تاریخ : Wed 14 Feb 2024 - 00:25
کد خبر : 94874
سرویس خبری : نقد روز

امکان نظارت بر حکمرانی بر مردم ثابت شده است

متن سخنرانی سخنگوی دولت در نشست علمی تبیینی ویژه دهه مبارک فجر دانشگاه آزاد؛

امکان نظارت بر حکمرانی بر مردم ثابت شده است

در باب دستاوردهای انقلاب اسلامی خیلی سخن‌ها می‌توان گفت. بحث، الگوی حاکمیت یا الگوی حکمرانی انقلاب اسلامی است و اینکه انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی از این منظر داشته و چه آورده‌هایی داشته و چه تغییر و تحولاتی در این حوزه اتفاق افتاده است. به این مساله می‌خواهم از بعد داخلی و همچنین در انتهای بحثم از بعد بین‌المللی اشاره‌ای کنم که انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی، هم برای مردم و ملت ایران در درجه اول و از بعد بین‌المللی برای جهانیان در درجه دوم به ارمغان آورده است.

محمد بهادری‌جهرمی، سخنگوی دولت: عرض سلام و ادب خدمت شما همکاران بزرگوار. فرمودند جلسه همفکری همکاران دانشگاهی و من به‌عنوان یک همکار خدمت رسیدم تا با تاملی درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه حکمرانی و الگوی حاکمیت در خدمت شما باشم. ابتدا دهه فجر انقلاب اسلامی و ایام بعثت پیامبر اعظم اسلام را تبریک عرض می‌کنم. در باب دستاوردهای انقلاب اسلامی خیلی سخن‌ها می‌توان گفت. بحث، الگوی حاکمیت یا الگوی حکمرانی انقلاب اسلامی است و اینکه انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی از این منظر داشته و چه آورده‌هایی داشته و چه تغییر و تحولاتی در این حوزه اتفاق افتاده است. به این مساله می‌خواهم از بعد داخلی و همچنین در انتهای بحثم از بعد بین‌المللی اشاره‌ای کنم که انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی، هم برای مردم و ملت ایران در درجه اول و از بعد بین‌المللی برای جهانیان در درجه دوم به ارمغان آورده است. بنده سعی کردم ذیل شعار و آرمان اساسی انقلاب اسلامی یعنی شعار و آرمان استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به این مساله بپردازم. انقلابیون در انقلاب اسلامی وقتی انقلاب کردند شعار و وعده‌ای داشتند بر این مبنا که ما انقلاب می‌کنیم برای اینکه برای ملت استقلال و آزادی به ارمغان آوریم. برای اینکه بتوانیم این دو را محقق کنیم باید نظامی مبتنی‌بر جمهوریت و نگاه اسلامی یا جمهوری اسلامی باشد و مردم به دنبال نظام حکمرانی و حکومتی بودند که بتواند آزادی و استقلال برایشان به ارمغان آورد. سعی می‌کنم ذیل همین سه شعار ارزیابی داشته باشم درباره وضعیت حکمرانی در کشور. وضعیت حکمرانی از منظر استقلال و آزادی و جمهوریت و مردم‌سالاری دینی در کشور ما بعد از انقلاب چگونه بوده است؟

دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه جمهوریت
را از محور بحث جمهوریت یا مردم‌سالاری ورود می‌کنم. تا پیش از انقلاب اسلامی نظام‌هایی که در کشور ما استقرار داشتند غالبا نظام‌های پادشاهی بودند. تا پیش از انقلاب مشروطه، پادشاهی مطلقه بوده و پس از انقلاب مشروطه نیز پادشاهی مشروطه. یعنی مردم در نوع کلان نظام جایگاهی نداشتند یا اینکه پس از مشروطه که به آن خواهیم پرداخت به‌عنوان یک عنصر فرعی و ثانوی در حوزه حکمرانی قلمداد می‌شدند. حکمرانی و حاکمیت متعلق به پادشاه و اعقاب ذکور نسل بعد از پادشاه بود که حاکمیت را برعهده داشت و حاکمیت را خدا به پادشاه واگذار کرده بود و اگر می‌خواستند ظاهر مردمی به آن دهند می‌گفتند خدا از طریق مردم به پادشاه واگذار کرده و پادشاه و نسل او حکمرانی را برعهده دارند. یک منظر، منظر عدم حضور و نقش‌آفرینی مردم در حاکمیت بوده است. منظر دیگر انتخاب نوع حکومت بوده که مردم در آن اثر و نقشی نداشتند و نمی‌توانستند نوع نظام خود را انتخاب کنند و حق تعیین سرنوشت به‌عنوان یک حق بشری و انسانی را نمی‌توانستند تامین و پیاده کنند. در دوره پهلوی به طریق اولی حکومت پهلوی به واسطه کودتا روی کار آمد. صرف نظر از نوع نظام پادشاهی حکومت پهلوی سوال اینا ست که چرا حکومت پهلوی مبتنی‌بر کودتا روی کار آمده بود و مصوبه‌ای اخذ شد برخلاف قانون اساسی و نظام پادشاهی را از قاجاریه تغییر داد. هیچ جای آن قانون اساسی چنین چیزی پیش‌بینی نشده بود و بعدا مشابه آن را در پهلوی داشتیم که اشاره خواهیم کرد.
