عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: یک مجموعه کامل فرهنگی و هنری یکی از نیازهای همیشگی برای اهالی هنر در شهر تهران بود و هست و هر زمانی که مسئولان را میبینند، اولین درخواستشان یک مجموعه کامل هنری است که بتواند برنامههای شان را پوشش دهد.
هر سال وقتی به جشنواره فیلم فجر نزدیک میشویم اولین سوال خبرنگاران این میشود که امسال فیلمها را در برج میلاد میبینیم یا پردیس ملت؟ نشست خبری محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد هم که برگزار شد یکی از سوالات پرتکرار محل اکران فیلمها برای اهالی رسانه و منتقدان بود. امسال که شرایط ویژهتر هم شد و تقریبا 10 روز مانده به برگزاری بالاخره روز گذشته برج میلاد بهعنوان محل برگزاری جشنواره انتخاب شد. البته این انتخاب هم داستانهای زیادی داشت. اسماعیلی، وزیر ارشاد در نشست خبری که 23 دیماه داشت، اعلام کرد تا دو روز دیگر محل جشنواره مشخص میشود. اما سرانجام روز گذشته اول بهمنماه خانه جشنواره انتخاب شد. شهرداری تهران که مورد انتقاد واقع شده بود به دلایلی نمیخواست مجموعههای خود را در اختیار وزارت ارشاد برای برگزاری جشنواره بگذارد و30 دیماه، با انتشار اطلاعیهای اعلام آمادگی کرد که به محض وصول چهارچوب نیازها در سریعترین زمان و در یک جلسه کاری مشترک با عزیزان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان دبیرخانه جشنواره فیلم فجر توافق ارائه خدمات را نهایی میکند.
حالا که محل برگزاری جشنواره چهلودوم مشخص شد، میخواهیم از نیازی بگوییم که این جشنواره و جشنوارههای دیگری که در کشور برگزار میشوند، به آن دارند. داشتن مکانی دائمی که آرزوی چندین و چند ساله اهالی فرهنگ و هنر بوده است. آرزویی که میتواند کمککننده باشد تا برگزارکنندگان با خیال راحتتری بتوانند برای یک رویداد هنری و فرهنگی برنامهریزی کنند.
داریوش ارجمند هفته گذشته زمانی که سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور برای بازدید ستادی به وزارت ارشاد رفت خطاب به رئیسجمهور گفت: «همانطور که دستور دادید یک استادیوم بزرگ برای فوتبال بسازند و خیلی هم واجب و کار پسندیدهای بود به دلیل اینکه ورزشگاه ما دیگر جوابگوی فوتبال نبود، میخواهم بگویم تالار وحدت هم جوابگوی هنر ما نیست.» بعد از صحبتهای داریوش ارجمند، محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد از مجموعهای میگوید که قرار است خانهای برای جشنوارهها باشد و کمک کند به اینکه هنرمندان با خیال آسودهتر آثارشان را تولید کنند. در این گزارش از مجموعه جدید هنری تهران میگوییم که میخواهد امید را به اهالی فرهنگ و هنر هدیه بدهد.
خانه جدید جشنوارهها در بلوار کشاورز
سالهاست که درمورد محلی دائمی برای برگزاری جشنوارهها صحبت میشود. در دولتهای مختلف وقتی هنرمندان گلایه میکردند که تالار وحدت جوابگو نیست و نمیتوان برنامهریزی درستی برای اجراها داشت؛ یا اینکه برج میلاد و پردیس ملت از سوی شهرداری با گذاشتن شرطهای مختلف در اختیار جشنواره فیلم فجر قرار میگرفت و همه گلایهمند میشدند؛ تنها جوابی که شنیده میشد این بود که تلاش میکنیم تا جای مناسبی را تدارک ببینیم اما هیچ وقت به مرحله اجرا نرسید. اما گویا وزارت فرهنگ و ارشاد در دولت سیزدهم میخواهد این موضوع را به سرانجام قطعی برساند. با پیگیریهایی که «فرهیختگان» انجام داده است، زمینی به مساحت 15 هزار متر مربع در بلوار کشاورز قرار است محل خانههای جشنواره شود و وزارت ارشاد میخواهد یک مجموعه هنری برای برنامههای متفاوت در آن داشته باشد.
یک سالن برای برگزاری کنسرت موسیقی، از امکانات این مجموعه است که میتواند به کسانی که در حوزه موسیقی فعالیت میکنند نوید سالنی مناسب و استاندارد برای برگزاری کسنرتهای موسیقی را بدهد. سالن استاندارد برای پخش فیلم از دیگر امکانات این مجموعه فرهنگی است که برای برگزاری جشنوارهها میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و همین یک بخش میتواند همه این سالها خانه به دوشی جشنوارههای فیلم فجر را جبران کند. چند سالن سینما که بتواند جوابگوی اهالی هنر و رسانه در ایام برگزاری جشنوارههای فجر باشد.
