تاریخ : Sat 03 Feb 2024 - 02:46
کد خبر : 94320
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

چَک به‌موقع جواد عزتی

سوپراستار پشت دوربین؛

چَک به‌موقع جواد عزتی

جواد عزتی به‌قطع از بهترین کمدین‌های تاریخ سینمای ایران است و بازگشتش به کمدی، خبر خوبی است. «تمساح خونی» فیلم متوسطی است. جاهایی از فیلم کمدی‌ها کار می‌کنند و دیالوگ‌نویسی در دو پرده اول خوب است. در سالن هم همان‌طور که از یک کمدی انتظار می‌رود، صدای خنده قطع نمی‌شود.

محمد قربانی، خبرنگار: جواد عزتی به‌قطع از بهترین کمدین‌های تاریخ سینمای ایران است و بازگشتش به کمدی، خبر خوبی است. «تمساح خونی» فیلم متوسطی است. جاهایی از فیلم کمدی‌ها کار می‌کنند و دیالوگ‌نویسی در دو پرده اول خوب است. در سالن هم همان‌طور که از یک کمدی انتظار می‌رود، صدای خنده قطع نمی‌شود. مشکل اصلی در نوع پرداخت است. پرداختی که ابدا مال کمدی نیست. دوربین عزتی، تحت تاثیر چهره‌ها و بازیگران شناخته‌شده فیلمش قرار گرفته و طبعا گرفتار نماهای بسته شده است. این در‌حالی است که کمدی در لانگ‌شات و با صید موقعیت‌ها ممکن می‌شود. جایی که بیش از همه نقص پرداخت در آن به‌چشم می‌آید، میز پوکر است. دوربین عزتی به‌جای فاصله گرفتن از موقعیت، توضیح بازی و دامن زدن به التهاب با دوربین، صرفا با تاکید بر چهره بازیگرها در نماهای عمدتا بسته سعی می‌کند بازی حساس پوکر در جریان را کارگردانی کند. یکی دیگر از نقص‌های عزتی در کارگردانی، مکث کم دوربینش است که در مواردی کمدی را کشته است.
فیلمنامه هم کم ایراد ندارد. در مقدمه کاراکترها به میزان کافی معرفی نمی‌شوند، مثلا رابطه عزتی و همسر سابقش و عشقی که هنوز در دل عزتی زنده‌ مانده و قرار است ‌انگیزه عزتی برای قمار باشد، جایش در پرده اول خالی است. اما نقص‌های فیلمنامه در پرده دوم است که ضربه جدی به فیلم می‌زند. فیلم در پرده دوم کم‌اتفاق است و غالب لحظاتش به تعقیب‌وگریزهای کش‌آمده می‌گذرد. این ضعف در کنار موسیقی و سروصداهای غالبا اضافی‌ پرده دوم، جاهایی از میانه فیلم را حتی حوصله‌سربر کرده‌ است. عزتی بیشتر روی بازی خودش و عباس جمشیدی حساب کرده، چیزی که اتفاقا نقطه قوت فیلم است و درنهایت آن را به فیلم قابل قبولی تبدیل کرده است. البته بازی‌ها هرچند قابل قبولند، اما هیچ‌کدام از تجربه‌های قبلی خودشان فراتر نمی‌روند. جز بازی بهزاد خلج که بازی خوب و متفاوتی است. در پایان بد نیست به این نکته اشاره کنم که به‌نظرم چکی که کاراکترها در پایان فیلم می‌خورند، چکی است که عزتی به خودش می‌زند. عزتی سال‌هاست که از طرفی گرفتار مهدویان و فیلم‌ها و سریال‌های بد او شده و از سوی دیگر تحت تاثیر جو غلط سینمای ایران، فکر می‌کند اگر بخواهد بازیگری جدی باشد، باید نقش جدی بازی کند. بازگشت عزتی به فرمول‌های موفقی مثل «دردسرهای عظیم»، هر چند دستاوردی برای او نیست، اما می‌تواند شروع دوباره‌ای برای عزتی باشد. آنچه در تمساح خونی امیدوارکننده است، نه کارگردانی عزتی، که بازیگری او است. تمساح خونی بیش از همه به این دلیل فیلم مهمی است که می‌تواند شروعی برای بازگشت عزتی به روزهای خوبش باشد.