تاریخ : Sat 06 Apr 2024 - 20:27
کد خبر : 96456
سرویس خبری : نقد روز

در آمریکا حتی اگر علیه اسرائیل شعار دهید، شناسایی می‌شوید

دانشجوی دکتری دانشگاه ویرجینیاتک:

در آمریکا حتی اگر علیه اسرائیل شعار دهید، شناسایی می‌شوید

برای پی بردن به جزئیاتی بیشتر از حال‌وهوای ایالات‌متحده پس از طوفان الاقصی با یوسف عزیزی، دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی در دانشگاه ویرجینیاتک واشنگتن دی‌سی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: با ادامه پیدا کردن جنگ غزه و تشدید جنایت‌های رژیم‌صهیونیستی، حتی مردم ایالت‌های مختلف آمریکا نیز به حمایت از فلسطین پرداخته‌اند. این روند کاملا غیرهمسو با سیاست‌های دولت آمریکاست. دولت آمریکا از ابتدای جنگ کمک‌های فراوانی به رژیم اسرائیل کرده است. حالا اما با فشار افکار عمومی و به‌خصوص قشر جوان مواجه شده که با طولانی شدن جنگ نسبت به ابعاد مختلف و البته پنهان آن آگاهی پیدا کرده است. در ادامه برای پی بردن به جزئیاتی بیشتر از حال‌وهوای ایالات‌متحده پس از طوفان الاقصی با یوسف عزیزی، دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی در دانشگاه ویرجینیاتک واشنگتن دی‌سی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.
در پایگاه شیعیان آمریکا چه خبر است؟
عزیزی با اشاره به اینکه دیترویت یا دیربون ایالت میشیگان پایگاه شیعیان آمریکا حساب می‌شود، گفت: «شیعیان بسیار زیادی به‌خصوص از لبنان، یمن و عراق به‌خاطر حوادثی که در دهه‌های ۱۹۷۰ به بعد در خاورمیانه اتفاق افتاد، مهاجرت کرده‌اند و بسیاری از آنان به آن قسمت‌ها رفته‌اند، چراکه این شهرها به‌دلیل گستردگی نیروی کار می‌خواستند. شهرهای دیترویت و دیربون ایالت میشگان ایالت شمالی آمریکا و نزدیک مرز کاناداست و این دو شهر در جنوب شرقی ایالت میشیگان هستند. در اینجا مقامات مسئول محلی از بین اعراب و شیعیان در رای‌گیری‌ها انتخاب می‌شوند. راهپیمایی روز قدس هم بسیار باشکوه برگزار می‌شود. شیعیان پاکستان آنجا هستند و به امام خمینی خیلی ارادت دارند. اگر شیعیان حضور داشته باشند- مخصوصا شیعیان لبنان، عراق، یمن و ایران- با حساب‌وکتاب ویژه‌ای مراسم- را برگزار می‌کنند. - نکته‌ای که روز قدس در کشوری مثل آمریکا دارد، این است که فعالان ایرانی و شیعه حوزه فلسطین با روز قدس ارتباط گرفته‌اند اما فعالان معمولی اهل سنت بیشتر با یوم‌النکبت و روزهای دیگری که خودشان دارند، ارتباط گرفته‌اند و راهپیمایی می‌کنند، مثلا در بوستون که بودم جمعیت نسبت به دیترویت خیلی کمتر بود. در یک میدان اصلی شهر جمع می‌شدند و بعضا اهل سنت هم بودند اما این قابل‌قیاس با چیزی نبود که در دیترویت بود. به‌هرحال جمعیت می‌آمد و پرچم فلسطین را بالا می‌گرفت و شعارهایی در مورد روز قدس سر داده می‌شد. در واشنگتن دی‌سی هم تا قبل از ماجرای کووید، روبه‌روی کاخ سفید یا با فاصله از آن در میدان مهمی جمع می‌شدند و تظاهرات و سخنرانی‌هایی داشتند که باز هم جمعیت نسبت به دیترویت کمتر بود.»

