سجاد عطازاده، مترجم: راشل سیلورمن بونفیلد، جاستین سندفور و سوزانا هرز (پژوهشگران مرکز جهانی توسعه) در مقالهای با عنوان «بحران جهانی مسمومیت با سرب» که در وبسایت فارنافرز منتشر شده، اثرات سوءاستفاده فزاینده از سرب را بررسی کردهاند و با ارائه آمارهایی تکاندهنده به بررسی این موضوع مهم از جنبه امنیت زیستمحیطی پرداختهاند.
در کشورهای ثروتمند غربی، انقلاب استفاده از وسائط نقلیه برقی بهطور مطلوبی در جریان است. مصرفکنندگان آگاه و حساس به مسائل آبوهوایی، به دلایل اخلاقی و همچنین مد روز، شرکتهای تسلا یا پولستار را در این مسیر به پیش میرانند. کشورهای فقیرتر نیز موجی از تحرک در عرصه حملونقل برقی را به خود میبینند. در بنگلادش، تاکسیهای سهچرخ برقی، معروف به توکتوک یا ریکشا بهسرعت در خیابانهای داکا جایگزین اجداد گازسوز خود میشوند. این وسایل نقلیه الکتریکی سازگار با آبوهوا، مقرون به صرفه بوده و به کاهش آلودگی هوا نیز کمک میکند. اما نگاهی به زیر کاپوت این خودروهای برقی رازی سمی را فاش میسازد؛ هر توکتوک با پنج باتری بزرگ اسید سرب کار میکند که درمجموع حاوی تقریبا 300 پوند سرب هستند. هر یک سالونیم، این باتریها نیاز به تعویض و بازیافت دارند و در هر بار تعویض حدود 60 پوند سرب به محیط نشت میکند. بازیافت باتری که اغلب در کارخانههای ذوب غیرقانونی و کوچک انجام میگیرد، یک تجارت بسیار سودآور اما کشنده است.
سرب یک سم عصبی خطرناک است و هرگونه قرار گرفتن در معرض آن برای سلامتی انسان مضر بهشمار میرود. سربی که وارد محیط شده است در مقیاس فوقالعادهای به افراد آسیب میرساند. راههای بیشماری که سرب از طریق آنها به هوا، آب، خاک و درون خانهها در سراسر جهان درحال توسعه وارد میشود و تلفات هنگفتی که این ماده بر سلامت، ثروت و رفاه انسانی وارد میکند، از بزرگترین بحرانهای زیستمحیطی در جهان بهشمار میروند که هنوز توجه چندانی به آنها نشده است. برآوردهای منتشرشده توسط سازمانهای مختلف نشان میدهد که سالانه بین 1.6 تا 5.5 میلیون نفر بر اثر سرب جان خود را از دست میدهند. حتی محافظهکارانهترین تخمینها از تعداد مرگومیر ناشی از قرار گرفتن در معرض سرب از تعداد مرگومیر جهانی بر اثر سل بیشتر است. بانک جهانی تخمین میزند سرب سالانه 5.5 میلیون نفر را به کام مرگ میکشاند؛ آماری که میتواند این ماده را به یک قاتل جهانی بزرگتر از مجموع مرگومیرهای ناشی از ایدز، مالاریا، دیابت و تصادفات جادهای تبدیل کند. علاوهبر این تلفات سرسامآور، بار اجتماعی مسمومیت با سرب و همچنین سهم آن در نابرابری جهانی نیز فوقالعاده است. تحقیقات ما درباره اثرات شناختی مسمومیت با سرب نشان میدهد که شاید حدود یکپنجم شکاف پیشرفت تحصیلی موجود بین کشورهای فقیر و ثروتمند ناشی از همین ماده باشد. اما برخلاف بسیاری از چالشهایی که کشورهای درحال توسعه با آنها مواجه هستند، مسمومیت با سرب مشکلی است که با توجه و سرمایهگذاری مالی نسبتا متوسطی قابلرفع است. نظارت، تحقیق و مقررات بهتر میتواند به محافظت از کودکان سراسر جهان دربرابر اثرات وحشتناک مسمومیت با این ماده کمک کند و هزینههای هنگفت جهانی متحملشده بر اثر آن را کاهش دهد.
