ملی و یکی از باسوادترین و تحصیل کردهترین فوتبالیستهای تاریخ ایران هم از آن نسل طلایی بود که جام جهانی را از دست داد. ایران در برههای به جام جهانی وارد شد که نسل طلایی فوتبال کشورمان رو به افول بودند. دو دوره 74 و 78، منجر شد به انقلاب و بعد دوره 10 ساله ایران و حضور مجدد ایران در بازیهای جام جهانی سال 90 که البته به توفیقی هم نرسیدیم. آشتیانی هم بین این دو دوره از تیم ملی کنار رفت.
حمید علیدوستی
یکی از بااستعدادترین مهاجمان تاریخ فوتبال ایران و یکی از بداقبالترینهایشان. سنش به جام جهانی 78 نخورد و به آرژانتین نرفت اما یکی از بختهای حضور مداوم در تیم ملی ایران در دهه بعد لقب داشت که انقلاب شد و بعد هم جنگ تحمیلی ایران را برای یک دهه از جام جهانی کنار گذاشت. علیدوستی در دوران کوتاه حضورش در تیم ملی آن افتخاراتی را که شایستهاش بود به چنگ نیاورد که البته جای تاسف دارد.
محمد پنجعلی
وقتی با تیم ملی به جام جهانی رفت تنها 23 سال داشت و حشمت مهاجرانی در همان آرژانتین خطش زد. همه فکر میکردند در جام جهانی بعدی فیکس خواهد بود اما شرایط تغییر کرد. محمد پنجعلی سالها برای تیم ملی بازی کرد اما در دهه 80 تیم ایران به مقدماتی جام جهانی اعزام نشد و در دهه 90 هم به او فرصتی نرسید. او یکی از بازیکنانی بود که با مرحوم دهداری به مشکل خورد و از تیم ملی کنار کشید.
فرهاد مجیدی
بعضی از بازیکنانی که در این فهرست حضور دارند جام جهانی را به دلیل باخت یا ناکامی در صعود از دست دادند. مجیدی بد اقبالتر از آنها بود. در مقدماتی جام جهانی 98 به تیم ملی دعوت میشد اما کمتر فرصت بازی به او میرسید. در فهرست نهایی ایویچ هم با وجود آمادگی جایی نداشت. بعد از اتفاقات جام ملتهای لبنان و برکناری جلال طالبی نوبت به مرحوم پورحیدری رسید و او نیز مجیدی را دوباره به تیم ملی دعوت کرد اما بلاژویچ قبل از مقدماتی جام جهانی رسید و کار را تحویل گرفت. در پازل چیرو، دایی، خداداد، کریمی، هاشمیان و سامره اقبال بیشتری داشتند تا مجیدی. سالهای حضورش در اروپا و امارات نیز کمکی به بازگشتش به تیم ملی نکرد.
مجتبی محرمی
او را باید یکی از بهترین دفاع چپهای تاریخ ایران نامید که قربانی سبک زندگی خود و حواشی پایانناپذیرش شد. مجتبی محرمی در دهه 90 این اقبال را داشت تا با تیم ملی برای رسیدن به جام جهانی تلاش کند اما دو دوره 90 و 94 برای ایران صعودی رخ نداد.
محمد مایلی کهن او را برای جامملتهای 96 به تیم ملی دعوت کرد اما بعد از مسابقات کنارش گذاشت تا او جام جهانی 98 را از دست بدهد.
حمید درخشان
کاپیتان تیم ملی ایران در سالهایی که در جام جهانی شرکت نمیکردیم. او مقدماتی جام جهانی 90 را به دلیل اختلافاتش با سرمربی وقت از دست داد اگرچه صعودی هم رخ نداد. در مقدماتی 94 حضور داشت و کاپیتان تیم ملی بود اما بازهم به جام جهانی راه نیافتیم. او به فرانسه 98 هم نرسید.
سیروس قایقران
یکی از حسرتهای ایران در جام جهانی کاپیتان انزلیچی تیم ملی بود که به هیچ مسابقهای نرسید. دو جام 90 و 94 را از دست داد و در زمان حضور ایویچ هم بختی برای بازگشت به تیم ملی پیدا نکرد. اگرچه میگفتند که صحبتهایی برای بازگشتش صورت گرفته اما فوت زودهنگامش بر اثر تصادف رانندگی باعث شد تا همین تلاشها هم به جایی
نرسد. او چندماه قبل از اعزام تیم ملی به جام جهانی از دنیا رفت.
مجید نامجومطلق
زوج او و جواد زرینچه در دهه 60 در تیم ملی جناح راست را مال خود کرد اما او به فرانسه نرفت و جواد رفت. نامجومطلق با حضور والدیر ویرا و بیژن ذوالفقارنسب به تیم ملی برگشت و در بازیهای مقابل ژاپن و استرالیا حضور داشت اما ایویچ او را به جام جهانی 98 نبرد.
فرشاد پیوس
یکی از برترین گلزنان تاریخ فوتبال ایران نیز قربانی فوتبال ملی ضعیفمان در دهه 90 شد. او هم مقدماتیهای 90 و 94 را بدون موفقیت پشتسر گذاشت و در نهایت به 98 نرسید. پیوس میتوانست و شایستگی زیادی برای حضور در این مسابقات داشت.
مهدی رحمتی
رحمتی در چهار دوره فرصت حضور در جام جهانی را از دست داد. در 2006 از تیم ملی خط خورد. در 2010 سنگربان اصلی تیم ملی بود که صعود نکردند. در 2014 نیمی از راه را با تیم ملی طی کرد که قربانی اختلافاتش با کیروش شد و این مسابقات را از دست داد.
2018 را هم به همین دلیل به دست نیاورد. در چهار دوره اخیر ایران سه بار به جام جهانی راه یافته اما رحمتی به این مسابقات اعزام نشده. این اسمش بدشانسی نیست؟
مجتبی جباری
2006 را به دلیل مصدومیت از دست داد وگرنه یکی از مهرههای کلیدی برانکو به حساب میآمد. اتفاقی که محرم نویدکیا را هم از همان جام دور نگه داشت. در 2010 بازیکن تیم ملی بود اما به جام جهانی راه نیافتیم. در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2014 بازیکن فیکس و محبوب کیروش بود اما معلوم نشد چه کسی در گوشش چه وردی خواند که جادویی شد و با تیم ملی قهر کرد! رنگ 2018 را هم که ندید. حیف از آن تکنیک.