عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: شاید باید این گزارش را اینطور شروع کنم، «برای تویی که نمیشناختمت»، هر بار که میگوییم این دفعه دیگر شناختمان کامل شد اما باز غافلگیر میشویم، این دقیقا کاری است که مستندهای غیررسمی با مخاطبانش انجام میدهد. وقتی از کتاب و کتابخوانی حرف به میان میآید، حتما اسم آیتالله خامنهای از آن اسمهایی است که زیاد درموردش میشنویم و دقیقا این مستند روایتگر همین موضوعات شده است. مستند «غیررسمی 6» با موضوع کتاب ساخته شده؛ موضوعی که آیتالله خامنهای همیشه به آن اهتمام دارند. علی صدرینیا در مستند غیررسمی 6 به سراغ موضوعی رفته است که هم در نگاهی آسان است، هم سخت. تا مخاطب را با زوایای دیگری از کتابخوانی ایشان آشنا کند. اینکه خیلیها میتوانند از کتاب خواندن ایشان ساعتها بگویند شاید قسمت راحت و آسان ساخت مستند باشد اما همین هم وقتی منابع زیاد میشود کار را سخت میکند و انتخاب را برای کارگردان مشکل.
صدرینیا درمورد سختیهای ساخت این مستند، میگوید: «شخصیتی مثل حضرت آقا نوجوانی و جوانی غنیای دارند و در آن مقطع کتابهایی را با تنوع و تعدد خیلی زیاد مطالعه کردهاند که این، هم عمق و هم تنوع را زیاد میکند. وقتی شما میخواهید این مساله را روایت کنید، هم روایت شما بهخاطر جزئیات و داستانهایی که وجود دارد نسبت به برخی حوزههای دیگر جذابتر خواهد بود و هم در نقطه مقابل سختیهایش بیشتر خواهد شد. چون شما وارد دریایی از موضوعات میشوید. وقتی شما میخواهید وارد موضوع ارتباط آقا با نویسندگان شوید، میبینید این ارتباط یکی یا دو مورد نبوده و در سالهای مختلف با شخصیتهای مختلف بوده که پشت هر کدام یک داستان و فلسفهای وجود دارد. طبیعتا همین موضوع این کار را برای تیم سازنده سخت میکرد. اینکه بخواهیم همه نکات و ملاحظات و ظرایف در زمان محدود یک مستند گفته شود، کار را سختتر میکرد.»
اواخر آبان ماه امسال این مستند در کتابخانه ملی رونمایی شد و روز گذشته از شبکه سوم سیما پخش شد، در گفتوگویی که با علی صدرینیا، کارگردان این مستند داشتیم درمورد چرایی موضوع کتاب پرسیدیم و گفت: «زمانی که تولید قسمت ششم را آغاز کردیم، در آستانه نمایشگاه کتاب و قبل از اردیبهشت ماه امسال بود و تلاش اولیه این بود مستند به ایام نمایشگاه کتاب برسد ولی وقتی سراغ موضوع ارتباط آقا، کتاب و انس ایشان با کتاب و اهالی فرهنگ و نویسندگان رفتیم، گویی وارد دریایی از موضوعات شدیم که عمق و تنوع موضوعات زیادی داشت. راحت نمیشد از کنار موضوعات گذشت و همین وسواس در بیان جزئیات باعث شد مستند به ایام نمایشگاه کتاب نرسد و قرار شد باقیمانده روایت، تولید انجام شود و به هفته کتاب برسد و در همان ایام رونمایی شد.»
در گزارش قبلی که درمورد این مستند نوشتیم، مدیران فرهنگی را مخاطب اصلی این مستند عنوان کردیم، چیزی که در نگاه خود کارگردان هم بوده است. غیررسمی 6 ناخودآگاه دوربین را جایی قرار است که نگاه فرهنگی رهبر انقلاب در حوزه کتاب و کتابخوانی مشخص میشود و انگار تلنگری میزند به مدیران فرهنگی که فقط از یک دایره بسته فرهنگ و خصوصا حوزه کتاب را میبیند. یا برخی که در بالا گفتیم با نگاه این مستند مشکل دارند و این روایت را روایت درست نمیدانند؛ کارگردان مستند اما مخاطب این مستندش را بیشتر مدیران فرهنگی میداند و میگوید: «برای خودم اینکه عموم مردم این مستند را ببینند خیلی مهم است اما بهصورت خاص باید بگویم که مدیران فرهنگی و رسانهای کشور مخاطب اول این مستند هستند.»
غیررسمی در قسمتهای مختلف، همیشه سعی کرده است نگاهی واقعی از آیتالله خامنهای ارائه بدهد، نگاهی که حتما در جلسات غیررسمی بیشتر نمود پیدا میکند، صدرینیا درمورد این نگاه در مستند غیررسمی 6 میگوید: «چیزی که در مستند غیررسمی برای ما دارای اهمیت است، این است که بتوانیم تصویر واقعی آقا را نشان دهیم و این تصویر با گفتن برخی جنبهها و نگفتن برخی جنبهها، تصویر تحریفشده یا غلطی نباشد. بنابراین تلاش اصلی ما بر این است که در هر حوزهای که کار میکنیم تصویر واقعی از ایشان ارائه دهیم؛ اینکه تلاشمان بر این است تمامی ابعاد و جوانب را نشان دهیم، طبیعتا همین تصویری است که در قسمت ششم مستند غیررسمی میبینید.»