تهدیدهای کشورهای غربی بعد از ۷ اکتبر نسبت به افراد عادی بیشتر شده است
عزیزی درباره اختلاف بر سر روز برگزاری تجمع در آمریکا گفت: «نکته‌ای که اینجا وجود دارد، این است که خیلی‌ها در آمریکا می‌گویند در روز شنبه این مراسم را بگیریم برای اینکه روز تعطیل است و جمعیت بیشتری می‌آیند. اما خیلی‌ها هم اصرار دارند راهپیمایی همان روز جمعه باشد. جمعه روز کاری است و خیلی‌ها نمی‌توانند شرکت کنند. در کشورهای غربی این مساله است و این نکته را باید درنظر بگیریم. به نظر من مساله اصلی این است؛ چراکه خیلی‌وقت‌ها دوستان ایرانی یا شیعه در برنامه‌هایی که اعراب دیگر یا اهل سنت در مورد فلسطین برگزار می‌کنند، شرکت نمی‌کنند و دوطرف از این موضوع آگاهی ندارند. برای همین این‌گونه نیست که بگوییم در روز قدس چندان جمعیت یکپارچه‌ای می‌آید. کشورهای عربی هم رسانه‌هایشان در این حوزه مانور نمی‌دهند که اینها هم در جریان باشند. نکته دیگری که وجود دارد، این است که تهدیدهای کشورهای غربی مخصوصا بعد از ۷ اکتبر نسبت به افراد عادی است که می‌گویند شعار ندهید و اگر این کار را انجام دهند آنها را شناسایی و از لحاظ شغلی و تحصیلی دچار مشکل می‌کنند. من در این زمینه یک تجربه شخصی دارم که وقتی در دانشگاه میشیگان بودم پلاکاردهایی میان دانشجویان کلاس پخش کردم. همین باعث شد حسابی جاروجنجال راه بیفتد. کسانی که یهودی یا اسرائیلی یا طرفدار اسرائیل بودند شروع به شلوغ کاری کردند. این یهودیان تندرو می‌گفتند عرب‌ها و مسلمان‌ها به جروزالم، قدس می‌گویند و اینها می‌خواهند ما را دور بریزند و این را امام خمینی و سپاه گفته است و برای گروه‌های تروریستی است! بنابراین افراد را از صحبت کردن می‌ترسانند. خود آمریکایی‌ها هم می‌ترسند در این زمینه‌ها صحبت کنند. آنها به‌شکل خصوصی پیام و ایمیل می‌دادند و می‌خواستند با من ابراز همدردی کنند که به‌عنوان یک دانشجوی بین‌المللی اینجا بودم و به‌خاطر انتشار یک پوستر در گروه دانشجویی با محتوای راهپیمایی در دیترویت یا دیربون تحت‌فشار و تهاجم اینها قرار دارم. اینها نکاتی است که در مورد غرب وجود دارد. این نکته را هم بگویم که ایرانی‌های نسل دوم که به انقلاب اسلامی، امام خمینی و ولایت فقیه اعتقاد دارند در این راهپیمایی بسیار شرکت می‌کنند که با توجه به شغل‌های خیلی‌خوب‌شان باورکردنی نیست‌ و این جای تعجب که نه، جای تحسین دارد.»

نسل جدید آمریکا علیه اسرائیل
عزیزی درخصوص تجربه شخصی خود در دیترویت گفت: «در دیترویت که رفته بودیم و من تازه هم به آمریکا آمده بودم یکی از سخنران‌هایی که آورده بودند استاد دانشگاه و آمریکایی هم بود و به قول خودشان یکی از وایت‌های آمریکایی بود. او آنجا تعبیر زیبایی را به کار برد که من بعدا بیشتر در مباحث جامعه‌شناسی و سیاسی آمریکا به آن پی بردم. می‌گفت اینکه دولت آمریکا و خیلی از آمریکایی‌ها با فلسطینی‌ها همدردی نمی‌کنند یا حتی طرف اسرائیل را می‌گیرند به دلیل سابقه و تاریخچه خود پیدایش آمریکاست. اروپاییان در قرن‌های ۱۵، ۱۶ و ۱۷ به این سرزمین که به قول خودشان به‌عنوان جهان تازه می‌شناختند آمده بودند که بتوانند ساکنان اولیه آمریکا را که ما به اشتباه در ایران آنها را سرخ پوست می‌نامیم بکشند و از آنجا برانند و منابع‌شان را به دست آورند. از آن طرف سیاهپوست‌ها و آفریقایی‌ها را هم به‌عنوان برده می‌آوردند و بازار برده‌فروشی و تجارت برده داشتند و همچنین اینها برایشان در زمین‌های کشاورزی کار می‌کردند. لذا پیدایش وجودی آمریکا چیزی شبیه به کاری است که اسرائیلی‌ها با فلسطینی‌ها کردند و اگر انتظار باشد که اینها بخواهند همدردی بکنند انتظار درستی نیست. هرچند که در نسل‌های جدید و تفاوتی که در سیستم‌های آموزشی و بحث‌های اندیشه‌های آزاد و لیبرالیستی که در یک قرن اخیر پیش آمده این شبهه به وجود می‌آید که این تناقض رفتاری آمریکا در سیاست‌های داخلی که همه آزادند و حق حاکمیت ملی، حق تعیین سرنوشت و اندیشه‌های اینها با حمایت از اسرائیل و رفتاری که در سیاست خارجی دارند جور در‌نمی‌آید و اینها را نسل جدید می‌داند. جالب است که حمایت از فلسطین در نسل‌های جدید آمریکایی خیلی بیشتر است. هرچند که نسل‌های قدیمی‌تر بیشتر طرفدار اسرائیل هستند و هر‌چقدر که شاخص‌های سنی پایین‌تر می‌آید همدردی آنها با فلسطینی‌ها بیشتر می‌شود. در آخرین نظرسنجی‌هایی که انجام شده مخصوصا در حزب دموکرات اکثریت با فلسطین همراهی می‌کنند نه اسرائیل. البته بدنه دموکرات‌ها را می‌گوییم و آنها که طرفدار حزب دموکرات هستند نه سران‌شان. همچنین خیلی از سخنران‌هایی که می‌آیند امامان جماعت مساجد سنی و شیعه هستند؛ و در این بین فعالان سیاسی و گروهی از یهودیان آمریکایی که ضد‌اسرائیل هستند هم شرکت می‌کنند و اساتید آمریکایی هم اگر دعوت شوند می‌آیند و صحبت می‌کنند و در کل قشرهای مختلفی حضور دارند.»

