تاریخ : Sat 20 Jan 2024 - 23:20
کد خبر : 93507
سرویس خبری : اندیشه

بازی خطرناک منورالفکران احیای سلطنت برای مبارزه با تشیع بود

محمد قائم‌خانی، نویسنده کتاب «خرد ایرانی و برآمدن دولت مدرن» در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» مطرح کرد‌

بازی خطرناک منورالفکران احیای سلطنت برای مبارزه با تشیع بود

در سال‌های اخیر هرچند درباره کارکرد دولت مدرن، حدود و ثغور آن و امکاناتی که باید از آن بهره ببرد، بحث شده اما همه این موارد بدون صحبت از آن منظر معرفتی که اشاره شد، ناقص خواهد بود. ما در همین خصوص با محمد قائم‌خانی، نویسنده کتاب «خرد ایرانی و برآمدن دولت مدرن: جستاری در تحولات توسعه و عقلانیت ایران معاصر» گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه ایده حکمرانی: همیشه وقتی درباره گذشته سخن به میان می‌آید، کمتر درباره شکل‌گیری افقی که اکنون از آن بهره می‌بریم، بحث می‌شود. «دولت» یکی از همان افق‌هایی است که شکل‌گیری آن در ایران، تحولات وسیعی را در حکمرانی ما به وجود آورد. کتاب‌های زیادی درباره دولت‌های مختلف در ایران از منظر سیر تاریخی بحث کرده‌اند اما کمتر از منظر معرفتی و چرایی، از شکل‌گیری دولت و به خصوص «دولت مدرن» بحث شده است. در سال‌های اخیر هرچند درباره کارکرد دولت مدرن، حدود و ثغور آن و امکاناتی که باید از آن بهره ببرد، بحث شده اما همه این موارد بدون صحبت از آن منظر معرفتی که اشاره شد، ناقص خواهد بود. ما در همین خصوص با محمد قائم‌خانی، نویسنده کتاب «خرد ایرانی و برآمدن دولت مدرن: جستاری در تحولات توسعه و عقلانیت ایران معاصر» گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

*مک اینتایر سعی می‌کند با فلاسفه مختلف به خصوص گادامر توضیح دهد که چطور عقلانیت درون یک سنت وجود دارد و این عقلانیت در عین حال که -به دلیل توسعه عقلانیت- پیش‌رونده است، تناسبی با موقعیتی که آن سنت آنجا رشد کرده و بالیده دارد. آنجا توضیح می‌دهد و مثلا‌ برای اروپا دو جریان و دو سنت عقلانی قائل است؛ یکی در آلمان که بیشتر ما آن را با بحث‌های نظری می‌شناسیم و دیگری نیز آن چیزی است که در جهان انگلیسی زبان با مرکزیت اسکاتلند و آن حوزه است. بعد این را توضیح می‌دهد که چطور در دنیای جدید، این دو سنت عقلانی هستند که فعا‌لند و بقیه نسبتی با اینها دارند. 

*به نظرم واژه «عقلانیت فرانسوی» درست نیست و به جایش باید از واژه «تجدد فرانسوی» استفاده کرد. عقلانیت فرانسوی همان رشنالیتی انگلیسی است و به نظرم تجدد فرانسوی تعبیر درست‌تری هست. ورود آمریکایی‌ها یک مقدار بازی را تغییر می‌دهد. ما دو ورود جدی داریم؛ یکی آن ابتداست که بیشتر به عنوان کشور سومی که کمک کار آبادی و مستشار آبادانی هستند وارد شدند و در حاشیه مسائل ایران هستند، مثلا‌ به فضاهایی همچون بیمارستان ساختن، چیزهای طبی، یک مقدار آموزش و فضاهای این شکلی ورود پیدا می‌کنند و به خاطر این هم هست که از ابتدا امریکایی‌ها، تصویر جذابی حداقل در طبقه روشنفکر ایرانی و منورالفکران دارند. این یک دوره است که از همان دهه 20 و اینها هست. یک دوره نیز در دهه30 است که در آن آمریکا بعد از جنگ جهانی وقتی آن هژمونی را گسترش می‌دهد، همانطور که یک سری پروژه‌ها را جلو می‌برد، در ایران هم می‌خواهد به طور جدی وارد شود.

* ما در همه آن قرائت‌های تجدد که وارد ایران می‌شود، نحوه‌ای از نوسازی را داریم، منتها محدوده‌اش متفاوت است. مثال‌هایی زدم. حتی قسمت عمده‌ای از مذهبیون و روحانیت که می‌خواهند با نوعی از تجدد همراهی کنند یا خیلی از منورالفکران دین‌مدار یا آنهایی که به سنت علاقه‌مند هستند، همه به آن بخش نوسازی تقریبا قائل هستند. یک عده‌ از اینها در آن دوره‌های اولیه‌ که دست به انتخاب می‌زدند، نوسازی برایشان در حد چیزی است که مثلا ابن‌خلدون به آن «عمران» می‌گوید یا در نگاه قدیم به آن «آبادانی» می‌گویند.

برای خواندن متن کامل گفت‌وگو، اینجا را بخوانید.