تاریخ : Sun 04 Feb 2024 - 22:19
کد خبر : 94439
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

قرار صبحانه  با خودمان

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

در مواجهه با جهان از نگاه سروش صحت آن هم از دریچه دومین اثر سینمایی او «صبحانه با زرافه‌ها» باید قبل از هر کار سعی کنیم تا نخست به درکی از زاویه دید او به جهان برسیم و سپس از همان زاویه ما هم پشت دوربین او نگاهی به جهان بیندازیم و ببینیم آسمان به همان رنگی که او می‌گوید هست یا نه؟

حمید نورشمسی، منتقد: در مواجهه با جهان از نگاه سروش صحت آن هم از دریچه دومین اثر سینمایی او «صبحانه با زرافه‌ها» باید قبل از هر کار سعی کنیم تا نخست به درکی از زاویه دید او به جهان برسیم و سپس از همان زاویه ما هم پشت دوربین او نگاهی به جهان بیندازیم و ببینیم آسمان به همان رنگی که او می‌گوید هست یا نه؟
سروش صحت در مواجهه به مدیوم‌های توده‌ای از‌جمله تلویزیون و سینما که او را درنهایت به این زاویه دید کنونی رسانده‌اند چند بخت بزرگ داشته است. نخست اینکه اهل خواندن و تعمق و کشف است. یک کتابخوان حرفه‌ای است و زمان زیادی از اوقات خودش را در میان کلمات و صاحبان کلمات و اندیشه‌های آنها سپری کرده است. با اندیشیدن غریبه نیست و مانند نویسندگان می‌تواند کشف و شهودی برای خلق یک حس یا تجربه تازه داشته باشد‌. این موضوع یک شاهد مثال بزرگ دارد و آن مدل گفتمانی است که او در برنامه موفق «کتاب باز» در تلویزیون ایجاد کرده بود. مینیمال و شسته رفته سخن بگو اما تاثیرگذار باش. مغز کلمات و جملات یک متن یا اندیشه را بگیر و ساده و خودمانی و شیرین بازگو کن. نکته بعدی اینکه صحت برای رسیدن به جایگاه یک فیلمساز که حالا دیگر باید گفت سبک اندیشه و گفتمانی منحصربه‌فردی دارد از صفر مطلق شروع به کار کرده و مسیرهای مخالفی را تجربه کرده. از نویسندگی آنونس‌های لودگی در برنامه‌های طنز تا بازی در آن. از ایفای نقش در کمدی‌های موقعیت‌محور تا ساخت مجموعه‌های تلویزیونی که طنز و شاید بهتر است بگوییم ساده و سهل و متفاوت نگریستن به جهان، مهم‌ترین فکت آن بوده است.
او از دل همین ساده نگریستن و متفاوت بودن است که به خلق کاراکترهایی جالب در سریال شمعدونی و ساختمان پزشکان و لیسانسه‌ها می‌رسد. کاراکترهایی که نگاه ساده و متفاوت‌شان به زندگی در منظر مخاطبانی که غرق در روزمرگی هستند، جذاب و خنده‌دار می‌آید. اصلا کمدی و طنز درست در همین‌جا شکل می‌گیرد. در نوعی دیگر نمایش دادن واقعیت‌های تلخی که مخاطب خیلی مایل نیست روراست با آن روبه‌رو شود؛ دوستی‌هایی که به آن باوری نیست، عشق‌هایی که به آن اعتمادی نیست و دویدن و حرص زدن برای دنیایی که اصلا اعتباری و قراری برای بقا با کسی نبسته.
صبحانه با زرافه‌ها نیز فیلمی برای بیان چنین موقعیتی است. روایتی از یک دوستی چند نفره در دنیای بی‌اساس پیرامون‌شان و تلاش برای کشف زیستی نه حتی متفاوت که عادی در آن. زیستی که می‌شود در آن به عشق لحظه‌ای دل بست یا به تشکیل خانواده یا در این مسیر در تردد بود!
صحت از زاویه دید خودش سعی دارد همانند فیلم قبلی‌اش به تاکید بر اصل بی‌ارزش بودن بسیاری از مناسبات جهان تاکید کند. او طرفدار نسبی‌گرایی است و از این دریچه آن را حاکم بر همه شئون زندگی می‌بیند و از همین رو است که سرنوشت چهار دوست در فیلم صبحانه با زرافه‌ها، در فصلی مشترک به نام زندگی و خانواده و عشق با هم فرقی نمی‌کند، عاشق باشی و در آستانه ازدواج یا تازه درحال ساخت رابطه‌ای عاشقانه باشی یا دائم با هر کسی و برای ساخت لحظه‌ای مفرح در تلاش برای ایجاد رابطه یا حتی شکست‌خورده در ازدواج. می‌توانی با هم جمع شوید از مناسبات دنیا ولو با مصرف کوکائین جدا شوی. به همه چیزش بخندی و تنها همان دم که در آنی و همان حال خوب رفاقت برایت معنی داشته باشد. زندگی را غنیمت شمردن دم ببینی و در لحظه حس خوب داشتن. بی‌خیال مناسبات بلندمدت و نگاه دیگران شوی و درنهایت به‌سادگی همین نگاه بمیری و به قرار صبحانه‌ات برسی با کسی که دوستش داری آن هم در کنار زرافه‌ها.
می‌شود این نگاه را نپسندید و می‌شود پسندید. ‌می‌شود جدی‌اش نگرفت و به ذات اغراق‌گونه بیانش خندید. به تلخی طنزش کاری نداشت و خوش بود به لحظه‌های خاصی که این نگاه خلق می‌کند؛ نظربازی و نشئگی و بی‌خیالی و جدی نگرفتن هیچ‌چیز. بله می‌شود اما صحت هم خوب می‌داند کمتر کسی از مخاطبان او و اصولا ساکنان مناسبات زیستی جهان اهل چنین نگاهی هستند. او با طنزش به تلخ‌ترین شکل ممکن دارد سعی می‌کند یک فراموشی و نسیان بزرگ را به ما یادآوری کند. نسیانی که خنده‌های مخاطبان فیلم نمی‌گذارد تا آن را در خودشان کشف کنند. ‌فراموشی ارزش لحظه‌ها و حس‌هایی در زندگی که تنها با خلوتی دوستانه و خارج از مناسبات روزمره می‌شود به آن فکر کرد. حالا شاید کمی با قوت بیشتری بتوان گفت که در «صبحانه با زرافه‌ها» ما تنها باید به حال خودمان بخندیم. به آیینه‌ای که سینما پیش رویمان گذاشته است.