دانشگاه آزاد اسلامی سالهاست به خدمترسانی در آموزش عالی در داخل کشور بسنده نکرده و پا را فراتر از مرزهای ایران گذاشته است. وجود واحدهای برونمرزی که البته شمارشان هنوز پرتعداد نیست گویای این موضوع است. یکی از اهدافی که در این راستا دنبال میشد، پاسخگویی به نیازهای آموزشی دانشجویان خارجی علاوهبر رفع نیازهای آموزشی دانشجویان ایرانی است. این اما همه آن چیزی نیست که از تاسیس واحدهای برونمرزی دانشگاه آزاد اسلامی دنبال میشود. دکتر شیخ عطار، سرپرست اداره کل امور بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی «الهامبخشی برای سایر ملتها» را مهمترین ماموریت این دانشگاه میداند و معتقد است واحدهای برونمرزی ما بهعنوان واحدهای آموزش عالی باید بتوانند به جوانان کشورهای همسایه و جهان اسلام و سایر نقاط جهان نشان دهند ما میتوانیم اندیشه خود را تئوریزه کرده و تبدیل به استراتژی و برنامه کنیم و به توسعه پایدار در همه جوانب دست یابیم. برای روشنتر شدن اولویتهای اداره بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی با او به گفتوگو نشستیم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به حوزه مسئولیت شما اجازه دهید اولین سوال را اینطور بپرسم که یکی از روسای پیشین دانشگاه آزاد اسلامی بحثی را مطرح کرد مبنیبر اینکه حضور واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در خارج از کشور صرفا برای درآمدزایی نیست و از قبل این حضور، بحث منافع ملی نیز دنبال میشود. بهطور مشخص سوال بنده آن است که حضور دانشگاه آزاد اسلامی در کشورهای دیگر چه منافعی را برای جمهوری اسلامی ایران تامین میکند؟
هر اقدامی، چه در حوزه آموزشی و چه در حوزههای اقتصادی و فرهنگی، منوط است به نوع نگاه و رویکرد ما نسبت به آن. واحدهای برونمرزی یا درونمرزی دانشگاه آزاد اسلامی میتوانند با این رویکرد فعالیت کنند که نوعی منبع درآمد باشند و همانطور که در داخل کشور بیشتر تاکید بر شهریه و هزینه و درآمد و بالانس آنهاست، برای خارج از کشور هم میتواند چنین باشد.
یک رویکرد این است که ما با حضور خود چه در داخل و چه در خارج به دنبال یک اعتبار علمی برای دانشگاه آزاد اسلامی هستیم که نتیجه آن تربیت فارغالتحصیلان باکیفیت باشد تا در جاهایی که جذب میشوند، ایجاد توسعه کنند. البته عقلایی است که نگاه اقتصادی وجود داشته باشد ولی هدف کسب سود نیست. این نگاهی است که در دنیا وجود دارد. هر دوی این نگاهها در کشورهایی که دانشگاه دولتی و خصوصی دارند، وجود دارد. برخی برای کسب اعتبار و برخی برای کسب درآمد چنین میکنند.
ولی ما که جمهوری اسلامی ایران هستیم تفاوتهایی ماهوی با بسیاری از کشورها داریم. بنابراین تمام عناصر تشکیلدهنده این نظام که یکی از این عناصر، نظام دانشگاهی است و بخش بزرگی از نظام دانشگاهی ما هم دانشگاه آزاد اسلامی است، باید با ملحوظ داشتن این تفاوتها هدفگذاری کرده، استراتژی تدوین کند و برنامه و طراحی داشته باشد.
جمهوری اسلامی ایران همانطور که در اسناد بالادستی آن وجود دارد، کشوری است که نسبت به همه مستضعفین و مسلمانها و مفهوم عدالت در دنیا احساس مسئولیت دارد. این موضوع هم در قانون اساسی ما دیده شده و هم بهطور دقیقتر در سند چشمانداز 20 ساله آمده است. درحقیقت آنجا تعبیری تحتعنوان الهامبخشی به کار رفته است.