همچنین گالریهای تجسمی از دیگر بخشهای این مرکز فرهنگی است. هنرمندان تجسمی همیشه از نداشتن مکانی ثابت برای برگزاری برنامههایشان گلایه داشتند و از بیتوجهیای میگفتند که مسئولان به این شاخه از هنر دارند. اما حتما گالریهایی که در این مرکز ساخته میشود میتواند به هنرمندان این حوزه کمککننده باشد تا بهراحتی بتوانند نمایشگاههایشان را برگزار کنند و آثار را در دید عموم بگذراند.
چرا به چنین مرکزی نیاز داریم؟
ساخته شدن تالار وحدت به قبل از انقلاب بازمیگردد. در این سالها سالنهای زیادی برای سینما، موسیقی و تئاتر ساخته شده اما مجموعهای که متشکل از سالنهای مختلف باشد و بتواند در بزنگاهها مورد استفاده اهالی هنر قرار بگیرد، کم بوده و میتوان گفت جز تالار وحدت که چند کاربری دارد بقیه مراکز فرهنگی تککاربری است.
مجموعههای فرهنگی در شهرها میتواند مانند یک نماد عمل کند. این نماد بودن به این معنا است که همین مجموعهها میتواند در شکل دادن و هدایت رفتارهای اجتماعی تاثیرگذار باشد. بارها در گفتارهای روانشناسی به اثبات رسیده است که افراد با تغییر در محیطهایشان و رفتن به فضاهای فرهنگی مدل دیگری رفتار میکنند؛ این فضاهای فرهنگی شهری شامل سینما، تئاتر، موزه، کتابخانه، فرهنگسراها و... هستند که میتوانند تاثیر زیادی را در فرهنگ یک جامعه شهری بگذارد.
حالا فکر کنید که مراکز فرهنگی به جای اینکه در داخل شهر باشند، با این پیشفرض که باعث ایجاد ترافیک و موارد دیگر میشوند، از مرکز شهر دور شوند. همین دور شدن باعث عدم استقبال از آنها خواهد شد. همین الان اگر مجموعههای مثل ایرانمال یا باغ کتاب در مرکز شهر قرار داشت، حتما استقبال از آن بیشتر میشد و مردم با توجه به دسترسیای که در مرکز شهر وجود دارد میتوانستند استفاده بهتری از این مجموعهها داشته باشند. ساخت این مجموعه هنری جدید در بلوار کشاورز فارغ از نیازی که اهالی هنر به آن دارند، ارزشمند است چون در مرکز شهر قرار میگیرد و با افتتاح آن به بعد هنری این بخش از شهر تهران هم اضافه میشود و کمک میکند تا فرهنگ و هنر در این بخش تقویت شود. این که با طراحی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار است هنرمندان یک خانه همیشگی برای جشنوارهها و رویدادهای ملیشان داشته باشند، میتواند پدیدآور امید در دل هنرمندان باشد. البته چند نکته برای این مجموعه لازم است و باید از همین ابتدا به آن توجه شود اینکه خانه جشنوارهها باید مستقل و متعلق به وزارت ارشاد باشد. این در اختیار وزارت ارشاد بودن آنجایی معنا پیدا میکند که وقتی شرایط امسال را برای جشنواره فیلم فجر بررسی میکنیم، میبینیم که مجموعههای محتلف به جای اینکه با هم به تفاهم برسند تا یک جشنواره برگزار شود، تازه به یاد گذاشتن پیششرط برای هم میافتند و با لجبازیهای مختلف یک رویداد فرهنگی را دچار حاشیه میکنند. ساخت چنین مجموعهای هنرمندان را برای خلق آثار بیشتر ترغیب میکند و باعث میشود مرکزی را فقط برای خودشان داشته باشند، محلی امن که دیگر نقطه امیدی باشد برای آنها تا آثارشان را به دور از گروکشیهای مختلف که در زمان برگزاری جشنوارهها رخ میدهد، به نمایش بگذارند. حالا که ساخت یک پروژه فرهنگی چندمنظوره فراتر از حرفها شده است زمان مناسبی است تا هنرمندان و فعالان هنرها و حوزههای مختلف وارد میدان شوند و با طرح نظرات خود به کمنقصتر شدن ساخت این پروژه فرهنگی کمک کنند. بیشک طرح نظرات کارشناسانه دلسوزان فرهنگ و هنر قبل و حین ساخت این پروژه تاثیر بیشتری در مفید بودن و کارایی بیشتر آن دارد. بدیهی است پس از ساخت هر پروژهای نقدها و نظرها نمیتواند چندان راهگشا باشد و صرفا تبدیل به یک غر زدن ساده میشود همین دلیل کافی است تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بستر را برای شنیدن سخنان و نگاههای مختلف آماده کند.