نقش مردم در تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران
بد نیست به این نکته اشاره کنیم و توجه داشته باشیم، تنها هم‌ پرسی که در سطح جهان برای انتخاب نوع حکومت برگزار شده، همه پرسی انتخاب جمهوری اسلامی برای نوع حکومت کشورمان است. با آن مشارکت پرشور، ۹۸ درصد مردم شرکت کردند و از این ۹۸ درصد 99.25 درصد به جمهوری اسلامی رأی آری دادند. یعنی ۹۸ درصد مردم کشور آمدند و گفتند ما این نظام را می‌خواهیم. این نکته اول که در حرکت به سمت مردم‌سالاری، برگزاری همه‌پرسی همگانی از همه مردم کشور بود. روز ۱۲ فروردین که این هم‌ پرسی برگزار شد تقریبا دو ماه بعد از آمدن امام از پیروزی انقلاب اسلامی بود. نکته مهم آن است که برخلاف عموم حتی نظام‌های مردم‌سالار که صرفا برای رأی به قانون اساسی، مردم در همه‌پرسی شرکت می‌کنند و رأی می‌دهند یا صرفا مجلس موسسانی را برای تدوین قانون اساسی انتخاب می‌کنند، نظام جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها در اصل نظامش، بلکه در هر دو مرحله، مردم در انتخاب نمایندگان در مجلس، بررسی قانون اساسی و در رأی دادن به متن قانون اساسی شرکت کردند. این یک نوآوری در نظم‌های حقوقی حتی دنیای مدرن و کشورهای مردم‌سالار است. مساله بعدی اینکه در فرآیند تدوین و تصویب قانون اساسی وقتی می‌خواهد شعار جمهوری اسلامی محقق شود، نقش مردم بسیار پررنگ و واقعی است. عموم نظام‌های حقوقی در کشورهای مختلف جهان صرف نظر از کشورهای پادشاهی مثل خیلی از کشورهای همسایه خودمان مثلا در جنوب و حاشیه خلیج‌فارس، وقتی می‌خواهند قانون اساسی را به شکل مردم‌سالار بنویسند، یکی از این دو روش را انتخاب می‌کنند. یا مجلس موسسانی انتخاب می‌کنند با رأی مردم و این مجلس موسسان، نظام و قانون اساسی را تعیین می‌کند یا به روش دوم قانون اساسی می‌نویسند. مثلا شورای انقلاب یا متولیان امر انقلابیون و آن قانون اساسی نوشته شده را به همه‌پرسی می‌گذارند که مردم به آن رأی آری یا خیر دهند. در کشور ما مردم مجلس موسسان را انتخاب کردند. این مجلس کل متن قانون اساسی ماده به ماده حتی مقدمه، اصل به اصل، بند به بند را مورد بررسی قرار داد در قالب کمیسیون‌ها و در بررسی قانون اساسی و به‌طور صریح اعلام کرد در جلسات ابتدایی، خود را به هیچ وجه محدود به متن پیش‌نویس که از سوی دولت موقت ارائه و پیشنهاد شده، نمی‌داند. علاوه‌بر اینکه تغییرات بسیار اساسی و جدی در آن انجام دادند، متن پیش‌نویس قانون اساسی پیش از اینکه در دستور مجلس موسسان قرار بگیرد در جراید و رسانه‌های عمومی منتشر شد و در اختیار عموم مردم قرار گرفت. عموم مردم امکان اظهارنظر درباره پیش‌نویس را داشتند. بیش از ۴۰۰۰ پیشنهاد از طرف مردم در اختیار تدوین‌کنندگان قانون اساسی قرار گرفت و این یکی از رکوردهاست که بیش از ۴۰۰۰ پیشنهاد مردمی در فرآیند تدوین قانون اساسی مورد بررسی قرار گرفت. دیگر اینکه مشروح تمامی مذاکرات قانون اساسی به صورت زنده از رسانه‌ها منتشر می‌شد و روزانه رسانه‌ها به مباحث روز می‌پرداختند. این‌طور نبود که مجلس مصوبه داشته باشد و بعدا به اطلاع عموم