حمیدرضا اسکندری، خبرنگار گروه ورزش: پرسپولیس سومین برد خود را با اوسمار کسب کرد تا به روند رو به رشد خود ادامه دهد. مسالهای که این روزها در تیم پرسپولیس بیشتر از قبل و مخصوصا نیمفصل اول بهچشم میآید تهاجمی بازی کردن این تیم و ایجاد موقعیتهای زیاد گلزنی است. تفکری که بهنظر میآید توسط اوسمار به این تیم منتقل شده و البته حضور بازیکنان جدید ازجمله عبدالکریم حسن، اوستون اورونوف، محمد خدابندهلو و عیسی آلکثیر نیز در تحول پرسپولیس بسیار موثر بوده است. در نیمفصل اول پرسپولیس با مصدومیت پورعلیگنجی، سلمانی و امیری دچار مشکلات فنی زیادی شد و بازیکنانی مثل نبیل باهویی نتوانستند مهرههای تاثیرگذاری در خط حمله سرخپوشان باشند. اما برای اینکه فنیتر پرسپولیس را آنالیز کرده باشیم با حمید استیلی، سرمربی سابق این تیم همکلام شدیم. او در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره مسائل مختلف پیرامون پرسپولیس و تاحدی تیم ملی و فدراسیون فوتبال صحبت کرد که با هم مرور میکنیم.
پرسپولیس اوسمار را چطور ارزیابی میکنید؟
دو بازی اخیر پرسپولیس را با دقت دیدم و به نظرم آنها در این دو مسابقه فوقالعاده ظاهر شدند؛ چه در کارهای دفاعی و چه در حمله، تیم شکل بهتری به خودش گرفته است. در پرسینگ، حفظ توپ، ایجاد موقعیت و بازپسگیری توپ از حریف پیشرفت محسوسی را در پرسپولیس میبینیم و این تیم با ادامه این روند میتواند بهزودی به صدر جدول برگردد. همه این پیشرفتها نشان از این میدهد که تفکر خوبی در تیم حاکم شده است.
اگر بخواهیم پرسپولیس را با تیم نیمفصل اولش مقایسه کنید چه تفاوتهایی را میبینید؟
بههرحال هر مربی فلسفه و تفکر خاص خودش را دارد. شاید اوسمار تا قبل از این نقش مربی را در تیم داشت اما تفکر اصلی به سرمربی تعلق دارد. وقتی قرار شد اوسمار جانشین یحیی گلمحمدی شود خیلیها به این موضع واکنش نشان دادند اما بهشخصه به چند دلیل این تصمیم را مناسب میدانستم. از این جهت که هر مربی خارجی جدیدی برای تیم انتخاب میشد قطعا هم دستمزد بالایی میخواست و هم اینکه یکی، دو ماهی زمان لازم داشت تا تیم را بشناسد. با توجه به حضور اوسمار در تیم و شناخت کاملش از بازیکنان بهترین انتخاب خود او بود. تصمیمی منطقی که از سوی باشگاه اتخاذ شد و هزینههایی که بهظاهر باید برای سرمربی خارجی میشد با تفکر درست صرف جذب بازیکنان با کیفیت شد. این را که پرسپولیس بهتر از نیمفصل اول شده است من نمیگویم، بلکه شیوه بازی تیم و نتایج کسبشده میگویند. پرسپولیس چند وقتی بود که در ایجاد موقعیت مشکل داشت اما الان خیلیخوب موقعیتسازی میکند و حریفانش را تحتفشار میگذارد.
