زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز: «وزارت آموزشوپرورش مکلف است به درخواست اشخاص حقیقی و حقوقی که متقاضی ایجاد مدرسه یا مرکز آموزشی و پرورشی غیردولتی بهعنوان بخشی از یک مسجد هستند، مشروط به موافقت هیاتامنای مسجد، رسیدگی کرده و ضمن رعایت ضوابط فنی برای ساختمان مسجد یا ساختمان منظور شده از سوی متقاضی، مجوز ایجاد مدرسه مسجدمحور یا مرکز آموزش و پرورشی مسجدمحور را به متقاضی مربوطه بدهد.» این مصوبه مجلس شورای اسلامی درخصوص فعالیت مدارس مسجدمحور است که دو روز گذشته به تصویب رسید.
پیرو این مصوبه، احمد محمودزاده رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی در گفتوگو با فارس درباره راهاندازی مدارس مسجدمحور، گفت: «بهدنبال استفاده از ظرفیت مساجد در جریان تعلیم و تربیت کشور هستیم؛ تمام افراد حقیقی و حقوقی با دارا بودن شرایط مواد ۸ و ۹ قانون تاسیس مدارس غیردولتی میتوانند مجوز راهاندازی مدرسه دریافت کنند. مدارس مسجدمحوری که اکنون درحال فعالیت هستند، مجوز ندارند و فعالیت آنها قانونی نیست. با مصوبه اخیر مجلس، هیاتامنای مساجد بهعنوان اشخاص حقوقی میتوانند تقاضای ایجاد مدرسه غیردولتی بدهند اما باید توجه داشت که نمیتوان داخل مسجد، کلاس درس برگزار کرد و موضوع مدارس مسجدمحور، حمایت مسجد از مدرسه است.» محمودزاده گفت مدرسه ایجاد شده بخشی از مسجد است و نه داخل مسجد؛ بهعنوان مثال اکنون دانشگاه سما مدارسی ایجاد کرده است، مدارس مسجدمحور نیز نوعی از مدارس وابسته هستند که تمام استانداردهای موجود در مدارس دیگر بر آنها حاکم است. همچنین او در این گفتوگو خبر داده بود وزارت آموزشوپرورش به درخواست اشخاص حقیقی و حقوقی که متقاضی ایجاد مدرسه یا مرکز آموزشی و پرورشی غیردولتی بهعنوان بخشی از یک مسجد هستند، مجوز ایجاد مدرسه صادر میکند. بهعنوان مثال ممکن است در کنار یک مسجد، فضای خالی وجود داشته باشد که در سالهای گذشته به بخش خصوصی برای فعالیتهای تجاری اجاره داده میشد، اکنون مسجد میتواند این فضا را به مدرسه غیردولتی تبدیل کند البته باید تمام استانداردهای مورد نیاز را داشته باشد.
وقتی خبر تاسیس مدارس مسجدمحور را میشنویم، شاید از دور و کلیت ماجرا این خبر، خبر بدی نباشد و اتفاقا دغدغه بسیاری از خانوادههای مذهبی نسبت به فضای مدارس دولتی را نیز برطرف کند. اما وقتی ابعاد مختلف مدارس مسجدمحور را واکاوی میکنیم، به اشکالات فنی تاسیس این دست از مدارس میرسیم. در نگاه منطقی به تاسیس مدارس مسجدمحور باید اعتراف کرد که آسیبشناسی موسسان مدارس مسجدمحور تقریبا درست است و آنچه بهانه تاسیس این دست از مدارس شده، درست است. یعنی باید اعتراف کرد در این 40 و چند سال، متاسفانه نظام آموزشی آنگونه که باید به امر تربیت فرزندانمان در مدارس نپرداخته ات و اولویت، آموزش در یک فضای کاملا رقابتی است. اما آیا عملکرد نامطلوب آموزشوپرورش، بهانه کافی برای تاسیس این دست از مدارس را خواهد داد؟ خیر! چراکه اساسا راهکار ارائهشده، خودش به تنهایی محلی برای بروز و ظهور آسیبهای دیگر در نظام آموزشی و اجتماع خواهد شد و ما با ایدهای مواجه خواهیم شد که نهتنها علاج درد نظام آموزشی نیست، بلکه خودش به تنهایی چندین آسیب دیگری را نیز به وجود میآورد.