مردم برسد. مثل مجلس امروز که به صورت علنی برگزار می‌شود و مشروح آن منتشر می‌شود، مردم روزانه در جریان مباحث مطروحه در جلسات بررسی قانون اساسی بودند. یعنی فرآیند تدوین و تصویب متن قانون اساسی در مجلس بررسی قانون اساسی، به نوعی یک رکورد و الگویی از مردم‌سالاری و جمهوریتی است که شعار و وعده آن در ایام انقلاب داده می‌شد تا اینکه متن قانون اساسی به تصویب رسید. نگاه ژرف حضرت امام خمینی باعث شد که متن قانون اساسی در همه‌پرسی روز ۱۱ و ۱۲ آذر با رأی مثبت دوباره حدود ۹۹ درصدی مردم به تصویب رسید. حدود ۱۶ میلیون نفر در همه‌پرسی، رأی آری دادند به متن قانون اساسی پس از تدوین. در نظام‌های پادشاهی گذشته هیچ‌کدام از اینها را نداشتیم، حتی نظام مشروطه که می‌خواست از نظام سلطنت مطلقه به نظام مشروطه حرکت کند. مجلس موسسان عمومی انتخاب نکردیم، بلکه منتخبانی که از سوی هیات حاکمه انتخاب شده بودند که به آنها معاریف می‌گفتند، مثلا تجار، کسبه، بازاری‌ها و روحانیون، توسط هیات حاکمه انتخاب شد و اینها منتخب مردم نبودند. منتخب هیات حاکمه بودند و متن قانون اساسی مشروطه را پیشنهاد دادند و با تنفیذ همایونی لازم‌الاجرا شد که این فرآیند اصلا قابل مقایسه نیست با جمهوری اسلامی که تحولی در حکمرانی از منظر مردم‌سالاری در مرحله تاسیس حکومت بود.
نقش مردم در اداره حکومت پیش از انقلاب اسلامی
مرحله بعدی نقش مردم در اداره حکومت است که اشاره شد در حکومت پادشاهی نظام سلطنت موروثی بود و از پدر به پسر منتقل می‌شد. قانون اساسی مشروطه می‌گفت سلطنت ودیعه‌ای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده است. پادشاه هم حتی همه قوانین را مطابق اصل ۲۷ باید توشیح می‌کرد. سلطنت مطابق اصل ۳۶ قانون اساسی موروثی بود که از اعقاب ذکور بود. نکته مهم اینکه حتی پادشاه از هرگونه مسئولیتی مبرا بود، یعنی مصونیت کامل در کشور داشت. هر جرمی و اقدامی از سوی پادشاه اتفاق می‌افتاد نص قانون اساسی اصل ۴۴ دوره مشروطه اعلام می‌کند که شخص پادشاه از مسئولیت مبراست. یعنی امکان تعقیب و رسیدگی به هیچ‌گونه از تخلفات و جرائم پادشاه وجود ندارد. مقایسه کنید همین را با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی رهبر هم مانند سایر مردم هیچ‌گونه مصونیتی در قبال جرائم ندارد. تنها حاکمان ممکن است فرآیند متفاوتی را طی بکنند به‌خاطر شرایطی که ممکن است برای آنها پرونده‌سازی و جرم‌سازی‌هایی انجام شود. پس که برای نمایندگان هست یک مصونیت تشریفاتی است و به این معنی نیست که نماینده جرمی انجام دهد و قابل رسیدگی نباشد. مقایسه کنید با مصونیت پادشاه از هرگونه تعقیب در قانون اساسی مشروطه. اغلب ارکان حاکمیت هم توسط شخص پادشاه انتخاب می‌شدند. نخست‌وزیر، وزرا، مقامات ارتش نهادهای ملی و... اکثر قریب به اتفاق مقامات، فرمانداران ایالات همگی توسط شخص پادشاه نصب می‌شدند و توسط شخص پادشاه عزل می‌شدند. نکته مهم اینکه قوانین آنچنانی هم ناظر به شرایط و کیفیت انتخاب در حوزه مقامات وجود نداشت. معدود کرسی‌هایی که به صورت انتخابات انجام می‌شد، کرسی نمایندگی مجلسین بود: مجلس