فلز سنگین
سرب بهعنوان یک سم عصبی [سم عصبی یا نوروتوکسین؛ نوعی از سم است که اثرات آن متوجه سیستم عصبی میشود] درنظر گرفته میشود، زیرا کلسیم را در سطح سلولی تقلید میکند و بدون انجام وظایف اساسی آن، جایگزین مواد معدنی موجود در سلول میشود و درنتیجه با عملکرد طبیعی عصبی تداخل ایجاد میکند. بدترین و دائمیترین اثرات قرار گرفتن در معرض سرب، خود را درطول سالهای شکلگیری رشد شناختی، یعنی در دوران جنینی و اوایل کودکی نشان میدهند. قرار گرفتن در معرض سطح پایین سرب نیز با ایجاد چالشهای یادگیری و همچنین اختلالات رفتاری مرتبط است. نتیجه سطح بالای قرارگیری نیز علائم عصبی شدید و تهدیدکننده زندگی مانند فلج، تشنج و کماست. علاوهبر اثرات عصبی معروف، سرب همچنین میتواند عملکرد اعضای سراسر بدن، مانند کلیهها یا سیستم تولید مثل را مختل کند. در سالهای اخیر دانشمندان متوجه درک اثرات مزمن سرب روی سیستم قلبی عروقی شدهاند، بهطوریکه در ماه ژوئن، انجمن قلب آمریکا قرار گرفتن در معرض سرب و سایر فلزات سنگین را بهعنوان یک عامل خطر مهم در ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی اعلام کرد. بررسیهایی هم که در سال 2018 با مدیریت همهگیرشناسی به نام راجیو چاودوری انجام شده است، نشان میدهد بالا رفتن سطح سرب خون، 85 درصد خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر قلب و 63 درصد خطر ابتلا به سکته مغزی را افزایش میدهد.
برای بسیاری در غرب، مسمومیت با سرب خاطرات دوران پیشین را زنده میکند. از دهه 1920، شرکتهای نفتی شروع به افزودن سرب تترااتیل به بنزین کردهاند تا کوبش موتور را کاهش دهند. بنابراین زمانی که مالکیت خودرو در ایالاتمتحده پس از جنگجهانی دوم افزایش یافت - بین سالهای 1940 و 1960 دوبرابر شد و دوباره از 1960 تا 1980 دو برابر شد- انتشار سرب نیز افزایش یافت. نردههای سفید با رنگ سربی پوشش داده شده و لولههای سربی نیز آب را به خانهها پمپاژ میکردند. آمریکاییها کمکم توسط نمادهایی که نشانگر صعود اجتماعی آنان محسوب میشدند، مسموم شدند. در اواسط دهه 1960، سطح سرب خون تقریبا همه کودکان در ایالاتمتحده بالاتر از حدی بود که امروزه ایمن تلقی میشود. عواقب این اتفاق بسیار زیاد بود اما درعینحال پراکنده بود و مشاهده مستقیم آن نیز دشوار بهشمار میرفت. آمریکاییهایی که در دهههای 1960 و 1970 متولد شدهاند، بهطور میانگین حدود پنج امتیاز آیکیو را بر اثر قرار گرفتن در معرض سرب از دست دادهاند. اما در سال 1970 و با اصلاحیهای در قانون هوای پاک، ناقوس پایان مسمومیت انبوه با سرب در ایالاتمتحده به صدا درآمد. این اصلاحیه به آژانس حفاظت از محیطزیست اجازه میداد استفاده از بنزین سربدار را در تمام خودروهای تولیدشده پس از سال 1975 ممنوع کند. بنزین سربدار بهتدریج پس از آن اتفاق حذف شد و در اوایل دهه 1990 تقریبا بهطور کامل از بازار رخت برچید. قانونگذاران در سال 1978 هم استفاده از رنگ سرب در مناطق مسکونی را ممنوع کردند و در سال 1986 نیز هرگونه استفاده از سرب در سیستمهای لولهکشی ممنوع شد. درنتیجه این اقدامات، تعداد کودکان آمریکایی با سطح سرب خون بالا در دهه 90 به میزان سهچهارم قبل کاهش یافت و در دهه اول قرن جاری به 2 تا 3 درصد رسید.