براساس این سند در طول 20 سال جمهوری اسلامی باید به اهداف کمی مشخصی دست یابد که بر مبنای الهامبخشی برای سایر ملتها خواهد بود. ما نظامی مبتنیبر اندیشه عدالتخواهی و توحیدمحوری داریم که براساس آن هدفگذاری میکنیم. نمیتوان بیان کرد دانشگاه آزاد اسلامی خارج از این نظام است. مخصوصا که اسم آن دانشگاه آزاد اسلامی است و در فلسفه تشکیل آن در سی و چند سال قبلتر، که بزرگان کشور از مقام معظم رهبری و مرحوم هاشمی رفسنجانی در فرآیند آن حضور داشتند، این موضوع ذکر شده است. واحدهای برونمرزی ما بهعنوان واحدهای آموزش عالی باید بتوانند به جوانان کشورهای همسایه و جهان اسلام و سایر نقاط جهان نشان دهند ما میتوانیم اندیشه خود را تئوریزه کرده و تبدیل به استراتژی و برنامه کنیم و به توسعه پایدار در همه جوانب دست یابیم، بدون آنکه محتاج اندیشهای که در نظامهای سکولار شکل گرفته است، باشیم.
بنابراین جامعه هدف باید با اولویتهای کشورهای همسایه، کشورهای جهان اسلام باشد. در این صورت میتوانیم ایده خود را که معتقد به حقانیت آن هستیم، عرضه کنیم. این مساله برای ما و حفظ و بقای ما دو منفعت دارد؛ منفعت اول اینکه تبلیغات دشمنان که سعی دارند از جمهوری اسلامی چهرهای مشوش نشان دهند، خنثی میشود. منفعت دوم آنکه برای کسانی که به عقلانیت اسلام و مقابله با تهاجمهایی که برای نابودی اسلام میشود معتقد هستند، فرصت ایجاد میکند.
آیا دانشگاه آزاد اسلامی در طول این سالها توانسته این مأموریت را به انجام برساند؟
متاسفانه در بررسیهایی که بنده انجام دادم واحدهای برونمرزی دانشگاه با این اهداف خیلی فاصله داشتهاند. در واقع بیشتر یک نگاه درآمد - هزینهای و ایجاد درآمد موضوعیت داشته است. لذا مشاهده میشود دانشجویان هم در آنجا به جز برخی از آنها اینطور نیست که با این هدف انتخاب شده باشند. هرچند که همان عده معدودی که یا با برنامه یا بهطور تصادفی به این اهداف نزدیک بودند در نظام بوروکراسی این کشورها، حضور نسبتا خوب و موثر و خدمتگزاری دارند.
به هرحال حضور این عده بخشی از نیات و اهدافی که بیان شد را محقق میکند. ولی در بقیه موارد چنین نیست. در تعدادی از واحدهای خارج کشور بیشتر دانشجوها ایرانی هستند و چون در ایران در امتحانهای ورودی قبول نشدند، آنجا با پرداخت پول بیشتری توانستهاند به دانشگاه راه یابند که در دوره جدید با صحبتهایی که با دکتر رهبر ریاست محترم دانشگاه و دکتر ولایتی ریاست هیاتامنا داشتیم قرار بر این شد که استراتژی جدید با رویکردی جدید با توجه به عرایضی که ابتدا بیان کردم، تدوین شود و برنامه اجرایی بر مبنای آن شکل گیرد.
پیش از این گفته شد تاسیس واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در کشورهایی چون عراق و سوریه در دستورکار است. نقش واحدهای برونمرزی دانشگاه آزاد اسلامی در وحدت منطقه و تقویت اتحاد منطقهای را چطور ارزیابی میکنید؟
هدف، نشان دادن چهرهای صحیح از اندیشهای است که از امام به میراث باقی مانده و مقام معظم رهبری براساس آن رهنمون میدهند؛ چه در داخل کشور و چه در منطقه و چه در حوزه کشورهایی که در جبهه مقاومت هستند.
بدیهی است که مقاومت تنها نظامی و اقدامات نظامی نیست، هر چند وقتی دشمن تا دندان مسلح حمله میکند فرصتی برای کارهای فکری باقی نمیماند. مقاومت نظامی پیشنیاز است که ابتدا باید این خطر را دفع کنیم. کار نظامی پیشنیاز برای ایجاد شرایط مساعد برای ارائه اندیشه درست است.
