فاطمه طاریبخش، خبرنگار گروه دانشگاه: 22 دی ماه 1400 درحالیکه کشور آخرین ماههای کرونایی خود را از سر میگذراند، ماده واحده افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی، توسط سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ابلاغ شد. این ماده واحده، پیش از آن در دو جلسه مهرماه و آذرماه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده بود. مادهای که با استناد به سیاستهای کلی علم و فناوری مقاممعظمرهبری برای ارتقای شاخصهای سلامت، اتخاذ تدابیر مناسب برای مواجهه با بحران پیری جمعیت و رفع کمبود پزشک به تصویب رسید. سمت دیگر این مصوبه نیز جلوگیری از فرسودگی کادر درمان وجود داشت. طبق این مصوبه قرار شد از سال 1401، در هر سال 20 درصد نسبت به سال پیش افزایش ظرفیت داشته باشیم تا جان تازهای به رگهای نازک و فرسوده پزشکان و پرستاران کشور ببخشد. در این گزارش از سه زاویه مختلف به داستان جنجالی افزایش ظرفیت نگاهی خواهیم داشت، داستانی که به نظر میرسد تا به اینجا پس از حواشی متعدد در آغاز، روزهای نهچندان خوبی در پیش دارد.
مسیر رسیدن به مصوبه افزایش ظرفیت از کجا گذشت؟
یکی از مهمترین دلایل افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی، میانگین سرانه پزشک بود. در مصوبه مذکور، میانگین سرانه پزشک کشور به جمعیت 13 در ده هزار در سال جاری بیان شده که این میانگین در برخی از استانها بالاتر و در برخی دیگر پایینتر است. مثلا مطابق آمار، سرانه پزشک در تهران 35.5 و در شهرهایی با دانشکده پزشکی 15 نفر است. اما در 50 درصد شهرهای کشور، نسبت سرانه پزشک در هر 10 هزار جمعیت، 3.8 است. قرار است تا سال 1410، سرانه پزشک به جمعیت در کشور به 20 در ده هزار برسد. به همین دلیل در مقطع عمومی از سال 1401 به مدت حداقل چهار سال و در هر سال 20 درصد نسبت به سال افزایش ظرفیت خواهیم داشت. همچنین بعد از چهار سال درباره ثابت ماندن یا افزایش آن تصمیمگیری میشود. در کنکور سال 1401 معادل 9 هزار و 600 نفر، در کنکور سال 1402 معادل 11 هزار و 520 نفر، در کنکور 140، معادل 13 هزار و 824 نفر و در کنکور 1404 معادل 16 هزار و 588 نفر براساس مصوبه مذکور، دانشگاههای علوم پزشکی کشور پذیرش خواهند داشت. مصوبهای که طبیعتا به مذاق تمامی داوطلبان تجربی و پزشکی و نظام سلامتی که نگران سرانه پزشک هستند، خوش میآید. این مصوبه به نفع حدود 43 درصد داوطلبان تجربی کنکور سراسری است که رویای پزشک شدن را از کودکی در سر خود پروراندهاند. دانشآموزانی که مجبور میشوند برای رقابتی نهچندان استاندارد و غیرسالم، هزینههای بسیاری را صرف کنند و درنهایت ممکن است که برخی از آنها به دلیل عدم قبولی در رشتههای پزشکی از کشور مهاجرت کنند.
نبود امکانات رفاهی برای پزشکان و پرستاران آینده
اولین و محسوسترین مواجهه با افزایش ظرفیتها نه برای معاون آموزشی وزیر است و نه مقام مسئول سازمان برنامه و بودجه و نه نمایندگان مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی، بلکه دانشجویان و اساتید و رزیدنتهای دانشگاهها و بیمارستانهای آموزشی هستند که به صورت ملموس باید با این افزایش ظرفیتها کنار بیایند. خبرهای گوشه و کنار کشور درباره آموزش پزشکی از وضعیت نابسامان خوابگاهها و تغذیه دانشجویان علوم پزشکی، شیفتهای طولانی رزیدنتی و فرسودگی اساتید خبر میدهد که نه میتوان کاملا آن را به افزایش ظرفیتها ربط داد و نه میتوان افزایش ظرفیت دانشگاههای پزشکی را در این وضعیت نادیده گرفت. در این بین روایت دانشجویان و اساتید و رزیدنتها را میتوان بهعنوان روایتی دست اول از فضای فعلی دانشگاهها دانست؛ چراکه در بطن داستانی قرار گرفته که معلوم نیست پایان آن خوش است یا ناخوش. فرقی نمیکند که دانشجوی دانشگاههای سطح یک علوم پزشکی تهرانی باشید یا دانشگاههای علوم پزشکی استانی؛ چراکه بعد از اعمال افزایش ظرفیتها، قطعا شما هم مانند بقیه دانشجویان این حوزه در حال حاضر با چالشهای بسیاری دستوپنجه نرم میکنید. برخی از چالشها زخم قدیمی بر وضعیت رفاهی دانشگاه هستند که الان بیشتر از قبل سر باز کردهاند. مثل اخبار سقوط آسانسور خوابگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران یا آتشسوزی در خوابگاه دختران دانشگاه علوم پزشکی آبادان که از فرسودگی و کلنگی شدن خوابگاهها میگوید. با دانشجویان که حرف میزنیم، بزرگترین چالش خود را خوابگاه میدانند. با دانشجویی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی صحبت کردیم. اولین مورد و چالشی که هر دو به آن اشاره میکنند، خوابگاههایی است که قدیمی شدهاند و بعد از افزایش ظرفیتها این موضوع بیشتر به چشم دانشجویان آمده است. دانشجوی دانشگاه شیراز درباره وضعیت خوابگاه این دانشگاه میگوید: «راستش را بخواهید خوابگاههای ما ظرفیت اضافهای ندارند و بسیاری از دانشگاهها پیش از اینکه ظرفیتها افزایش داشته باشد، با مشکل خوابگاه مواجه بودند. بعد از آن معضل بیشتر شد و تراکم اتاقها بالاتر رفت و یکسری از خوابگاهها را بیرون (از مجموعه دانشگاه) انداختند که امکانات لازم را بهعنوان خوابگاه دانشجویی نداشت.» در این بین دانشجویانی نیز هستند که شهریه میپردازند اما دانشگاههای علومپزشکی به آنها تعهدی در رابطه با خوابگاه نمیدهند. اوضاع در خوابگاه یکی از بهترین دانشگاههای علوم پزشکی تهرانی هم چندان بهتر نیست. دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با آن وسعت، نزدیک به یک دهه است که دستی به سر و روی خوابگاههای خود نکشیده است. محمد سعدینژاد از فعالان دانشجویی این دانشگاه درباره وضعیت خدمات رفاهی توضیح میدهد: «در دانشگاه شهید بهشتی صرفا خوابگاه امام علی را داریم و یک خوابگاه برای دختران که بزرگتر است. مابقی خوابگاههای این دانشگاه استیجاری است و خوابگاههایی که اجاره کردهاند، عموما متناسب با نیاز نبوده و میتوان گفت که در این زمینه تنبلی کردند. مثلا خوابگاه گل مریم که مدتها است ساخته نشده و تنها پیریزی آن صورت گرفته است. پیش از این نیز دانشگاه ما تولید محتوایی درباره آن داشت و باید گفت که به شکل مطلوب روی بحث خوابگاه و زیرساخت کار نشده است. با اینکه ظرفیت وجود دارد اما نگاه باید تغییر کند و نیاز به رویکرد اثرگذار در حوزه خوابگاهها و رفاهی داریم. نگاه مسئولان در این مدت بسته بود.»
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.