واضح است مسمومیت با سرب هنوز در ایالاتمتحده وجود دارد، اما از نظر آماری و اخلاقی، از یک ویژگی عادی دوران کودکی به یک وضعیت نادر و رسواگر تبدیل شده است - چیزی که بیشتر کودکان خانوادههای کمدرآمد را تحتتاثیر قرار میدهد، مثلا بحرانی را درنظر بگیرید که در سال 2014 در فلینت میشیگان رخ داد؛ زمانی که سهلانگاری مقامات سبب شد سطوح خطرناکی از سرب آبآشامیدنی شهر را آلوده کند، تقریبا 100 هزار نفر - که حدود یکچهارم آنها کودک بودند - برای بیش از یکسال در معرض سرب قرار گرفته بودند. خشم ناشی از بحران فلینت باعث احیای تلاشها برای حذف سرب از سامانههای آبی ایالاتمتحده شد؛ در سال 2021، کنگره 15 میلیارد دلار در قانون دوحزبی زیرساختها، برای جایگزینی لولههای سربی اختصاص داد.
منطقه سرب
بااینحال در سایر نقاط جهان مسمومیت با سرب به کتابهای تاریخ محدود نمیشود. قرار گرفتن در معرض مقدار ناایمن سرب همچنان یک هنجار برای کودکان در کشورهای درحال توسعه بهشمار میرود. در سال 2020، یونیسف و Pure Earth -یک سازمان غیرانتفاعی که برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض سرب و جیوه تلاش میکند- تخمین زدند 800 میلیون کودک دارای سطح سرب خون بالای 5 میکروگرم در دسیلیتر هستند. (البته هیچ سطح ایمنی از سربی وجود ندارد، اما این آستانهای است که سازمان بهداشت جهانی مداخله بالینی را در آن توصیه میکند.) این گزاره بدان معناست که از هر سه کودک در سراسر جهان، سطح سرب خون یک کودک آنقدر بالاست که مسمومیت با سرب درنظر گرفته شود. در بسیاری از کشورها، مانند بولیوی، جمهوری دموکراتیک کنگو و هند نیز سطح متوسط سرب موجود در خون کودکان بالاتر از این مقدار تخمین زده میشود. دولتهای سراسر جهان پیشرفتهایی در حوزه مقابله سرب داشتهاند. بنزین حاوی سرب در سرتاسر دنیا اکنون دیگر کنار گذاشته شده است- اتفاقی که یکی از بزرگترین و درعینحال کمخبرترین دستاوردهای تاریخ سلامت جهانی است. بنزین حاوی سرب در بسیاری از کشورهای ثروتمند و همچنین بیشتر آمریکای لاتین در اواسط دهه 1990، در بخشهای بزرگی از آسیا در سال 2000 و در بیشتر آفریقا تا اواسط دهه اول قرن جدید ممنوع شد. الجزایر هم آخرین مهره این دومینو بود که در سال 2021 سقوط نکرد. اما قرار گرفتن در معرض سرب همچنان ادامه دارد، زیرا اگرچه سرب سمی است، اما فوقالعاده مفید نیز بوده، بهعنوان یک فلز، سنگین، چکشخوار و عملا تخریبناپذیر بهشمار میرود و در لولهها، وزنههای ماهیگیری، جواهرات و مهمات کاربرد دارد. رنگدانههای مبتنیبر سرب نیز زنده و بادوام هستند و اغلب در رنگها، لعابها و لوازم آرایشی استفاده میشوند.
