فرهیختگان: جنگ طوفان الاقصی روح تازهای به «قضیه فلسطین» دمیده است. روز گذشته (سهشنبه) اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس اعلام کرد یکی از دلایل اجرای عملیات 7 اکتبر تلاش برای جلوگیری از «به حاشیه راندن آرمان فلسطین در سطح جهان» بود؛ هدفی که محقق شده است. فلسطین بار دیگر به یک موضوع بزرگ جهانی تبدیل شده و در سایه آن، کشور کوچک اردن نیز اهمیت دوچندانی یافته است. آنچه به اهمیت اردن افزوده، اعلام این کشور به عنوان یکی از مقاصد احتمالی فلسطینیهای راندهشده از سرزمینهای اجدادی خود به این کشور است.
مجتبی فردوسیپور، سفیر اسبق ایران در اردن که از مرداد 1393 تا اسفند 1397 این مسئولیت را برعهده داشته است، در روزهای اخیر در نشستی مجازی که به همت مجموعههای علمی-دانشگاهی برگزار شد، به بررسی موضوع «اردن و مساله فلسطین» پرداخته است.
فردوسیپور میگوید اردن خواهان نابودی مقاومت است اما نمیخواهد به مقصد آوارگان فلسطینی تبدیل شود؛ زیرا این موضوع امنیت ملی اردن را به خطر میاندازد. سفیر اسبق ایران در امان، اردن را یکی از گزینههای تشکیل کشور فلسطینی میداند و معتقد است احتمال دارد در آینده شاهزاده حسین ولیعهد اردن که از جانب مادر فلسطینی است در آینده پادشاه کشوری شود که نامش پادشاهی فلسطین و یا پادشاهی متحد عربی است. در ادامه متن مکتوب این نشست را میخوانید.
اردن و مساله فلسطین
توضیحی درباره تاریخچه شکلگیری، ساختار سیاسی و بلوک قدرت اردن و راهبرد سیاست خارجی این کشور و نسبت آن با مساله فلسطین میدهید؟
اردن کشوری برآمده از توافق «سایس-پیکو» و «بیانیه بالفور» است. اردن یکی از کشورهایی است که بر اساس این قرارداد یا توافقنامه، مرزهای جغرافیای سیاسیاش تعیین شده است. حکمرانی آن بر اساس معادله تقسیم منطقهای شامات بین فرانسه و بریتانیا شکل گرفته که مذاکرهکنندگان آن «سر مارک سایکس» بریتانیایی و «فرانسوا ژرژ پیکو» فرانسوی بودند. این دو کشور، اغلب کشورهای منطقه را با مرزهای خودساخته شکل دادند و بر آن استیلا پیدا کردند. حکمرانی اردن در پادشاهی حجاز و خاندان «شریف حسین» در سرزمینهای شبهجزیره عربستان، ریشه دارد. انگلیسیها عبدالله بن حسین را به اردن آوردند و فیصل بن حسین برادر او را به عراق بردند تا پادشاه این دو کشور شوند. عراق و اردن جزء کشورهای مستعمره بریتانیای کبیر شناخته میشدند و بر این اساس ساخت سیاسی در اردن بر حسب خاندان شریف حسین شکل گرفت. آنچه برای اردن اهمیت داشت جنگهای کلاسیکی بود که بعد از انعقاد نطفه رژیمصهیونیستی در سرزمینهای اشغالی به دنبال بیانیه بالفور شکل گرفت. اردن به تدریج در منازعه اعراب-اسرائیل وارد شد و یکی از جنگهای اساسی که در حوزه جنگهای کلاسیک ارتشهای عربی شکل گرفت و اردن در آن نقش داشت، جنگ 1967 بود. از 1946 با شروع تلاش برای تاسیس رژیمصهیونیستی و جنگهای 47، 48 و 56، رفته رفته فشار و توسعه اشغالگری رژیمصهیونیستی در سرزمینهای اشغالی سبب شد فلسطینیها از طریق کوچ اجباری به سرزمین اردن کوچ داده شوند. در برههای پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس رژیمصهیونیستی، بخشی از فلسطین به لحاظ ساختار و حکمرانی تحت پوشش اردن قرار گرفت که شامل کرانه باختری میشد. با شکست ارتشهای کلاسیک عرب در جنگ 1967، تانکها و خودروهای عراق و اردن که در کرانه باختری مستقر بودند در مسیر عقبنشینی قریب به اتفاق مهاجران فلسطینی را سوار بر تانک به مناطق پیرامونی سرزمینهای اشغالی از جمله خود اردن بردند. بر اثر اجبار و نتایج حاصل از جنگ، بخشهای مهمی از کشورهای شاخص جهان عرب تحت سیطره و تسلط رژیمصهیونیستی قرار گرفتند و به تعبیری اسرائیل عمق استراتژیک برای خود تعریف کرد. رژیمصهیونیستی در مصر، شبهجزیره سینا را به اشغال درآورد، در اردن کرانه باختری را تصرف کرد، متعرض پادشاهی اردن شد، در سوریه جولان را تحت تسلط گرفت و در لبنان، جنوب این کشور را تصرف کرد. صهیونیستها تا دهه 80 حلقه اشغالگری خود در لبنان را به مرکز و بیروت به عنوان پایتخت تسری دادند. سازمان آزادیبخش فلسطین موسوم به ساف به رهبری یاسر عرفات وارد اردن شد و به تدریج حضور فلسطینیها گستردهتر و به لحاظ سازمان دموگرافی جمعیتی، بیشتر از مردم اردن شد. این امر به منازعه و درگیری داخلی میان فلسطینیها و اردنیها منجر گشت که به دنبال آن ساخت سیاسی و امنیتی اردن وارد درگیری با فلسطینیها شد. در سال 1970 تا 1971 شاهد سپتامبر سیاه بودیم که اردنیها کشتار زیادی از مردم فلسطین کردند. بر اثر این حادثه و سختگیری ملک حسین، عرفات از اردن کوچ کرد. این نقطه عطف و کانونی به حساب میآمد، اولا در تعارض بین ساخت اردن و ساخت فلسطین به لحاظ سیاسی و ثانیا فلسطینیهایی که از فلسطین اشغالی، از سرزمین آبا و اجدادی خود کوچانده شدند در کشورهای عربی از جمله اردن، سوریه، عراق و لبنان پراکنده شدند. نقاط تجمع آنها تبدیل به اردوگاه پناهندگان فلسطینی شد. اسرائیل بر این کشورها اعمال فشار میکرد که نه تنها فلسطنیها را در کشور خود جای دهند بلکه بر آنها سخت بگیرند تا از حوزه پیرامونی سرزمینهای اشغالی نیز کوچ کنند. ساخت سیاسی که بر اساس معاهده سایس-پیکو و بر اثر ترسیم جغرافیای مجهول سیاسی در این منطقه شاهد بودیم به منازعات عدیدهای بین کشورها منجر شد؛ از جمله بین کشور پادشاهی اردن با رژیمصهیونیستی. اردن دنبال این بود که مناطق اشغالشده 1967 را از چنگ رژیمصهیونیستی آزاد کند.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.