تاثیر بازیکنان جدید در اوجگیری دوباره این تیم چقدر بوده است؟
اگر بخواهیم ترکیب پرسپولیس در بازی آخر را ارزیابی کنیم بهنظر یک ترکیب ایدهآل بود. از این جهت که در میانه میدان سینا اسدبیگی و محمد خدابندهلو با دوندگی زیاد و فوتبال رو به جلویشان روح تازهای را در مرکز میدان به تیم انتقال داده بودند. در سمت چپ عبدالکریم یک بازیکن فوتبال بلد است که راحت اجازه نفوذ به بازیکنی را نمیدهد و در آینده نیز خیلی بهتر میتواند به بازیکن جلویی خود کمک کند. اورونوف را بازیکنی سطح بالا دیدم که علیرغم جوانی خیلی پخته بازی میکند. عیسی بازی کردن در پرسپولیس را خوب بلد است و از بازیکنان کناریاش هم شناخت کافی دارد که این مساله کمک زیادی به تیم میکند. در کل فاصله بین خطوط در تیم خیلیکم شده و این مساله چه در حمله و چه دفاع کمک فراوانی میکند. ناگفته نماند که سروش رفیعی در بازی با ذوبآهن خیلی آزادتر و رو به جلو بازی میکرد و مشخص بود وظایفش با قبل فرق کرده، حتی امید عالیشاه که با این سنوسال اندازه یک جوان 20 ساله در زمین میدود و تلاش میکند.
به نظر میآید حضور نفرات جدید انگیزه و تلاش بازیکنان دیگر را هم برای حضور در ترکیب اصلی بیشتر کرده تا بهنوعی شاهد رقابت جذابتری بین نفرات تیم باشیم.
بله، این مساله خیلیمهم است. پرسپولیس تیم بزرگی است و باید بازیکنان با کیفیت و بزرگی را در پستهای مختلف در اختیار داشته باشد. اگر رقابت نباشد بازیکن در هر سطحی باشد افت میکند اما هر قدر بازیکنان خوب و باکیفیت در تیم بیشتر باشند کیفیت تیم هم بهمراتب بالاتر میرود. البته مدیریت کردن تیم هم سختتر میشود. مسلما هر بازیکنی که بتواند بهتر خواستههای کادرفنی را برآورده سازد در ترکیب اصلی به میدان خواهد رفت.
با توجه به عملکرد خوب نفرات جدید در بازی جام حذفی مسلما کار اوسمار برای انتخاب ترکیب مناسب در بازی با فولاد سخت خواهد شد، اینطور نیست؟
بله همانطور که گفتم رفیعی و عالیشاه هم در بازی با ذوبآهن عالی بودند. دیگر نفرات هم همینطور و پرسپولیس در اصفهان یک بازی کاملا برتر را مقابل ذوبآهن ارائه داد. در حالی که در بازی رفت مقابل همین تیم مشکل داشتیم و حتی تیمهای مدعی هم مقابل تیم خوب ذوبآهن مشکل داشتند. پرسپولیس در اصفهان دنبال برد اقتصادی نبود، بلکه بعد از زدن گل روی ضدحملات بسیار خطرناک ظاهر شد و میتوانست چهار پنج گل دیگر هم به تیم خوب ربیعی بزند. فلسفه پرسپولیس همیشه باید بازی هجومی باشد چون هوادار این نوع بازی را دوست دارد. فقط برای نتیجه بازی کردن برای تیمهای پرطرفدار جذاب نیست.
از قرار معلوم مشکل اصلی باشگاه پرسپولیس مسائل مالی و مالکیت است!