از شیرینی‌فروشی‌های حامی فلسطین خرید نکنید!
این دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی می‌گوید که طیف‌های گسترده‌ای در آمریکا در درگیری‌های مربوط به فلسطین حضور دارند. وی توضیح داد: «در این زمینه یک طیف بسیار گسترده و عظیمی در آمریکا وجود دارد که در بحث‌ها و درگیری‌های مربوط به این موضوع حضور دارند و بحث‌های گسترده‌ای در حوزه دانشگاهی و آزادی بیان شکل می‌گیرد. خیلی طیف بزرگی و از همه گروه‌ها نیز هستند. گروه‌هایی که حق را کاملا به اسرائیل می‌دهند و به دلایل مختلف معتقدند که «آمریکا باید در همه وجوه به اسرائیل کمک کند و اصلا کاری با فلسطینی‌ها نداشته باشد.» این صحبت‌ها هم در دانشگاه و هم در میان مردم عادی مطرح می‌شود. البته در میان مردم عادی حرف‌هایشان تندتر است. مثلا می‌گویند تمام فلسطینی‌ها را باید کشت. گروه‌ها و لابی‌های یهودی سرمایه‌دار نیز هستند و زمان می‌گذارند و با سیاستمداران کار می‌کنند. گروه‌هایی هستند که در دانشگاه لابی‌هایی راه انداختند. این گروه‌ها کارمندانی استخدام می‌کنند که اساتید و دانشجوهایی که در کلاس‌ها در مورد فلسطین صحبت می‌کنند را مورد هجمه قرار می‌دهند. مثلا در اینجا مغازه‌هایی مثل شیرینی‌فروشی و کافی‌شاپ‌هایی هستند که با فلسطینی‌ها همدردی می‌کنند یا صاحبان‌شان فلسطینی هستند و می‌گویند ما بخشی از سود خود را برای غزه و کمک به گرسنگان می‌فرستیم. آنها وب‌سایت‌هایی راه انداخته‌اند و می‌گویند از اینها خرید نکنید، یعنی حتی مغازه‌ها و مغازه‌دارها را هدف قرار داده‌اند و مغازه‌هایی را معرفی می‌کنند که از اسرائیل حمایت کنند. طیف‌هایی هم داریم که در طرف مقابل هستند و بیش از ۴ ماه است که مقابل خانه آقای بلینکن چادر زده‌اند و اعتصاب کرده‌اند. هر زمان که بلینکن بیرون می‌آید شروع به شعار دادن می‌کنند. جلوی سفارت اسرائیل هم می‌روند به‌خصوص بعد از خودسوزی سرباز آمریکایی گروه‌هایی مرتبا آنجا هستند که شعار می‌دهند و از فلسطین حمایت می‌کنند. گروهی هم داریم در آمریکا‌ که صبح تا شب را در جامعه آمریکایی که همه باید از صبح تا شب کار کنند و بدوند تا شب گرسنه نخوابند شبانه‌روز خود را گذاشته‌اند و فعالیت‌های اینچنینی می‌کنند تا صدای مردم فلسطین باشند. از ۷ اکتبر یک طیفی طرف اسرائیل کار می‌کنند و پرچم می‌گردانند. البته تعدادشان نسبت به فلسطینی‌های فعال خیلی کمتر است و قابل قیاس نیستند اما آنها قدرت پول و حاکمیتی دارند که طرف‌شان هست. این سمت هم فلسطینیان از گروه‌ها و قشرهای مختلفی هستند که در شرق و غرب و جنوب و شمال و همه‌جای آمریکا فعالیت می‌کنند. جلسات حزب دموکرات و جلسات حزبی آقای بایدن را به چالش می‌کشند که به آنها نشان دهند شما سیاست دوگانه و دورویی را در اینجا ادامه می‌دهید.»