ارتباطات آیتالله خامنهای محدود به کسانی که همفکر با ایشان بودند، نمیشود در همان زمان قبل از انقلاب با نویسندگان مختلف ارتباط داشتند و در بخشهایی از این مستند این موضوع را میبینیم. جایی از مستند ایشان وقتی کتاب جبران خلیل جبران را میبینند، میگویند در سال 1339 چند شعری را از او ترجمه کردم. همه اینها نشاندهنده نگاه وسیع و روشن ایشان در حوزه ادبیات و کتاب است. صدرینیا در گفتوگویی با او داشتیم میگوید: «ارتباطاتی آقا با گروههای مختلف، جریانهای مختلف، نویسندگان با نگاهها و عقیدههای مختلف دارند، چه پیش از انقلاب چه بعد از انقلاب چه در روزهای ابتدایی انقلاب و ماههایی که شاید خیلی از انقلابیون و شخصیتهای درجه یک انقلاب لزوما حواسشان نیست یا وقت و فرصت این را ندارند که به امور نویسندگان و اهالی فرهنگ رسیدگی کنند؛ ولی آقا این نگاه را دارند و در دورههایی که مسئولیتهای مختلف داشتند این نگاه همیشه استمرار داشته است. همانطور که گفتم چیزی که برای ما اهمیت داشت، همین ارائه تصویر واقعی بود که مستلزم نشان دادن همه ابعاد یک تصویر بود و اینکه یکطرفه روایت نکنیم و بعضی از جنبهها را نادیده نگیریم. در کنار این همه تلاشها برای نشان دادن تمام ابعاد و جنبههای شخصیتی ایشان، همه ارتباطات و نگاههایشان بود. در عین حال ایشان اصول، نگاه و نظر مشخصی هم به مسائل دارند، اما مدلی از ارتباط که جلو میبرند بههیچوجه نگاه انحصارگرایی و یکطرفه نیست و هر چقدر که به سمت تصویر واقعی از آقا برویم، همین تصویر از آن استخراج میشود.»
حضور رهبر انقلاب در نمایشگاههای کتاب و صحبت با ناشران یکی از بخشهای این مستند است که نشان میدهد نگاه کتابخوانی ایشان چقدر عمیق است که ناشر و مدل کتابهایی که منتشر میکند را میشناسند و یاد میکنند از کسانی که دیگر در دنیا نیستند. علی لاریجانی، غلامعلی حدادعادل، محمدرضا سرشار، سیدعباس صالحی، محمدحسین صفارهرندی، محسن مومنی شریف و علیرضا مختارپور از جمله کسانی هستند که صدرینیا به سراغ شان رفته و در این مستند صحبت میکنند. علی لاریجانی، صفار هرندی و سیدعباس صالحی خاطراتشان را به نمایشگاههای کتابی میبرند که در زمان وزارتشان بر مسند فرهنگ با ایشان داشتهاند و همین روایتها باز هم نشان میدهد که ایشان چقدر بر این حوزه مسلطند.
یکی از سوالاتی که از علی صدرینیا پرسیدیم، درخصوص فاصله رونمایی تا پخش عمومی این مستند بود که در مورد این موضوع گفت: «قرار بود رونمایی در ایام هفته کتاب باشد، برای همین با وجود اینکه ضبط مصاحبهها تا قبل از رونمایی ادامه داشت، مستند را به مراسم رساندیم. اما فرآیند اکرانهای خصوصی و بازخوردهایی که از مراسم رونمایی و اکرانها گفتیم را در مستند اکران کردیم و درنهایت نسخه تلویزیونی روز گذشته منتشر شد.»
حتما یک قسمت از مستندهای غیررسمی برای کسی که سالهاست در حوزه کتاب نوشته و خوانده، کم است، برای همین علی صدرینیا حوزه ادبیات دفاع مقدس را جدا کرده و قرار است در یک قسمت مجزا به این موضوع بپردازد.
آیتالله خامنهای ارتباطاتشان با اهالی فرهنگ و ادب را به یک بخش و یک گروه بهخصوص منحصر نمیکنند. اتفاقا تلاششان همیشه این بوده که نسبت به اهالی فرهنگ و ادب و هنر جایگاه پدری را داشته باشند، ولو اینکه فردی بیاید نقد هم بکند یا اینکه بهلحاظ اعتقادی، نگاه متفاوتی نسبت به شخص رهبری داشته باشد. همین میشود که بعد از دیدن این مستند جمله مرتضی سرهنگی در ذهنم ماندگار میشود، آنجا که میگوید: «ادبیات و فرهنگ و هنر نه وزیر میخواهد، نه وکیل؛ پدر میخواهد!»