از آنجا که مسمومیت با سرب با چشم غیرمسلح قابلمشاهده نیست، بسیاری از کشورهای فقیرتر- و احتمالا برخی کشورهای ثروتمندتر- حتی از وجود این مشکل آگاه نیستند. درهمین حال اگرچه قرار گرفتن در معرض سرب گسترده است، اما نمیتوان بهطور قطعی گفت که هر منبع سرب چقدر در وضعیت کلی نقش دارد. بهاحتمال زیاد علل قرار گرفتن در معرض سرب خاص هر کشور، منطقه و محله فردی است. برخی مقصران احتمالی در این میان رنگ سرب است که در اکثر کشورهای فقیرتر از نظر عملکردی تنظیمگری نشده، ادویههایی که برای افزایش ارزش فروش با رنگدانههای سربی روشن تزئین شدهاند، ظروف سرامیکی و آلومینیومی که آلوده هستند و خط چشم سرمه که 50 شکل سنتی آن را سرب تشکیل میدهد. بیشترین استفاده مدرن از سرب در حوزه باتری است. باتریهای اسید سرب هنوز هم در موتور خودروهای گازسوز استفاده دارند و اکنون بهطور فزایندهای برای آنچه بهاصطلاح «ذخیره انرژی سبز» نامیده میشود، مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. آنها عمر مفید محدودی دارند (معمولا بین ششماه تا سهسال) اما میتوانند بهطور کامل بازیافت شوند. در ایالاتمتحده و سایر کشورهای ثروتمند، این بازیافت بهطور ایمن و در تاسیسات صنعتی با فناوری پیشرفته و با نظارت دقیق انجام میشود و برای کارگران و جامعه خطری ندارد. اما در مکانهایی مانند بنگلادش، بازیافت باتری به شیوهای بسیار خطرناک و اغلب در گودالهای روباز در محلههای شلوغ شهری اتفاق میافتد و خاک، هوا و آب مناطق اطراف را آلوده میکند. این همان جنبه تاریک انقلاب برقیسازی است؛ در غیاب امکانات بازیافت ایمن که بهندرت در کشورهای فقیرتر وجود دارد، رشد وسایل نقلیهای که انرژی آنها از طریق باتری تامین میشود، احتمالا بهطور چشمگیری باعث افزایش مسمومیت با سرب خواهد شد.
قیمتی مقرون به صرفه
خوشبختانه خبرهای خوبی در راه است؛ مسمومیت با سرب در دوران کودکی را میتوان با هزینه نسبتا کم تا سال 2040 از بین برد. سابقه کاهش سطح سرب خون در کشورهای ثروتمند و همچنین الغای جهانی استفاده از بنزین سربدار دلگرمکننده است. شتاب اقدام در این حوزه نیز سرعت گرفته است. در مجمع جهانی اقتصاد 2024 در داووس، سامانتا پاور، مدیر آژانس توسعه بینالمللی ایالاتمتحده اعلام کرد دولت او به مقابله با مسمومیت با سرب کمک کرده و «با یک بودجه نسبتا کم، ضربه قدرتمندی به چنین قاتل نامرئی وارد خواهد کرد.» این آژانس چهارمیلیون دلار را برای تامین مالی برنامههای آزمایشی مقابله با سرب در هند و آفریقای جنوبی درنظر گرفته به «اتحاد جهانی برای از بین بردن رنگهای حاوی سرب»- که مشارکتی بین برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی است- خواهد پیوست.
سرمایهگذاری حدود 350 میلیون دلاری درطول هفتسال از سوی اهداکنندگان و نیکوکاران- برابر با هزینه ساخت آخرین فیلم انتقامجویان، یا کمتر از 0.2 درصد از هزینهای که سالانه برای کمکهای جهانی خرج میشود، بهطور قابلتوجهی تلاشها برای کاهش سطح سرب را پیش خواهد برد. این پیشرفت را میتوان به شیوهای نسبتا ارزان انجام داد، زیرا سهم بزرگی از میزان سرب ناشی از آلودگی مواد غذایی و کالاهای مصرفی است که میتواند از طریق مقررات رفع شود و نیازی به ارتقای پرهزینه زیرساختها ندارد.