اساسا خاصسازی و برگزیدن اقشار خاص تحت هر عنوانی چه مدارس غیردولتی و چه مدارس مسجدمحور، در این سالها ثابت کرد که به نفع نظام آموزشی نبوده و باعث طبقاتی شدن مساله آموزش در جامعه خواهد شد. حالا در اینجا و مدارس مسجدمحور، مدارسی داریم که احتمالا مساله تربیت را بر مساله آموزش مقدم و اولی میدانند و تحت ایدئولوژی خاص و موردنظر خود، کودکان را آموزش خواهند داد. این امر از چند جنبه به ضرر نظام آموزشی خواهد بود. اول اینکه در خانوادههای دیگری که فرزندانشان در مدارس دولتی درس میخوانند، اعتماد به نظام آموزشی کشور از بین میرود یا در بهترین حالت کمرنگ خواهد شد و این نگرانی بهوجود میآید که امکان دارد در امر پرورش و تربیت، مدارس دولتی مانند مدارس مسجدمحور، به امر تربیتی کودک نپردازند. به تعبیری و در بعد کلان این ماجرا آنچه بدیهی است، این است که آموزشوپرورش یک امر حاکمیتی است. حال آنکه حکمرانی ما، یک نظام حکمرانی دینی است و تاسیس این مدارس بهنوعی، بیاعتمادی به رویه موجود نظام آموزشی است و وقتی نظام آموزشی ما ذیل یک حاکمیت اسلامی درحال فعالیت است، تاسیس مدارس مسجدمحور چه لزومی خواهد داشت؟
جنبه دیگر ماجرا، ایزوله کردن دانشآموز و تربیت آن تحت یک فضای ایزولهشده است، یعنی دانشآموز با طیف دیگری از افراد نشست و برخاست نخواهد داشت و در نوع خود یک خاصسازی و گزینش افراد خواهد بود و آینده اجتماعی کودک تحتالشعاع این خاصسازی و ایزوله شدن محیط آموزش قرار میگیرد.
زیر سوال بردن نظام آموزشی با عناوین مختلف
رضوان حکیمزاده معاون سابق وزیر آموزشوپرورش در گفتوگو با «فرهیختگان» در رابطه با ایده مدارس مسجدمحور معتقد است آموزشوپرورش در تمام نظامهای جهان، یک امر حاکمیتی است. حکیمزاده گفت: «آموزشوپرورش در تمام نظامهای دنیا، یک امر حاکمیتی است و یک امر حاکمیتی هم قابل واگذاری نیست. در بند دوم سیاستهای ابلاغی مقاممعظمرهبری نیز آمده است مهدکودک تا دانشگاه، سیاستگذاری و برنامهریزی و اداره امور بر عهده آموزشوپرورش است. این نکته بسیار مهمی است. همچنین فرض بر این است که نهاد تعلیم و تربیت و سازمان آموزشوپرورش مانند هر نهاد و سازمان دیگری، ذیل نظام اسلامی همان رویکرد و توجه را دارد. کل نظام سند تحول بنیادین ما هدف اصلی آن تحقق مراتبی از حیات طیبه است و زیربنای فلسفی و نظری آن تعلیم و تربیت براساس مبانی دینی است. اینکه ما بیاییم این موارد را نادیده بگیریم و با عناوین مختلف این شبهه را ایجاد کنیم و این اعتماد را از عامه مردم بگیریم که ما مسیری را انتخاب میکنیم که بنا به دلایلی نظام آموزشی صلاحیت لازم را ندارد، بهنوعی زیر سوال بردن فعالیت ارزشمندی است که سالها در آموزشوپرورش انجام شده است.»
معاون سابق وزیر آموزشوپرورش همچنین در ادامه افزود: «فراموش نکنیم همین نظام آموزشوپرورش 36 هزار دانشآموز و معلم شهید به جامعه تقدیم کرده است. این افراد که در مدارس دیگری مانند مساجدمحور تحصیل نکرده بودند. اینکه ما با هر وسیلهای اعتماد عمومی را نسبت به نظام آموزشی خدشهدار کنیم، بهنظر من صلاح نیست و این امری است که در رویکرد مدارس مساجدمحور دیده میشود. یعنی با انگارههایی که مثلا نظام تعلیم و تربیت فعلی، واجد صلاحیت نیست و ما باید به شکل خاص راه خودمان را جدا کنیم. این بهنظر من یکی از نکات مهمی است که باید در نقد این دست از مدارس به آن توجه داشت.»
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.