شورای ملی و مجلس سنا و همچنین بخشی از کرسی‌های نمایندگی در انجمن‌های ایالتی ولایتی بود. بد نیست به خاطرات افرادی که در آن دوران سمت داشتند اشاره کنم. فردوست در خاطرات خود اشاره می‌کند نمایندگان مجلس با نظر حاکمیت تعیین می‌شدند. محمدرضا دستور داد که با منصور کمیسیون سه نفره برای انتخاب نمایندگان مجلس تشکیل دهم. هر روز منصور با یک کیف پر از اسامی به دربار می‌آمد و اسامی را می‌خواند و علم هر که را می‌خواست دستور تایید می‌داد و هر که را می‌خواست حذف می‌کرد و منصور با جمله اطاعت می‌شود اسم را حذف می‌کرد. علم می‌گوید در کلیه سطوح انتخابات، شاه نظر خود را تحمیل می‌کرد و نامزدهای خود را از صندوق‌ها بیرون می‌آوردند. مثل اینکه رأی‌دهندگان کوچک‌ترین حقی در آن ندارند. مرحوم شهید مدرس در انتخاب مجلس هفتم حتی یک رأی هم نیاورد که به کنایه می‌گفت حداقل خودم که به خودم رأی دادم، آن یک رأی چه شد. نمایندگان مجلس هفتم معروف بودند به نمایندگان مجلس رضاشاهی؛ چراکه در حوزه‌های انتخابیه آرای نمایندگانی که شاه می‌خواست نماینده مجلس شوند از تعداد واجدان شرایط در آن حوزه بیشتر بود. مثلا شیخ تهرانی که نفر اول شده بود در تهران بیش از ۱۰۰ درصد افرادی که قابلیت شرکت در انتخابات را داشتند به او رأی داده بودند. در انتخاب مقامات ارتش هم نکات زیادی هست. مادر فرح دیبا در کتاب خاطرات خود نقل می‌کند در مراسم میهمانی رسمی می‌دیدم که چطور افسران عالی‌رتبه ارتش دست یا کفش محمدرضا را می‌بوسیدند. ارتش یک تشکیلات نمایشی بود. ارتش همه‌چیز داشت به جز افراد زبده و باغیرت. این وضعیت اداره امور و نقش واقعی مردم در اداره کشور بود. معدود کرسی‌هایی هم که انتخاباتی است تحمل نمی‌شود و دربار به اعتراف خود درباریان، انتخاب‌کننده آن کرسی‌ها بودند. بازنگری در قانون اساسی در دوران پهلوی که خودش غصه‌ای است که براساس نظر شاه قانون اساسی اصلاح می‌شود. حتی همین مجلس فرمایشی را هم تحمل نمی‌کند. رضا شاه مجلس را طویله خطاب می‌کرد. اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهی می‌تواند هر یک از مجالس سنا و شورای ملی یا هر دو مجلس را در آن واحد منحل نماید. مضحک‌تر اینکه طبق قانون اساسی فرزندی از شاه می‌تواند به پادشاهی برسد که ایرانی‌الاصل باشد و از مادر ایرانی‌الاصل متولد شده باشد. و چون محمدرضا شاه فوزیه را گرفته بود، لایحه تکمیلی می‌دهند به مجلس -که مجلس فرمایشی را این‌گونه می‌شود شناخت- که ایرانی‌الاصل یعنی چه؟ یا پدر و مادرش ایرانی باشند یا مجلس به او اعطای عنوان ایرانی‌الاصل داده و صفت ایرانی‌الاصل را به فوزیه اعطا می‌کنند که او امکان استفاده از اصل ۱۳۷ قانون اساسی را داشته باشد. جالب اینکه مجلس به اتفاق آرا آن را تصویب می‌کند. بسیار مضحک و گریه‌آور است که به اتفاق آرا این تصویب می‌شود. اینها نشان می‌دهد قانون اساسی وجود خارجی نداشته و دستخوش اراده سلطنت بوده و هم نشان می‌دهد معدود کرسی‌های انتخاباتی، کرسی انتخاباتی نبودند و کرسی‌های نمایندگی پادشاه بودند. در اصل ۴۹ قانون اساسی، پادشاه به خود امکان وتوی مصوبات را هم