تاریخ : Sun 04 Feb 2024 - 22:51
کد خبر : 94446
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

سروش صحت بیشتر به‌خاطر سریال‌هایش شناخته می‌شد که در تلویزیون عمدتا با نویسندگان گوناگون و فضا و جنس کمدی متعارف کار شده بود. با این حال ظاهرا باید یک سروش صحت تجربه‌گرا و علاقه‌مند به دنیای پست‌مدرن و سینمای ابزورد با طنز گزنده و سرد را جدی بگیریم.

مهران زارعیان، منتقد: سروش صحت بیشتر به‌خاطر سریال‌هایش شناخته می‌شد که در تلویزیون عمدتا با نویسندگان گوناگون و فضا و جنس کمدی متعارف کار شده بود.

با این حال ظاهرا باید یک سروش صحت تجربه‌گرا و علاقه‌مند به دنیای پست‌مدرن و سینمای ابزورد با طنز گزنده و سرد را جدی بگیریم. در سینمای ایران چنین حال و هوایی را کم سراغ داشته‌ایم و آثار کاهانی یا تک‌فیلم‌هایی مثل «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» از شهرام مکری، «من دیه‌گو مارادونا هستم» از بهرام توکلی، «بی‌حسی موضعی» از حسین مهکام و «چرا گریه نمی‌کنی» از علیرضا معتمدی نمونه‌های معدودی‌اند که در خاطر من مانده است.

اساس این مدل از طنز بر مبنای جدی نگرفتن و واکنش‌های رها و بی‌تفاوت شخصیت‌ها در موقعیت‌های بحرانی و سخت شکل می‌گیرد. نوعی به هم خوردن روابط علی و معلولی بین وقایع و بیهوده جلوه دادن جهان منطقی که معمولا در زیر متن خود جهان‌بینی خیام‌گونه دارد یا نسبت به نابسامانی‌های اجتماعی و سیاسی موجود معترض است. (در فیلم سروش صحت حالت اول را می‌بینیم) در «صبحانه با زرافه‌ها» دغدغه اصلی نشان دادن ماهیت فاسد اما به‌ظاهر شیک روابط عاطفی و همچنین پوچی و مسخرگی مرگ و زندگی است. بازنمایی مناسبات دنیای مصرفی و لذت‌طلبانه‌ مدرن که همه چیز در آن زودگذر و سطحی است، آدم‌ها فقط به شهوت و امیال خود می‌اندیشند و گویی هیچ دغدغه عمیق‌تری ندارند. رویکرد سروش صحت درباره این موضوع البته چندان رنگ و بوی انتقاد یا تقبیح ندارد و اتفاقا گویی این وضعیت را محتوم و غیر قابل اجتناب فرض کرده و راه حل را در نوعی دم را غنیمت شمردن خیام‌گونه می‌بیند که اندکی هم با نصیحت‌های اخلاقی مثل «بخشش خوب است» تزئین شده است.

فیلم با ماجرای حضور سه دوست در مراسم عروسی دوست دیگرشان شروع می‌شود و با تضاد مدل پاستوریزه و مدل منکراتی عروسی در جامعه ایران شوخی‌هایش را آغاز می‌کند. ترکیبی از طنز کلامی مبتنی بر ایهام، کنایه و جر و بحث‌ها و ناهمگونی جملات با کانسپت موقعیت در کنار جفنگ‌بازی‌ها و جدی نگرفتن‌های ابزورد، وضعیتی سراسر مفرح و بانمک ایجاد کرده که تا انتهای فیلم به قوت حفظ می‌شود و اصلی‌ترین جذابیت فیلم نیز همین است که بیشتر تماشاگران را راضی خواهد کرد. در ادامه نیز چند موقعیت محوری (پنهان کردن داماد و فرار به شمال) داریم که در امتداد داستان منطق‌گریز فیلم است؛ البته این صفت منفی نیست زیرا مبانی سینمای پست‌مدرن بر همین صفت بی‌منطق بودن استوار شده و نوعی رندی می‌طلبد تا این فرار از مقتضیات عقلانی رئالیسم، چفت و بست داستان را از هم نگسلد؛ سروش صحت توانسته این رندی را به خرج دهد که از طریق بنا کردن مناسبات رفتاری، تصویری و گفتاری، منطق مختص به جهان پست‌مدرن را در فیلم بسازد. صبحانه با زرافه‌ها از نظر اجرایی نیز موفق است و جنس بازی هر پنج بازیگر اصلی‌اش با نوعی راحتی و رهایی خودمانی همراه شده که به ما این حس را می‌دهد که گویی اینها خود واقعی‌شان را دارند بازی می‌کنند. البته با توجه به رفاقت و همراهی همیشگی پژمان جمشیدی، بیژن بنفشه‌خواه و هوتن شکیبا با خود سروش صحت، احتمالا بتوان متصور شد که بخشی از این خودمانی بودن ممکن است از مناسبات حقیقی دوستی بین این افراد آمده باشد و این هم یک نوع پارادوکس بامزه است که رئالیسم در عین ابزوردیسم را بازتاب می‌دهد. به همه فضائل فیلم یک شخصیت به‌یادماندنی به نام دکتر را هم باید اضافه کرد که هادی حجازی‌فر با بی‌نقصی تمام‌عیاری شمایل رها، بادی به هر جهت و شوخ او را در آورده است. بازی او یک سر و گردن از بازی بسیار خوب بقیه بازیگران فیلم، جلوتر است. سروش صحت با صبحانه با زرافه‌ها ثابت کرد که تصویری که از خود به عنوان یک هنرمند کتابخوان و طناز نشان داده، کاملا حقیقی است و می‌توان او را در جرگه طنزپردازان سطح اول سینما و تلویزیون ایران در نظر گرفت.