هر چقدر از جنگ می‌گذرد درصد کمتری از آمریکایی‌ها موافق ادامه جنگ می‌شوند
یوسف عزیزی درباره تاثیر طولانی شدن جنگ بر افکار عمومی گفت: «تاثیر بلند مدت ۷ اکتبر از نظرسنجی‌ها مشخص است؛ مثلا اوایل جنگ اوکراین، آمریکایی‌ها خیلی کاری نداشتند و حرف دولت و رسانه‌های دولتی را قبول می‌کردند. اما بعدا با گسترش بیش از حد و طولانی شدن جنگ، نظرهایشان بر این شد که حالا نه اینکه آمریکا اوکراین را رها کند یا طرف روسیه باشد ولی کار را به سمت صلح پیش ببرد. یا اینکه چرا بودجه آمریکایی‌ها باید در آنجا آنقدر هزینه شود. در آنجا بحث حقوق‌بشر هم ضد‌روسیه بود و به نفع اوکراین و این قابلیت تبلیغ را داشت اما در بحث فلسطین به دلیل حادثه ۷ اکتبر و تبلیغاتی که اینها می‌کردند در ابتدای امر اینگونه نبود که با فلسطین همدردی شود ولی وقتی جنگ گسترده شد و این خشونت‌ها و کشتارها و اتفاقات رخ داد اگر این داده‌های خام را ببینیم بچه‌هایی که کشته می‌شوند و جنایت‌های دیگر تصویر را کاملا برگرداند و این سوال پیش آمد که آمریکا چرا انقدر دارد به اسرائیل کمک می‌کند؟ بحث هزینه‌های نظامی خیلی مطرح شده بود و اینکه این هزینه‌ها چرا انجام می‌شود؟ به هر حال جنگ وقتی طولانی می‌شود نظرات برمی‌گردد مخصوصا در قشر ۱۸ تا ۲۴ این مساله خیلی روشن‌تر است و اینها خیلی فعال‌تر هستند؛ به‌خصوص در انتخابات. دلیل ترس بایدن هم دقیقا همین است، زیرا معمولا همین‌ها فعالیت‌های اصلی اجتماعی را جلو می‌برند و فعالیت‌های تبلیغی انجام می‌دهند. درست است عرب‌ها و مسلمانان هم که در آمریکا اقلیت هستند، اینها هم سر و صدا کردند و شلوغ‌کاری کردند؛ لذا نکته‌ای که وجود دارد این است که هر چقدر از جنگ می‌گذرد این علامت سوال‌ها بیشتر می‌شود و درصد کمتری موافق ادامه جنگ هستند و می‌گویند که هرچه زودتر صلح برقرار شود و آمریکا نقش فعالانه‌تری در برقراری این صلح داشته باشد یا حداقل به مردم غزه کمک‌رسانی کند. اینها در نظرسنجی‌ها مشخص شده است. اگر بخواهم کلی بگویم این مسائل فلسطین و اوکراین چیزهایی نیست که برعکس حال و هوای کشور ما به‌عنوان نکته اول و آخر مردم آمریکا مطرح باشد. علی‌رغم اینکه نظرات متفاوت و فعالی وجود دارد، اکثریت آمریکا برایشان دغدغه نیست؛ صرف اینکه بحث دولتی و دوملتی و صلح و آرامش و با هم باشیم و اینها بدند و آنها خوبند، صرفا در همین حد است. در مسائلی که پیچیده و حساس می‌شود دخالت نمی‌کنند، چراکه می‌دانند با زدن یک حرف کوتاه ممکن است که شغل‌شان را از دست بدهند، به همین دلیل اهمیت خاصی برایشان ندارد.»