سالهاست که پرسپولیس این مشکل را دارد. متاسفانه سرخابیها درآمد ثابت و پایداری ندارند و مدیران این باشگاه فقط میتوانند بر تبلیغات روی لباس یا بخشهای دیگر باشگاه حساب کنند که آن هم کفاف هزینههای دو تیم را نمیدهد. در این شرایط نباید از مدیران آنها خرده گرفت چون واقعا مدیریت در این وضعیت در هر دو باشگاه سخت است. نه خبری از حق پخش است و نه تبلیغات محیطی و از طرفی باشگاههای رقیب خیلی خوب ساپورت مالی میشوند. باشگاههایی که در واقع به شکلی زیرمجموعه دولت هستند و هزینههایی که در باشگاههایی مثل سپاهان، فولاد، پیکان، ذوبآهن، مس رفسنجان و... میشود همه به شکلی از سوی دولت است. سرخابیها دو باشگاه متعلق به دولت هستند ولی حمایتی نمیشوند. هر ارگانی مالکیت سرخابی را بگیرد باید افتخار کند، چراکه این دو تیم متعلق به مردم است و میلیونها هوادار دارند. امیدوارم هر دو باشگاه زیر پوشش دو مجموعه بزرگ بروند تا بتوانند برای آینده تیمهای بهتری برای هواداران خود بسازند. حضور موفق این تیمها در رقابتهای بینالمللی میتواند کمک زیادی به شاد بودن مردم جامعه کند. در جام ملتها همه دیدیم که نتایج تیم ملی به چه شکل فضای جامعه را تغییر داده بود. شک نکنید هر ارگانی سرخابی را بگیرد با برنامهریزی خیلی خوب میتواند به درآمدزایی خیلی خوبی هم برسد، چراکه این تیمها میلیونی هوادار دارند که در واقع سرمایه اصلی هر دو باشگاه و جامعه هستند.
در مورد تیمملی صحبت کنید، آیا ما با توجه به جوانگرایی که در تیم ملی نداشتیم، دستاوردی از جام ملتها داشتیم؟
باید ببینیم که هدفگذاری چه بوده است. اگر صرفا دنبال نتیجه گرفتن بودیم که بهتر بود با همین نفرات میرفتیم که این اتفاق هم رخ داد. در مورد جوانگرایی هم نمیشود از تیم ملی خرده گرفت، از این جهت که وظیفه باشگاهها است که بازیکنان جوان را به تیم ملی معرفی کنند. شما نگاه کنید که در چند سال اخیر باشگاه بارسلونا چه بازیکنان جوان 17 و 18 سالهای را به تیم ملی اسپانیا تحویل داده است. ما در لیگ یکمان فقط بازیکن جوان بازی میدهیم. در لیگ برتر هم برخی تیمها به علت مشکلات مالی مجبور میشوند که بازیکن جوان میدان دهند اما تیمهای بزرگمان فقط دنبال خرید ستاره هستند. همین سپاهان امسال دو سه بازیکن جوان بازی داد و نتیجهاش را دید در حالی که سالهاست در این باشگاه بازیکنان خارجی زیادی با هزینه بالا میآیند و بعد از شش ماه جدا میشوند. در همین یکی دو فصل هم زیاد اتفاق افتاده است. تا زمانی که تیمهای مدعی ما به بازیکنان جوان بازی ندهند نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بازیکنان جوانی را در تیم ملی ببینیم.
علی دایی در مصاحبه اخیرش اعلام کرد چرا همه از مربیان تیم ملی خرده میگیرند، در حالی که مقصر اصلی فدراسیون فوتبال و مهدی تاج است. نظر شما چیست؟
برای اینکه ساختار فوتبالمان را تغییر داده و قدمهای مثبتی را برای آینده برداریم باید تفکرات در باشگاهها تغییر کند، چراکه این باشگاهها هستند که مهمترین نقش را در تولید بازیکن و بالا بردن سطح آنها دارند. اما بعد از باشگاهها بالاترین مرجع فدراسیون فوتبالمان است. سالهاست گفته میشود که فوتبالمان از یکسری دلالیها ضربه میخورد و هر سال میبینیم این دلالها هم تعدادشان بیشتر میشود و هم تاثیرگذاریشان! واقعیت امر این است که فدراسیون خیلی خوب این دلالها را میشناسد و به جای اینکه دست آنها را کوتاه کند بیشتر با این عده ارتباط میگیرد. وقتی از یکسری مسائل که اتفاق میافتد به راحتی میگذرند غیر از این نمیتواند باشد که خودشان با این دلالها ارتباط دارند. به نوعی میتوان گفت همه با هم هستند و در این شرایط نباید انتظار اصلاح یکسری موارد را داشت و برخوردی با این افراد را از سوی فدراسیون فوتبال داشته باشیم.