این پول تامینشده از دولتهای ملی و منطقهای و همچنین کمک خیریهها و سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف و سازمان جهانی بهداشت برای اندازهگیری و ردیابی سرب، جلوگیری از آلودگی به سرب و تجهیز سیستمهای بهداشتی به ابزارهایی برای پیشگیری، شناسایی و درمان بیماریهای ناشی از سرب صرف خواهد شد. بخش کوچکی از این بودجه نیز به دولتها کمک میکند تا بلافاصله مقرراتی را علیه سه منبع اصلی انتشار سرب معرفی و اجرا کنند؛ بازیافت باتری، رنگهای سربدار و ادویههای تقلبی. بودجه مذکور همچنین بهخوبی هزینه لازم را برای پر کردن شکافهای مهم دانشی موجود در این حوزه، مانند تعیین اینکه کدام کودکان در هر کشور بیشتر در معرض خطر مسمومیت با سرب هستند، تامین میکند.
دولتها نیز به تنظیمگری بهتری نیاز دارند. رنگ حاوی سرب در 70 کشور قانونی است اما حتی در مواردی که بازارها تنظیمگری شدهاند، استفاده از این رنگها همچنان گسترده است. با وجود قوانینی که مطابق آنها رنگهای حاوی سرب نباید در بازار جایی داشته باشند، تقریبا 80 درصد رنگهای مورد استفاده در هند حاوی سطوح ناایمن سرب هستند. سازمانهای غیرانتفاعی، ازجمله «پروژه ریشهکنی قرار گرفتن در معرض سرب»، «شبکه بینالمللی حذف آلایندهها» و «اتحاد جهانی برای از بین بردن رنگهای حاوی سرب»، در مالاوی، پاکستان و تانزانیا در کمک به قانونگذاران برای معرفی و اجرای ممنوعیت رنگهای سربی و حمایت از تولیدکنندگان رنگ برای انتقال به انواع جدید و بدونسرب تولید موفق بودهاند. آژانسهای بینالمللی و بانکهای توسعهای میتوانند با ارائه حمایتهای مالی، آموزش تنظیمگران و ارائه تجهیزات بهتر به دولتها برای شناسایی سرب، در این حوزه نقشآفرینی مناسبی داشته باشند. مثلا همکاری بین دولت بنگلادش، دانشگاه استنفورد و مرکز بینالمللی تحقیقات درباره بیماریهای اسهالی توانست با آموزش مصرفکنندگان زردچوبه، آزمایشهای تصادفی زردچوبههای موجود در بازار برای تعیین وجود سرب در آنها و جریمه کردن تجار فروشنده ادویهای تقلبی، فروش زردچوبه آلوده را متوقف کند، بهطوریکه قبل از شروع این برنامه سراسری در سال 2019، تقریبا نیمی از نمونههای زردچوبه علائم آلودگی به سرب را از خود نشان دادند. اما آزمایشهای بعدی پس از دوسال نشان داد ادویههای تقلبی دارای سرب تقریبا بهطورکامل از بازار حذف شدهاند. هزینه این برنامه هم فقط 560 هزار دلار بود.
شاید غمانگیزترین جنبه بلای جهانی مسمومیت با سرب این باشد که کاملا قابلاجتناب است و دولتها، صنایع و دانشمندان دقیقا میدانند چگونه از آن جلوگیری کنند و این کار را در کشورهای ثروتمند برای نیمقرن انجام دادهاند. تکرار این موفقیت در سایر نقاط جهان هزینه نسبی ناچیزی خواهد داشت و میلیونها نفر را از مرگ و ناتوانی نجات خواهد داد. در عصری که با مشکلات بهظاهر لاینحل جهانی تعریف شده، این معضل قابلحل است.