می‌دهد‌. با اصلاح ماده ۳۸ قانون اساسی اگر ولیعهد به سن قانونی نرسیده بود نایب‌السلطنه شهربانو می‌شود، یعنی مادر ولیعهد. درحالی‌که پیش از او نایب‌السلطنه را باید مجلس انتخاب می‌کرد. مجلس صلاحیت‌های خودش را با اتفاق آرا می‌گیرد و به پادشاه می‌دهد. علاوه‌بر روایت‌های تاریخی، این اسناد حقوقی هم به خوبی وضعیت فجیع حکمرانی را نشان می‌دهد. این فضای حکمرانی نشان می‌دهد در آن دوره سلطنت مطلقه بوده نه مشروطه. نقش مردم در اداره حکومت پس از انقلاب اسلامی
ما از این سلطنت کوچ می‌کنیم به یک نظام مردم‌سالاری که طی ۴۵ سال گذشته حدود ۴۰ انتخابات یا همه‌پرسی سراسری برگزار کرده است. یعنی میانگین هر یک سال تقریبا یک انتخابات در این کشور برگزار شده و نصاب‌های مشارکت عموما بالا و قابل قبول در ادوار متعدد و مختلف بوده است. مجلس خبرگان رهبری به انتخاب مردم است و خبرگان رهبر را انتخاب می‌کند. رئیس‌جمهور به واسطه مردم انتخاب می‌شود و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به وسیله مردم انتخاب می‌شوند. اعضای شورای نگهبان ۶ عضو حقوقدان با معرفی رئیس قوه قضائیه و باز با رأی اعتماد نمایندگان مجلس تعیین می‌شود. شوراهای اسلامی شهر و روستا به تعداد روستاها و شهرهای کشور توسط مردم انتخاب می‌شود. حجم گسترده از نهادهای انتخابی که مقامات به نمایندگی از مردم انتخاب می‌شوند و به نوعی مردم به این واسطه در انتخاب مقامات نقش‌آفرینی بسیار جدی دارند. به علاوه در قانون اساسی تاکید شده که اداره امور کشور با اتکا به مردم باشد؛ اصول مختلفی که اداره امور کشور را به مردم واگذار می‌کند. در کنار اداره امور، حق نظارت امور هم به مردم واگذار شده است. اصل ۸ قانون اساسی که امکان نظارت مردم در آن آمده است. نظارت بر حاکمیت و بر همه اجزای کشور اصل ۱۷۳ قانون اساسی و امکان نظارت قانونی و شرعی مردم بر هر اقدام و هر نهاد دولتی و در هر سطحی. مردم به دیوان عدالت اداری شکایت می‌کنند و مغایرت مصوبات با قانون یا شرع یا تظلم‌خواهی از اقدامات و تصمیمات خلاف قانون را از دیوان مطالبه می‌کنند. آرایی که دیوان عدالت اداری به صورت مستمر علیه دستگاه اجرایی صادر می‌کند مصداق همین امر است. کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی که امکان شکایت از طرز کار مجلس، قوه مجریه، قوه قضائیه و... به هر یک از شهروندان می‌دهد تا ‌بتوانند شکایت خود را از این نهادها به این کمیسیون عرضه کنند. پس امکان نظارت بر حکمرانی در کلیه سطوح بر مردم ثابت شده است. علاوه‌بر این نمایندگان مطابق اصول مختلف قانون اساسی حق سوال، استیضاح، تحقیق و تفحص در کلیه امور کشور و اظهارنظر را دارند. مرحله آخر اینکه برای صیانت از قانون اساسی برآمده از نگاه مردم، یعنی همه‌پرسی اولیه و همه‌پرسی پس از متن قانون اساسی، نهاد پاسدار قانون اساسی یا شورای نگهبان تاسیس می‌شود که امکان اصلاحات قانون اساسی که در نظام پادشاهی به آن اشاره شد اتفاق نیفتد. این بخش مربوط به تضمین جمهوریت نظام و اصلی‌ترین محور شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی در نگاه مردم بود.