در مرحلهای که امروز در عراق و سوریه به آن رسیدیم و در لبنان هم که پیش از این به آن دست یافته بودیم فرصت برای معرفی و ارائه اندیشه صحیح فراهم شده است. این ارائه اندیشه صحیح هم فقط سخنرانی و نصیحت نیست. این که نشان دهیم فرد متعهد میتواند پزشک خوبی باشد، مهندس خوبی باشد، دانشمند علوم پایه یا علوم انسانی خوبی باشد خودش همان الهامبخشی و تقویت جبهه مقاومت است. این خود به یک مقاومت همهجانبه شکل میدهد؛ مقاومتی که فقط نظامی نیست. مقاومت فکری در هجمههای فکری است و در مقابل هجمههای اسلامستیزی و اسلامهراسی که امروز توسط نظام استکبار مخصوصا آمریکا و حمایت رژیم صهیونیستی و عربستان در سالهای اخیر شکل گرفته است. هدف ما این است که در کشورهای حوزه مقاومت قشر نخبه روشنفکر دینی با انگیزه پایبند به مبانی دینی شکل دهیم.
یکی از واحدهای برونمرزی دانشگاه آزاد اسلامی که همواره حرف و حدیثهای زیادی بر سر آن وجود داشت، واحد آکسفورد بود. واحدی که در سال 88 و با خروج مهدی هاشمیرفسنجانی از کشور بر سر زبانها افتاد. در مقطعی دیگر تعلیق فعالیتهای آن به دلیل تحریمها این واحد را به صدر اخبار برگرداند. بار دیگر اظهارنظر یکی از معاونان اداری مالی اسبق دانشگاه مبنیبر اینکه «علی رغم واریز ماهانه هزاران پوند به حساب واحد آکسفورد، چنین واحدی از اساس وجود خارجی ندارد»، مسالهساز شد و... . درباره واحد آکسفورد قدری توضیح میدهید؟
بنده فرصت بررسی حرفهایی که در گذشته بیان شده را نداشتهام و اولویت من هم نیست. اولویت بنده همان چارچوبی است که بیان کردم. باید ببینیم ادامه واحد در انگلستان چطور میتواند در چارچوبی که هم راهبرد و هم چشمانداز ماست، برنامهریزی و اجرا شود. این را مطالعه میکنم. با برخی دوستان در حال بررسی هستیم. وقتی نتیجه مطالعات معلوم شد برای تصمیمگیری آن را به هیاتامنا ارائه میدهیم.
هرچند برخی تحریمها روی کاغذ برداشته شده اما آثار آنها به قوت خود باقی است. با این وصف در دورهای که کشور همچنان با تحریمها دست و پنجه نرم میکند، واحدهای برونمرزی برای اداره خود و تبادلات مالی با ایران مشکلی ندارند؟
در شکلی که تاکنون بود در برخی از این واحدها این مشکل وجود داشت. دانشجو را از ایران میگرفتند و کلاس را اکثرا در ایران برگزار میکردند. البته بعضا کلاسها در خارج از کشور هم تشکیل میشد. در برخی موارد مجوزهای لازم را از کشورهای میزبان برای گرفتن دانشجوی بومی نگرفته بودند. اما در واحدهایی که دانشجو ایرانی نیست و پرداخت شهریه و هزینهها در آن کشور انجام میشود این مشکل وجود ندارد. طبعا براساس همان استراتژی که عرض کردم با گرفتن دانشجوهایی با همان مبنا میتوان این مشکلات را حل کرد.
واحدهای برونمرزی چطور از ایران دانشجو میگیرند و کلاسها را هم در ایران برگزار میکنند؟
این پنهانی نیست. این را از هرکسی در دانشگاه آزاد اسلامی بپرسید توضیح خواهد داد. این مساله را همه میدانند، چه مدرسان و چه فارغالتحصیلان آنجا و چه کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی. لذا پرداختن به آن تکرار مکررات است.