تاریخ : Sat 27 Jan 2024 - 22:55
کد خبر : 93940
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

شیوه کمیاب تلویزیون

سنت گفت‌وگو و پرهیز از مونولوگ می‌تواند به بقیه سیما تسری پیدا کند؟

شیوه کمیاب تلویزیون

پس از 380 روز از شروع برنامه شیوه، پابرجاماندن بر همان سیاقی که از ابتدا داشته و نگه‌داشت فضای گفت‌وگوی منصفانه در قاب امروز تلویزیون دستاورد مهمی است. شیوه در ورود به مسائل روز عقب نمی‌ماند و در انتخاب میهمانانی با تنوع دیدگاه جانب انصاف را نگه می‌دارد.

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: پس از 380 روز از شروع برنامه شیوه، پابرجاماندن بر همان سیاقی که از ابتدا داشته و نگه‌داشت فضای گفت‌وگوی منصفانه در قاب امروز تلویزیون دستاورد مهمی است. شیوه در ورود به مسائل روز عقب نمی‌ماند و در انتخاب میهمانانی با تنوع دیدگاه جانب انصاف را نگه می‌دارد. به‌دنبال وایرال شدن در فضای مجازی نیست و بنا را هم بر این نگذاشته آن چیزی که یکی از دو طرف نشسته دور میز، پیروز میدان شود. شیوه مسیر و امکانی را برای ایجاد جمع دو ایده متضاد فراهم می‌کند که لزوما کارکرد و اعتبار این جمع طرفیت دادن به یکی از دو ایده نیست. این برنامه اگرچه در روزهای بحرانی ابتدای پاییز 1401 متولد شد اما امتداد و پایداری آن در این روزها که از شدت بحران‌های سال پیش کم شده است، نشانگان واضحی است بر اینکه قرار نیست، شیوه گریزگاه روانی یا به عبارتی سوپاپ اطمینان برای افکار عمومی باشد. شیوه می‌تواند با رعایت ضوابط انصاف در اجرای یک برنامه گفت‌وگو محور که همچنان موقعیت پاسخگویی به سوالات ذهنی مساله‌مندان امروز جامعه ایران است را حفظ کند یا لااقل به‌عنوان نقطه شروعی برای طرح مباحث مهم و جدی باشد. بخش مهمی از این مساله‌مندان نسبت به آنچه در جامعه ایران در‌حال رخ دادن است سوال دارند اینکه نسبت دستگاه‌ حکمرانی با واقعیت‌های اجتماع امروز ایران چگونه است و چه باید باشد؟ اینکه فرآیندها و تاکتیک‌های پیشینی می‌توانند ارتباطات دقیقی بین اجزا و نقاط مختلف جامعه برقرار کند؟ شیوه، کورسویی برای امیدواری پرسشگرانی است که با انبوه سوالات و بمباران شبهات در فضای امروز رسانه مواجه هستند. امیدواری به سنت گفت‌وگو و پرهیز از مونولوگ در فضای امروز رسانه ملی.

شیوه از آغاز تا کنون

23 مهرماه 1401، اولین برنامه‌شان را از صداوسیما پخش کردند؛ برنامه‌ای که نگاهش به گفت‌وگو متفاوت بود و نمی‌خواستند از همان چهارچوب‌های قبلی که در صداوسیما برای گفت‌وگو مرسوم بود، استفاده کنند. «شیوه» با مدل گفت‌وگویی که برای خود انتخاب کرده، مخاطبان با گرایش‌های فکری متفاوت را پای تلویزیون نشاند و تنور بحث و گفت‌وگوی آنها را داغ کرد. همین امر باعث شد ‌شیوه‌ قسمت به قسمت مخاطبان بیشتری را جذب کند و به سرعت تبدیل به برنامه‌ای نام‌آشنا برای مخاطبان تلویزیون شود. مخاطبانی که سرنوشت ‌شیوه‌ را به دقت دنبال می‌کنند و علاقه‌مند به ادامه‌دار بودن آن هستند. برنامه‌ای که ایده‌اش این است که صداهای مختلف شنیده شود و این صداهای متکثر با هم گفت‌وگو کنند.