وضعیت شعار آزادی در انقلاب اسلامی
در محور آزادی و استقلال هم دستاوردهای انقلاب در حوزه حکمرانی را سریع مرور می‌کنم. در حوزه آزادی، وضعیت حقوق آزادی‌های سیاسی پیش از انقلاب را اشاره کردیم. حق مشارکتی که عملا دستخوش و بازیچه مقامات نظام بود، پس از انقلاب علاوه‌بر حق‌های تعیین سرنوشت که به آن اشاره شد، در فهرست انتخاباتی در قانون اساسی به حقوق زنان و خانواده به‌طور خاص مورد توجه قرار گرفته است. اصل ۱۰ قانون اساسی می‌گوید هیچ قانونی نمی‌شود برخلاف بنیان خانواده تصویب کرد. حقوق اقلیت‌های دینی؛ علاوه‌بر اصل ۱۳ که به حقوق و آزادی‌های دینی و مذهبی اشاره داشت، اقلیت‌های دینی ۵ نماینده در مجلس دارند که تبعیض مثبت به نفع آنها شده است. حتی اگر به لحاظ کمی به تعداد حدنصاب کرسی‌ها نرسند، باز در قانون اساسی به نفع آنها عمل شده است. حق آزادی تحزب در اصل ۲۶ قانون اساسی آمده است. ما در طول ۴۵ سال بیش از ۱۲۰ حزب ثبت‌شده فعال در کشور داریم. مثلا مقایسه کنید با حزب رستاخیز پیش از انقلاب. مطبوعات و نشریات در اصل ۲۴ قانون اساسی آمده است. از ۸۰۰۰ نشریه دارای مجوز حمایت‌های دولتی صورت می‌گیرد، به واسطه آزادی‌های مختلف مطبوعات و نشریات. آزادی اعتراضات و تجمعات اصل ۲۷ قانون اساسی است. در چهارچوب‌های مذکور به شرط اینکه با حمل سلاح و مخل امنیت مردم نباشد. در اصل ۲۵ قانون اساسی استراق سمع و رعایت حقوق خصوصی افراد تامین شده است مگر دستور مقام قضایی باشد. در حوزه آزادی‌های قضایی پیش از انقلاب اساسا با وضعیتی که دیدیم وزارت دادگستری جزئی از قوه مجریه‌ بود. یعنی پادشاه همه را نصب می‌کرد. در جمهوری اسلامی قوه قضائیه و دادگستری داریم و قوه قضائیه از قوه مجریه مستقل است. حق دسترسی به دادگاه در قانون اساسی ما پیش‌بینی شده که قبل از انقلاب نبوده است. حق دادخواهی، حق دسترسی به دادگاه، انتخاب وکیل و بسیاری موارد دیگر. اصل برائت، منع شکنجه، آزادی در اقرار و سوگند. حقوق فرهنگی و اجتماعی که در قانون اساسی مورد تصریح قرار گرفته است. حق تامین اجتماعی، آموزش‌وپرورش رایگان، حق بهداشت، حق اشتغال، حق محیط‌زیست و غیره. با اینکه ۴۵ سال از قانون اساسی می‌گذرد اما قانون اساسی ما یک قانون اساسی پیشرو در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
وضعیت شعار استقلال در انقلاب اسلامی
محور سوم در شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی، بحث استقلال کشور است. استقلال به‌عنوان یک بحث انقلابیون، در حوزه سیاسی و بین‌المللی و در حوزه فرهنگی و در حوزه علمی و نظامی و ان‌شاءالله در حوزه اقتصادی، با تقویت پایه‌های اقتصاد مقاومتی، حاصل و تا حدود زیادی رو به تکمیل و تقویت است. اشاره کردیم به قبل از انقلاب و وابستگی مقامات که بد نیست اشاره کنیم به برخی وقایع تاریخی برای یادآوری. در سال ۱۳۲۲ روسای جمهور سه کشور شوروی، انگلستان و آمریکا بدون اطلاع از پادشاه در کشور ما کنفرانس سه روزه برگزار می‌کنند. یا قانون کاپیتولاسیون به نفع اتباع ایالات متحده در همین مجلس تصویب شد. نظام قضایی حق نداشت اگر آمریکایی جرم کرد حق رسیدگی داشته باشد و باید کشور میزبان خودش رسیدگی کند. این قانون در ۱۳۴۳ به تصویب مجلس و تایید شاه