سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهانشهر: «آیا اسرائیل با عقبنشینی ناگهانی از غزه، تسلیم میشود؟» صهیونیستها روز گذشته از بخشهای شمالی غزه درحالی خارج شدند که به هیچیک از اهداف از پیش تعیینشده یعنی «نابودی حماس» و «آزادی اسرای صهیونیست» دست پیدا نکردند. با این حال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی هنوز چنگودندان نشان میدهد و مدعی است که با وجود عقبنشینی اما جنگ علیه نوار غزه تا «رسیدن به اهداف متوقف نخواهد شد.» اما روی زمین، وضعیت متفاوت از لفاظیهای نتانیاهو است. نخستوزیر رژیمصهیونیستی در آن واحد در دو جبهه داخلی و خارجی مشغول جنگ است. از یکسو جبهه مقاومت به اشکال مختلف رژیم را محاصره کرده است و از دیگر سو نخستوزیر با ارتش، اپوزیسیون و نهادهای اطلاعاتی مشغول نزاع و درگیری است. در چنین شرایطی ارتش صهیونیستی به جز در دو منطقه التوام و برج المکوسی که مسیر ضروری برای تدارکات و خروج نیروهای اشغالگر اسرائیل است، از مناطق شمالی خارج شده است. آنگونه که منبع آگاه به المیادین گفته، یکی از دلایل عقبنشینی میتواند به درگیری مستمر نیروهای مقاومت با اشغالگران در محورهای شمالی و غزه مرتبط باشد. این درگیریها مانع از ایجاد مواضع امن نیروهای اشغالگر اسرائیلی شد و آنها را مجبور به عقبنشینی به سمت شهرک نتساریم (در غلاف غزه) کرد. البته رخدادهای میدان نشان میداد تداوم جنگ چه اتفاقی را رقم میزند اما در چهارمین ماه جنگ، مشخص شد که محاسبات حماس برای حمله به رژیمصهیونیستی دقیق بود. آنها به جای انتظار برای مرگ تدریجی و بدون شرافت، ابتکار عمل را برگزیده و وارد میدان نبرد با دشمن شدند. حمله ناگهانی 7 اکتبر نخستین ضربه ویرانکننده را به رژیم وارد کرد. در این عملیات بیش از سطح تخریب فیزیکی در شهرکها، ساختارها و ذهن صهیونیستها خراب شد. آنها برای جبران شکست و بازیابی حیثیت خود به عملیات زمینی در غزه کشیده شدند. این ورود هرچند به تخریب نوار غزه منجر شد اما بهترین نیروها و قدرتمندترین وسایل زرهی رژیم در معرض تسلیحات کوتاهبرد مقاومت فلسطین قرار گرفت.
با توجه پیچیدگی محیط عملیاتی در غزه به دلیل بافت شهری و تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی در این منطقه، به علاوه حضور پرتعداد گروههای مقاومتی و تجهیزشان به انواع تسلیحات قابل حمل توسط نفر، ارتش رژیم بهترین نیروهایش از یگانهای نخبه را به همراه پیشرفتهترین و حفاظت شدهترین وسایل زرهیاش را برای نفوذ و پیشروی به کار گرفت. از میان نیروها و وسایل زرهی، آنچه مهمتر بود و باید مورد ضربه قرار میگرفت، وسایل زرهی بودند. اگر آنها هدف قرار میگرفتند، نیروها نیز هدف قرار گرفته بودند زیرا در جریان پیشرویها کمتر اتفاق میافتاد سربازان صهیونیست خارج از وسایل زرهی حضور داشته باشند.
در مقابل، مقاومت نیز دارای دوگانه مخصوص به خود بود؛ شبکه تونلها و تیمهای ضدزره. به کارگیری ترکیبی شبکه تونلها برای انبار مطمئن، حفاظت و انتقال امن بین خطوط جهت استفاده تیمهای ضدزره کارایی شگفتانگیزی علیه یکی از برترین ارتشهای جهان داشت. تیمهای ضدزره در هنگام بمباران هوایی و گلولهباران توپخانه در پناه تونلها سالم میماندند. آنها برای رفتوآمد به نقاط مختلف غزه نیز مورد استفاده قرار میگرفتند که باعث میشد تا پهپادهای شناسایی رژیم قادر به شناسایی تیمهای ضدزره نباشند. اعضای این تیمها در موقعیتی نزدیک به یگانهای پیشرو رژیم از تونلها بیرون آمده و به سرعت راکتهای ضدزره خود را به سمت تانکها پرتاب کرده و از منطقه خارج میشدند. درنتیجه طی درگیریهای ناگهانی، با وجود کشته و زخمی شدن صهیونیستها، تیمهای ضدزره مقاومت که از سه یا پنج نفر تشکیل میشد، سالم میماندند. حماس با تیمهای ضدزره کمتعداد و ساده خود که از سربازان معمولی و راکتهای ارزانقیمت 200 دلاری یاسین-105 تشکیل شده بود، موفق شد یگانهای نخبه ارتش رژیم را که سوار بر تانکهای 10 میلیون دلاری مرکاوا بودند، شکست دهد.
شکست در باتلاق جنگ زمینی در غزه برای صهیونیستها از دو ماه فراتر رفته و در برابر هدف قرار گرفتن صدها خودرو زرهی که حامل هزاران سرنشین نظامی بودهاند، همچنان تیمهای ضدزره در زیرزمین غزه باقی ماندهاند تا این منطقه به معنای واقعی به باتلاقی برای زمینگیری ارتش رژیم تبدیل شود. صهیونیستها با وجود آنکه میدانند توسط حماس در غزه به تله کشانده شدند و در معرض فرسایشی کمسابقه قرار گرفتند، نمیتوانند به راحتی از این منطقه دست به عقبنشینی بزنند. عقبنشینی بدون دستاورد و به صورت یکجانبه، شکست است. از اینرو آنان در شرایطی مبهم و با وجود قطعی شدن شکست خود برای حفظ آبرو، باقی ماندن و ادامه نبرد زمینی در غزه را در پیش گرفتند و به جای تمام شدن روند تلفات، کاهش تلفات را پیگیری میکنند.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.