طبیعتا گفت‌وگو کردن ویژگی‌هایی دارد؛ در یک سیستم سنتی افراد معمولا به دو دامنه تاثیرگذار یا پذیرنده تاثیر تقسیم می‌شوند و شرایطی که بیشتر به چشم می‌خورد این است که یکی از طرفین گفت‌وگو از نظرات خود صرف‌نظر می‌کند و تصور می‌کند که تسلیم شدن و دنباله‌روی او را در گفت‌وگو موفق می‌سازد، در‌حالی‌که دنباله‌روی و تسلیم صرف با روح گفت‌وگو در تعارض است. برای همین است که شیوه مدلش متفاوت با بقیه برنامه‌های گفت‌وگو‌محور تلویزیون می‌شود و با وجود اینکه یک سال و اندی از پخشش در سیما می‌گذرد، همچنان مخاطبان خودش را دارد.

در گزارش‌های مختلفی که در مورد این برنامه منتشر کردیم، گفتیم‌ شیوه برنامه‌ای است که نه دکور سنگینی دارد و نه تبلیغات آنچنانی برایش کرده‌اند و با همان شیوه سنتی دهان به دهان، خودش را در دل اقشار مختلف جا کرد. اقشار مختلفی که حرف‌هایی را می‌شنیدند و آدم‌هایی را می‌دیدند که قبلا نه شنیده بودند و نه دیده بودند. مدت‌ها عادت کرده بودیم به همان میهمان‌های ثابت و سنتی شبکه‌های دیگر که می‌آیند و حرف‌های تکراری می‌زنند و می‌روند و تعداد مخاطبان‌شان ممکن است از تعداد عوامل آن برنامه هم کمتر باشد. میهمان‌هایی که حتی مخاطب هدف هم نداشتند و صرفا متکلم وحده بودند. شیوه و برنامه‌هایی مانند شیوه، براساس مناظره و تضارب آرا شکل گرفته‌اند و هویت‌شان در بحث و حتی جدل‌های حوزه اندیشه و فرهنگ است. اما در همان کویری که گفتیم چرا برنامه‌ای مانند شیوه، با همه ضعف‌ها و نواقص آشکار و پنهانش، اصطلاحا می‌گیرد و دیده می‌شود؟ یکی از مهم‌ترین دلایلش همان تنوع در انتخاب میهمان‌هایی است که بالاتر گفتیم. چهره‌های دیده‌نشده یا کمتر‌دیده‌شده که حرف‌های تازه داشتند و در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی صحبت می‌کردند. دعوت از این چهره‌ها این پیام را به مخاطبان و نخبگان می‌رساند که قرار است رسانه ملی، صدای همه مردم و طبقات اجتماعی باشد.

شیوه فقط در بحران گفت‌وگو نمی‌کند. درست است که شروع برنامه در یک بحرانی اتفاق افتاد اما بحران باعث ادامه آن نشد. سازندگان شیوه معتقدند برنامه‌شان فقط مرهم برای پوشاندن یک زخم نیست، بلکه سوپاپ اطمینانی است که مدل گفت‌وگویی جدید را به مخاطب عرضه کند. برنامه شیوه یاد می‌دهد که مخاطب نیاز به دیالکتیک (دو دیدگاه فلسفی که با هم مخالف هستند) دارد؛ یعنی در دو سوی میز دو نوع اندیشه با هم به گفت‌وگو یا جدل بپردازند تا از خلال آن مخاطب بتواند به درک درستی از موضوعات روز جامعه برسد. ‌ در نهایت هم قضاوت مخاطب بستگی بسیاری به استدلال‌های دو مهمان و رویکردشان به موضوعات دارد. مبتنی بر همین رویکرد است که می‌توان دوباره تکرار کرد که «ما با گفت‌وگو زنده هستیم.»

نکته مثبت و موثر دیگر در توفیق شیوه، اجرای آن است. مجری در شیوه فقط «وقت‌نگه‌دار» یا بازگوکننده حرف‌های داخل گوشی نیست. اوست که بحث را در مقاطعی حتی هدایت می‌کند و براساس موضوع برنامه و نه سلیقه فردی آن را جلو می‌برد. مجری در شیوه، کارشناس هم هست و این یعنی شنیدن به‌موقع و اصولی، و حرف زدن بجا و البته حفظ عدالت با وجود نظراتی که ممکن است خودش داشته باشد و مخالف صحبت‌های میهمان‌های برنامه هم باشد. عطاءالله بیگدلی، مجری کارشناس برنامه ‌شیوه‌ در گفت‌وگویی که در «فرهیختگان» با او داشتیم می‌گوید: «به نظرم اگر مجری خودش باشد و دوستان شبکه و مدیران برنامه بپذیرند که یک مجری-کارشناس مناسب برای برنامه‌شان انتخاب کردند و به او اعتماد کنند و برنامه را به دستش بدهند، نتایج خوبی به دست می‌آید. با این حال در این برنامه، دوستان به‌ندرت پشت میکروفن چیزی به ما می‌گویند، در حد اینکه نکته‌ای طرح کنند یا نکته فنی منتقل شود.»