می‌رسد. همچنین کودتای ۲۸ مرداد علیه جمهوریت نظام و مردم. آمریکایی‌ها بعدا خودشان مستندات‌شان را منتشر کردند که وضعیت حکمرانی فاقد استقلال بوده است. مایل بودمدر رابطه با وضعیت استقلال در حوزه‌های فرهنگی و علمی و جایگاه‌های مدارس و جایگاه‌های علمی ما، از دو کتاب صعود ۴۰ ساله و کارنامه منتشرنشده، برخی آمار را ارائه دهم. استقلال فرهنگی و علمی و نظامی چگونه بوده است و الان چگونه است. اسدالله علم در یادداشت‌های خود درخصوص ۲۷ فروردین ۵۲ می‌گوید شاه گفت سفیر آمریکا را بخواه و بگو ۳۵ هواپیمای اف۵ به شما دادیم که به ویتنام فرستادید. در عوض شما چند فانتوم اف۱۴ به ما دادید و ۶۴ فانتوم هم که خودمان داشتیم. چرا لوازم یدکی ۱۶ فانتوم را به ما نمی‌دهید که زمین‌گیر است. شاه گفت با وجود اینکه سازنده این فانتوم‌ها کتبا تایید کرده که قیمت هر هواپیما 6.5 میلیون دلار است چطور آن را به ۱۸ میلیون دلار به ما فروخته‌اند. در پاسخ گفتم همان کاری که درباره ناوشکن‌ها با ما کردند. ۶ فروند ۲۸۰ میلیون دلار بود که ما را مجبور کردند ۶۰۰ میلیون دلار بپردازیم. شریف‌امامی می‌گفت هر دلاری که از خرید نفت ایران، آمریکا به ایران پرداخت می‌کرد، دو دلار برای خرید ادوات نظامی برمی‌گرداندند. این وضعیت استقلال نظامی ما بود که هم منابع را می‌بردند و هم امکان بهره‌برداری از آنچه خریده بودیم را عملا نداشتیم. در وضعیت استقلال علمی سطح بی‌سوادی زیاد بود که حتی پایین‌تر از میانگین سطح جهانی بود. مقایسه کنید با امروز که سطح سواد الان بیش از میانگین جهانی است.

تحلیل برون‌مرزی شعارهای انقلاب اسلامی
شاخص‌های استقلال نشان می‌دهد که ما در تحقق شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی در کنار نقاط ضعف و مواردی که نتوانستیم آنها را محقق کنیم مثل انقلاب در ساختارهای ناکارآمد اداری، اصلاحات بنیادین اقتصادی و تامین استقلال واقعی در حوزه اقتصادی، در حوزه‌های متعددی دستاوردهای شگرفی داشتیم. این وضعیت عملکرد جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی و تحولی که انقلاب به وجود آورده و تامین استقلال، آزادی و مردم‌سالاری باعث شده که به روی جهانیان نمودار و روشن شود. نظام مردم‌سالار برآمده از انقلاب مردمی مبتنی‌بر مردم و متکی بر مردم و حرکت‌کننده در مسیر توسعه، استقلال و آزادی را مقایسه کنید با نظام‌های مرتجع که نظام سلطه غربی حامی این نظام‌هاست. آبرویی برای غرب نمانده است. در ماجرای غزه هم دیدیم که آبرویی برای غرب در حوزه ادعای حقوق، دفاع از حقوق زنان و کودکان و آزادی‌ها نمانده است. این مسیر باعث می‌شود کم‌کم برای جهانیان واقعیت غرب یا غرب بدون روتوش قابل فهم یا هضم باشد. اینکه غرب واقعا به دنبال آزادی و استقلال کشورهاست به‌طور مشهودی زیر سوال رفته است. دلیل اینکه در کشورهای منطقه، مقاومت همسو با نگاه اسلامی در سطح حکمرانی شکل می‌گیرد این است که موفقیت‌های ایستادن در برابر غرب را می‌بینند. نتیجه اینکه این افق تمدنی که این نگاه می‌تواند شکل دهد، می‌تواند در نقاط مختلف جهان هژمونی چند دهه غرب را به زمین زند. نتیجه‌اش تغییر هندسه قدرتی است که مقام‌معظم‌رهبری اشاره کردند که داریم به سمت آن به سرعت حرکت می‌کنیم.