مهدی عبداللهی، دبیر گروه اقتصاد: سیر تحول نظریههای تبیینکننده نقش دولت در توسعه در قالب سه رویکرد شکست بازار (1970-1950)، رویکرد شکست دولت (1990-1975) و رویکرد هماهنگی دولت و بازار (۱۹۹۰) به بعد بیان میشود. برخی پژوهشگران (فرشاد مومنی و همکارانش در مقاله بررسی الگوی توسعه صنعتی مبتنیبر صادرات با تاکید بر سیاست صنعتی) معتقدند رویکرد سوم به رویکرد سیاست صنعتی به توسعه نزدیک بوده و در پرتو کامیابیهای کمنظیر کشورهای شرق آسیا موردتوجه محافل سیاستگذاری قرار گرفته است. طرفداران سیاست صنعتی معتقدند توفیق کشورهای شرق آسیا، بیشتر به اقدامات فعالانه دولتهای آنها در تدوین یک نظام اقتصادی موشکافانه مربوط بوده که انباشت سرمایه، نوآوری و رشد بهرهوری را تشویق میکند. بر همین اساس، در یک دهه اخیر بازنگریهای مهمی در مباحث سیاستگذاری اقتصادی رخ داده و به دو مقوله اقتصاد سیاسی با هدف یافتن راهکاری برای اصلاح دولت و سیاست صنعتی با هدف افزایش رقابت بخش صنعت و صنعتی شدن توجه بیشتری شده است. پژوهشگران میگویند هیچ کشوری گذار دشوار از فقر گسترده را بدون سیاستهای دولتی هدفگیری شده و گزینشی برای اصلاح ساختار اقتصادی و تقویت پویایی اقتصادی خود به دست نیاورده است؛ ضمنا اینکه چگونه کشورها در تمامی سطوح توسعه میتوانند پاسخ سازندهای به چالشهای معاصر (اشتغالزایی، کاهش فقر، مشارکت در انقلاب فناورانه و زنجیرههای ارزش و... ) بدهند، بدون استفاده از سیاست صنعتی هدفگیریشده دشوار است.
«فرهیختگان» در همین راستا در گفتوگوی مفصلی با حمیدرضا غزنوی، دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران به موضوع چالشهای سیاست صنعتی در کشور پرداخته است. به اعتقاد وی 1- فقدان فهم مشترک درخصوص سیاست صنعتی، 2- وجود و ادامه فعالیتهای موازی دستگاههای دولتی، 3- فقدان یکنهاد مجری سیاست صنعتی و 4- عدم ترسیم افق چشمانداز برای سیاست صنعتی ازجمله مهمترین چالشهای سیاست صنعتی در ایران است.
مهمترین چالشهای سیاستهای صنعتی در ایران چیست؟
مساله اول به نظر من چالشهای سیاست صنعتی به این برمیگردد که ما به یک فهم مشترک نرسیدیم که بگوییم اصلا نیاز ما به سیاست صنعتی چیست. مساله دوم این است که فعالیت دستگاههای اجرایی در این حوزه بهصورت موازی انجام میشود. مورد سوم، اینکه ما یک سازمانی که مجری سیاست صنعتی باشد روی زمین نداریم. مورد چهارم هم فقدان افق در چشمانداز سیاست صنعتی است. سالهاست میشنویم سیاست صنعتی در کشور انجام میشود، اینکه این سیاست تا چه زمانی قرار است طول بکشد و چطور است، مشخص نیست.
بهطور خلاصه میتوان گفت مهمترین چالشهای سیاست صنعتی در ایران شامل 1- فقدان فهم مشترک درخصوص سیاست صنعتی 2- وجود و ادامه فعالیتهای موازی دستگاههای دولتی و 3- فقدان یکنهاد مجری سیاست صنعتی است. 4- عدمترسیم افق چشمانداز برای سیاست صنعتی است.
درمجموع، فقدان هماهنگی موجود در سیاستهای بخش صنعت ناشی از نبود یک بینش، فلسفه یا نگرش واحد و نظاممند در میان تصمیمگیران است که اثر خود را در قالب تناقضهای بسیار زیاد در اقدامات پولی-مالی، تجاری، مالیاتی یا مشوقهای اقتصادی نشان میدهد. مساله این است که حکمرانی اقتصادی در ایران بیش از آنکه رویکردی بلندمدت و جامع داشته باشد، درگیر روزمرگیهاست و همین عامل موجب شده تا اهداف و اولویت توسعه صنایع کشور زیر انبوهی از مسائل ریز و درشت روزانه دفن شود.
ادامه گفتوگو را اینجا بخوانید.