مجری این برنامه قرار نیست سخنگوی جایی باشد، تریبون در اختیار دو نفر است تا در مورد برنامه صحبت کنند. مجری هم در این بین با توجه به صحبت‌های مهمانان گفت‌وگو را هدایت می‌کند، برای همین است که برنامه مورد استقبال قرار می‌گیرد. بیگدلی در مورد این موضوع هم به «فرهیختگان» می‌گوید: «ما ابتدای کار توافقی با دوستان شبکه چهار کردیم که به نظر من خیلی توافق راهگشایی بود. من گفتم مهم‌ترین آسیبی که بحث اجرا را در صداوسیما محدود کرده و مجری‌های خوبی در سالیان گذشته نداشتیم به‌خاطر این بوده که مجری را جای سخنگوی رسمی نظام نشانده‌اید و از او توقع داشتید مواضع رسمی نظام را بگوید؛ درحالی‌که مجری یا مجری کارشناس نماینده نظام نیست. او کارشناس است و کمک می‌کند نظرات طرفین مناظره خوب تحلیل و بیان شود. زمانی است که یک مهمان، خلاف اخلاقی انجام می‌دهد یا توهینی به چهارچوب‌های اصلی دین و شریعت می‌کند و تعرضی می‌کند؛ آنجا نه از باب اینکه من سخنگوی نظام هستم یا مجری شبکه چهار هستم، بلکه به‌عنوان یک مسلمان و معتقد جلوگیری می‌کنم و می‌گویم روش و شیوه ارائه بحث درست نیست یا مثلا نکته‌ای بیان می‌شود که جای بحث ندارد یا خلاف اخلاق حرفه‌ای بحث می‌کند و اینجاست که مجری هم جلوی این را می‌گیرد اما جاهای دیگر که مجری-کارشناس نظر مخالفی دارد بهتر است با سوال بپرسد. شیوه خودم به همین شکل است و به‌صورت سوالی طرح بحث می‌کنم یا مثلا نکات خیلی کوتاه می‌گویم. چون ادب بحث اقتضا‌ می‌کند و من هم به‌عنوان کارشناس دعوت نشد‌ه‌ام که در آن حوزه حرف بزنم.»

یکی از کارکردهای رسانه و به ‌طور خاص شبکه‌های تلویزیونی فراهم کردن بستری مناسب برای شنیدن صحبت‌های گروه‌های مختلف فکری است. اما شیوه فقط برای دیده شدن این کار را انجام نمی‌دهد، آنها ‌شیوه و کارکرد خاص خودشان را دارند، برنامه‌ای که موضوع را برای خودش در اولویت گذاشته است، بیگدلی در مورد این موضوع می‌گوید: «با محوریت موضوع، به نظرم در برنامه‌های گفت‌وگومحور موضوع، محور است و سه نفر درباره موضوع صحبت می‌کنند و مجری کمک می‌کند خط اصلی بحث گم نشود. در مباحثه‌های طلبگی و دانشگاهی هم این اتفاق می‌افتد که سه نفر استاد صحبت می‌کنند و دو نفر طرفین می‌شوند و یک نفر بحث را چهارچوب‌بندی می‌کند. بحث خیلی ساده است. پرسیدن از اینها تا بحث را مهم جلوه کند، اجرا را خراب می‌کند و مجری‌ها را در شرایطی قرار می‌دهد که نگران وضعیتی شوند که اصلا نباید نگرانش باشند. مجری کارشناسی است که باید راحت صحبت کند و نباید به حواشی فکر کند. لازم نیست جلوه‌گری کند، خیلی عادی باید گفت‌وگو را پیش ببرد و نظرات طرفین را بشنود؛ آنجا که انتقاد دارد در قالب سوال مطرح کند و اینگونه است که بحث خوب شکل می‌گیرد.»

اگر این روزها شعار «گفت‌وگو» را زیاد می‌شنویم و قرار است به آن عمل هم بشود یکی از ملزوماتش ساختن برنامه‌های اینچنینی در شبکه‌های مختلف و با میهمان‌ها و مجریان متنوع و البته کاربلد است.

