تاریخ : Mon 01 Jan 2024 - 23:59
کد خبر : 91979
سرویس خبری : جهان شهر

مهندس سلیمانی

شهید با ابتکاراتش چگونه محور مقاومت را بازطراحی کرد؟؛

مهندس سلیمانی

هیچ‌کس نمی‌داند دو قرن بعد، درباره تحولات غرب آسیا به‌ویژه پس از سال 2000 چگونه سخن گفته می‌شود اما امکان ندارد به حمله نظامی آمریکا به عراق یا ظهور داعش در سوریه و عراق برسد و نامی از سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی نبیند.

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهان‌شهر: هیچ‌کس نمی‌داند دو قرن بعد، درباره تحولات غرب آسیا به‌ویژه پس از سال 2000 چگونه سخن گفته می‌شود اما امکان ندارد به حمله نظامی آمریکا به عراق یا ظهور داعش در سوریه و عراق برسد و نامی از سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی نبیند. او بود که آمریکا را در عراق، زمینگیر و در افغانستان قدرتمندترین قدرت آن روز را تحقیر کرد. در سوریه و عراق، ریشه وحشی‌ترین شکل از تروریسم را خشکاند تا تبدیل به بزرگ‌ترین ژنرال قرن 21 شود. سلیمانی اگرچه منحصربه‌فردترین شخصیت نظامی ایران است اما او یک «حادثه» یا «اتفاق» در ایران نبود. او یکی از آن هزاران مردی است که در مکتب خمینی رشد کردند و قد کشیدند تا بساط ظلم و جور را از سر دنیا کوتاه کنند. او تکرار علی هاشمی، حسن باقری، حسین خرازی و احمد کاظمی برای نسلی بود که نه جنگ را دیده بودند و نه فرماند‌هان آسمانی‌اش را. لطف خداوند سلیمانی را از گزند بلایا و مصیبت‌ها در امان نگه داشت تا چند دهه بعد از جنگ، یک‌بار دیگر «انسانیت» را نجات بخشد. او رفت اما همچون مکتب خمینی، تشعشعات اقداماتش، همچنان گریبانگیر دشمنان ایران و اسلام شده است. هیچ کس فکرش را نمی‌کرد که هزار و 374 روز پس از شهادت او، در هفتم اکتبر 2023، دشمن صهیونیستی سخت‌ترین ضربه طول تاریخ جعلی‌اش را بخورد. سلیمانی نیست اما ابتکار او، به‌جای غزه، چندین جبهه را علیه دشمن صهیونیستی فعال کرده است. تا پیش از جنگ هیچ کس تصور نمی‌کرد، جبهه یمن به قدرتمندترین میدان علیه دشمن صهیونیستی تبدیل شود. این را اما سلیمانی به‌خوبی می‌دانست و از همین رو تخم چنین درخت تناوری را در یمن کاشت. او مرد ابتکارات در شرایط بحرانی بود و از این رو می‌گفت فرصتی که در تهدیدات است، در فرصت‌ها نیست. در آستانه سالگرد شهادت فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بخش کوچکی از ابتکارات سپهبد سلیمانی پرداخته شده است.

1- طراحی محلی دفاع
در استراتژی سلیمانی، در مبارزه با دشمن صهیونیستی تشکیل گروه و دسته همسو با ایران چندان اهمیت نداشت. او با هوشیاری به‌جای تشکیل گروه و زمینه‌سازی برای اختلاف و درگیری داخلی، از زمینه‌های موجود در گروه‌های محلی برای تقویت استفاده کرد. نمونه آن تقویت جنبش حماس به‌جای تشکیل یک گروه به‌جای آن است. او معتقد بود در هر منطقه گروهی که تشکیل شده، بیشترین سطح انطباق را با محیط دارد. از همین رو و با درک مذهب مردم فلسطین، به‌صراحت می‌گفت «ما به‌خاطر منافع شیعی به فلسطین کمک نمی‌کنیم، بلکه اگر کسی اظهار شیعی کند، با او کاری نداریم، چراکه ۹۹ درصد فلسطین اهل تسنن هستند، ولی ما از آنها دفاع می‌کنیم.» این استراتژی باعث شده در هر نقطه‌ای از منطقه که آمریکایی‌ها در آن گام بردارند یا در آن نقطه مقاومت حضور دارد یا در تیررس گروه مقاومت هستند.

