دکتر سیدامیرمحمد ابطحی، پزشک در مطلب ارسالی خود به «فرهیختگان» نوشت: «چند روزی از تراژدی تلخ درگذشت دکتر پرستو بخشی گذشته و میشود گفت بزرگترین موج غم و ناراحتی و خشم در جامعهی پزشکی و حتی کادر درمان در چند سال اخیر رو به همراه داشته است. موجی که به روزنامههای داخلی و خبرنگاران مستقل و رسانههای دیداری و نوشتاری پر مخاطب کشید. واقعا هیچگاه اینگونه جامعه ی ما متاثر از خودکشی یک پزشک نشده بود.
ولی پرستو بخشی نه اولین بود و نه آخرین خواهد بود چرا که درخت امید و نشاط جامعه درمانی که در طول سالیان با ضربات متعدد تبر بیتدبیری مسئولان متولی سلامت قطع شده است؛ جوانه زدنش در صورت برگشتن مسیر تصمیمگیریها به ریل صحیح هم طول خواهد کشید. ولی آیا مرگ پرستو تفاوتی با مرگ های قبلی داشت؟ در جزئیات شاید ولی در اصل موضوع خیر.
حتی شاید خودکشی مادر باردار در سه ماههی سوم بارداریاش و از دست رفتن نوزادش در کرمانشاه از مرگ پرستو هم فاجعه بارتر بود ولی قرعهی انفجار خبری خودکشی پزشکان به نام تراژدی دکتر بخشی افتاد. (هر چند کارزار مطالبهگری پزشکان در مورد پزشکباردار هم مستقیما تحویل رئیس جمهور مملکت شد و احتمالا در کشو میزی یا بایگانی دبیرخانهای در حال خاک خوردن است)
آیا هجمه خشم و اندوه و مطالبهگری ماحصل فعالیتهای رسانههای صنفی علوم پزشکی است یا برون داد بیعملی و بیخیالی آنان که خود را متولی سلامت میدانند؟ تطمیع و تهدید شاید خاک بر آتش غم و خشم بریزد اما خاکستر آن با کمترین نسیمی مجددا شعله میگیرد. پس دوستان ناظر و رصدگر بهجای خاک پاشی لطفا گالن بنزین و کبریت را از دست متولیان سلامت که سرمست قدرت و میز هستند، بگیرید. ما هم قول میدهیم گوشهای نان و ماستمان را بخوریم و در کار عقلا دخالت نکنیم.»
گزارش مرتبط فرهیختگان با عنوان «تراژدی رزیدنتی» را اینجا بخوانید.