مهند حامدی، مدیر گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار است و معتقد است که این گفت‌وگوها کمک‌کننده به وضعیت موجود هستند. در گفت‌وگویی که با او داشتیم، می‌گوید: «شخصا معتقدم چنین گفت‌وگوهایی باید زودتر انجام می‌شد، اما حالا چه باید بکنیم؟ بازهم برگزار نکنیم و صرفا خارج از گود بنشینیم و تکرار کنیم دیر است و دیر است؟ ترجیح بنده این است که وارد میدان شوم و کاری را که فکر می‌کنم درست است، انجام بدهم؛ حتی اگر دیر باشد؛ امروز بهتر از فرداست.»

او در بخش دیگری از این گفت‌وگو می‌گوید: «اساسا ما معتقدیم گفت‌وگوهای صریح چند فایده دارد؛ من‌جمله اینکه اولا عیار واقعی آدم‌ها مشخص می‌شود. کسانی که همیشه یک‌طرفه گفت‌وگو می‌کنند، نظریات‌شان محک می‌خورد. طبیعی است چنین افرادی با گفت‌وگو مخالف باشند، چون جایگاه‌شان پوشالی است. البته خدای‌ناکرده قصدم منتقدان این برنامه نیست، به‌طورکلی عرض می‌کنم کسی که لیاقت علمی تصاحب جایگاهی را نداشته باشد، با گفت‌وگو مخالف خواهد بود. این جایگاه هم لزوما جایگاه در ساختار حکومت نیست، ممکن است فردی مراد جماعتی باشد و از تزلزل جایگاهش بترسد.»

گاهی می‌بینیم که برنامه‌های مختلف سیما می‌خواهند با تریبون دادن به نظرات مخالف، در فضای مجازی آن نظرات مخالف را هر چقدر هم که نادرست باشد، بچرخانند، اما شیوه این سبک را ندارد و سعی می‌کند گفت‌وگو را در کانال درست انجام بدهد. نکته قابل توجه دیگر در شیوه، سطح بالای بحث‌ها در این برنامه است. نمونه‌هایی از برنامه‌های ضعیف با سطح پایینی از مناظره در سال‌های اخیر کم ندیده‌ایم. برنامه‌هایی که میهمان‌های نسبتا مشهور هم دارند اما آنقدر مجری برنامه، قربان صدقه میهمان می‌رود و حرف‌های او را بدون کم‌و‌کاست تایید می‌کند که مخاطب ترجیح می‌دهد یا تلویزیون را خاموش کند یا آن را تغییر بدهد به شبکه دیگر. برای همین است که مدل شیوه می‌تواند تکثیر شود و خیلی‌ها در این مدتی که شیوه در حال پخش است، از مسئولان صداوسیما در مورد این برنامه پرسیده‌اند.

از پیمان جبلی، رئیس صداوسیما‌، در مورد این برنامه پرسیدند و گفت: «برنامه ‌شیوه‌، یکی از این تدابیری است که می‌تواند با باز کردن فضای گفت‌وگوی آرام، سالم و عالمانه، به برخی از شبهات جامعه در زمینه‌های مختلف پاسخ دهد که روزبه‌روز دارد به بلوغ خودش نزدیک‌تر می‌شود. امیدواریم الگویی باشد که هم بالغ‌تر شود، هم مسیر مستمری برای فضای تبادل ‌افراد فراهم کند.» بلوغی که جبلی از آن صحبت می‌کند، البته آرزویی دور می‌نماید و اگر بخواهیم بدون تعارف بنویسیم، دیگر بسیاری هیچ امیدی به تغییر سیاست‌های صداوسیما ندارند و حتی تولید برنامه‌هایی‌ چون ‌شیوه‌ را نیز مانوری مقطعی در پاسخ به بحران اخیر پیش‌آمده می‌دانند.

مردادماه امسال، وقتی یک قسمت از شیوه، با وجود اینکه تبلیغاتش از تلویزیون صورت گرفته بود، پخش نشد، همان شب در فضای مجازی تحلیل‌های مختلف صورت گرفت که چرا شیوه پخش نشده است؛ موضوعی که نشان از تاثیرگذاری این برنامه دارد و امیدوارمان می‌کند به اینکه صداوسیما همین شیوه، شیوه را برای خودش دست گیرد و برنامه‌های اینچنینی را بسیار بسازد که دیدنش مخاطب را سر کیف می‌آورد. چون مخاطب با گفت‌وگویی مواجه می‌شود که هدف‌گذاری دارد و برایش مساله‌های مهم را موشکافی می‌کند.