2- انتقال تدارکات
بدون سلاح، پیروزی در جنگ معنا ندارد. سلیمانی با وجود تمام پیچیدگی‌ها توانست در لبنان و فلسطین دست مقاومت را پر کند. غرب با استفاده از ساختارها بر تمام امور نظارت دارد. می‌توان گفت که انتقال سلاح به لبنان آسان است اما این موضوع با توجه به سیطره اطلاعاتی و اداری آمریکا آسان نیست. فرودگاه‌ها، مرزهای زمینی و... به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم تحت اشراف افسران و عوامل نفوذی قرار گرفته‌اند و همزمان تحت رصد الکترونیکی نیز قرار دارند. چگونگی انتقال تدارکات، نقشه‌ها، افراد به میدان‌های نبرد و میان میدان‌ها بسیار قابل‌توجه است. قاعدتا نحوه این ابتکارات به‌دلیل محرمانه بودن مشخص نیست. هنوز مشخص نیست که چگونه، ولی فرماندهان مقاومت می‌گویند در زمانی که هیچ‌کس باور نمی‌کرد چطور می‌توان سلاح به باریکه غزه رساند، سلیمانی شخصا وارد میدان شد و به چندین کشور سفر کرد تا بررسی کند چگونه می‌توان تسلیحات را به غزه رساند. شاهکار او البته متعلق به زمانی است که رهبر انقلاب دستور تسلیح کرانه باختری را صادر کردند. کرانه، تحت شدیدترین نظارت‌های صهیونیستی و تشکیلات خودگردان بود اما حالا در این منطقه حتی تسلیحات اسرائیلی هم قابل‌دسترس هستند. سلیمانی در منطقه‌ای که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، موشک و راکت به غزه رساند تا آنهایی که یک‌روز با تیروکمان و سنگ می‌جنگیدند، به سلاح مجهز شوند.

3- ساخت سلاح در نقطه دفاع
در بینش سلیمانی، انتقال سلاح برای شروع لازم بود اما باید مقاومت به نقطه‌ای می‌رسید که تحت هر شرایطی بتواند سلاح تولید کند. در نظر او به‌جای آنکه تمام طرح‌های تامین تسلیحاتی به‌صورت ارسال باشد، در مواقعی ماهیگیری به گروه‌ها یاد داده شد تا آنها بتوانند خود سلاح بسازند. این مساله انعطاف زیادی به گروه‌های مقاومت داده است، به‌گونه‌ای که تحت‌محاصره آنها سلاح می‌سازند. بخش قابل‌توجهی از سلاح‌های جنگی مقاومت، در تراشکاری‌های زیرزمینی در غزه تولید می‌شود. در یمن هم وضع به همین منوال است. همین مساله باعث شده تا با وجود محاصره شدید، نه یمن در جنگ همه‌جانبه تسلیم شود و نه غزه دربرابر دشمن صهیونیستی عقب‌نشینی کند.

4- وحدت میدان‌ها
بزرگ‌ترین اقدام سلیمانی، مرتبط ساختن گروه‌های مقاومت با یکدیگر بود. تا پیش از جنگ غزه، غرب از محور مقاومت هیچ تصویر روشنی نداشت و گمان می‌کرد این تنها یک لفظ است اما در جنگ، از این محور مقاومت رفع ابهام شد و جبهه‌های متعدد علیه صهیونیست‌ها و آمریکا در یمن، لبنان و عراق فعال شدند. مردم منطقه اکنون نسبت به ظلم در دیگر نواحی حساس شده، زیرا به این درک رسیده‌اند که پایه‌گذاری یک بحران در نقطه‌ای می‌تواند به نقطه دیگر سرایت کند؛ مانند پایه‌گذاری صهیونیسم در فلسطین و تجاوزاتش به سوریه و لبنان، پایه‌گذاری تکفیری‌ها در سوریه و سرایت آن به عراق و تلاش برای انتقالش به لبنان.

5- احترام به تکثرها و ایجاد وحدت در کثرت
در عراق چندین گروه مقاومتی با ماموریت، مرام و خاستگاه‌های متفاوت ایجاد شده‌اند. برخی از آنها گروه‌های انشعابی از گروه‌های مادر بودند که به‌دلیل اختلاف راه خود را جدا کرده بودند. حاج‌قاسم با احترام به خواست گروه‌ها و روش‌های فکری متفاوت، آنها را طرد نکرد و ضمن دادن فضا به آنها برای رشد، این گروه‌های متکثر و واگرا را در فرصت‌هایی با یکدیگر در قالب حرکت‌های هماهنگ و اهداف مشابه حرکت داد.

6- تشکیل گروه‌های چابک
گروه‌های مقاومتی متعددی در منطقه تشکیل‌ شده که تعداد اعضای آن اندکند اما می‌توانند عملیات‌های خلاقانه و شجاعانه‌ای را در چهارچوب مرزهای وطن خود یا خارج از آن طراحی و اجرایی کنند. شاخصه آنها چابکی است که به‌سرعت می‌توانند وارد عمل شوند. اقدامات صورت‌گرفته در سوریه و عراق توسط گروه‌های مقاومتی علیه رژیم و آمریکا بلافاصله پس از طوفان الاقصی با این موضوع مرتبط است.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.