مدیر مسئول محترم روزنامه فرهیختگان
با سلام و احترام
در پاسخ به مطلب مندرج در صفحه 7 روزنامه فرهیختگان در تاریخ 6 دیماه 1402 با تیتر «این همه شهردار از کجا آمده؟»، جوابیه «روابط عمومی معاونت برنامهریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورای شهرداری تهران» با هدف روشنگری و گزارش به شهروندان برای انتشار در همان صفحه و همان جایگاه با روتیتر، تیتر و میانتیترهای تعیین شده وفق ماده 23 قانون مطبوعات به آن روزنامه وزین ارسال میگردد:
مگر میتوان شهروندان را مجبور به کاری کرد که نخواهند؟!
1 میلیون و 352 هزار نفر با اجبار «شهردار تهران» شدند؟!
طبق اصول ۱۰۰، ۱۰۱ و ۱۰۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اداره امور شهرها باید مبتنی بر مشارکت مردم باشد؛ بر این مبنا، مردم پایگی اداره تهران در اسناد بالادستی بهویژه در قانون شوراها و شهرداریها و برنامههای توسعه کشور یک حق اساسی است و از جمله حقوق بنیادین مردم بر شهرداری به شمار میرود. در همین راستا، یکی از مهمترین مطالبات رهبر معظم انقلاب در «بیانیه گام دوم انقلاب» ارتقای کمی و کیفی مشارکت مردم در اداره امور کشور است. با این حال، تاکنون، حضور موثر و مشارکتجویانه مردم در پروژههای سرمایهای شهر، یکی از ابعاد فراموش شده مدیریت شهری در کشور ما بوده است.
شهرداری تهران در همین راستا، از سال گذشته با هدف جلب مشارکت شهروندان در مدیریت شهر -در واقعیت و نه در شعار- و بهدنبال آن ایجاد مسئولیت شهروندی در اجرا و نگهداشت پروژههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... در سطح ۳۵۲ محله کلانشهر تهران، طرح «من شهردارم» را در قالب «اصل مردمیسازی اداره شهر» آغاز کرد.
در نخستین دوره طرح «من شهردارم» تعداد 2080 پروژه شهری- محلهای به رأی و نظر شهروندان تهرانی گذاشته شد که درنهایت 1462 پروژه توسط خود شهروندان و با مشارکت 345 هزار نفری آنان بهعنوان پروژههای اولویتدار انتخاب شد و شهرداری تهران سه هزار و 924 میلیارد تومان بودجه برای اجرا و تحقق پروژههای منتخب مردم اختصاص داد که تا لحظه تقریر این گزارش، اجرا و انجام تعداد 954 پروژه از 1462 پروژه منتخب مردم در دوره نخست «من شهردارم» توسط شهرداری تهران به پایان رسیده است. در این مدت، بهصورت مستمر گزارش وضعیت پروژهها نیز به اطلاع شهروندان رسانده شده است. آیا اینکه مردم با رویکردی متعهدانه به محله خود، نیازها و اولویتهای محله خودشان را انتخاب و شهرداری را مکلف به تحقق خواسته خود کنند و شهرداری نیز خود را متعهد به تحقق خواستههای شهروندان بهعنوان سرمایه اصلی و طلایی شهر بداند، سبب تولید اعتماد اجتماعی و امید نمیشود؟!
امسال نیز پیرو اعتماد ایجاد شده در جامعه شهروندی درخصوص صداقت و حقیقی بودن «من شهردارم»، شهروندان تهرانی به مشارکت در دومین دوره «من شهردارم» و رأی به 3700 پروژه محلی با اختصاص اعتبار 8.8 همت دعوت شدند که مشارکت یک میلیون و 352 هزار و 139 نفری شهروندان را در پی داشت؛ مشارکتی که بدون صرف هزینههای هنگفت تبلیغاتی و صرفا با استفاده از ظرفیتهای خود کارکنان متعهد شهرداری تهران و روابط عمومیهای تابعه با بهرهگیری از رویکرد «تبلیغ و دعوت چهره به چهره» محقق شد. در همین راستا، امسال «سفیران من شهردارم» در مناطق ۲۲گانه، سازمانها و شرکتها در مجامع و معابر عمومی از ورزشگاهها گرفته تا پیادهروها، سراهای محلات، مدارس، مراکز خرید، مراکز درمانی وابسته به شهرداری تهران و... حضور فعال پیدا کرده و از طریق تبلیغات «چهره به چهره» این طرح را به شهروندان معرفی کردند تا آنها بتوانند از حق اساسی خود یعنی مشارکت در امور شهر بهرهمند شوند و در بخشی از تصمیماتی که برای شهر، منطقه و محلهای که در آن زندگی میکنند، مشارکت داشته و سهیم باشند.
ادعای «اجبار شهروندان به مشارکت» توهین به آنان نیست؟!
برخلاف آنچه که نگارنده محترم در گزارش روزنامه فرهیختگان اظهار کرده است، در دعوت شهروندان برای مشارکت هیچ اجباری در کار نبوده است و اساسا مگر میتوان در عصر ارتباطات و آزادی اندیشه، شهروندان را وادار به کاری کرد که تمایلی به آن نداشته باشند؟! امسال، «سفیران من شهردارم» در فروشگاههای شهروند، میادین میوه و ترهبار، مراکز معاینه فنی، مساجد، مدارس، دانشگاهها و معابر سطح شهر تهران طرح را برای شهروندان تشریح و افراد را برای ثبت رأی و نظر خود در سامانه «من شهردارم» راهنمایی کردند تا شهروندان آگاهانه و آزادانه نظرات و پروژههای مورد نظر خود را ثبت کنند. طبیعتا بهرهگیری از رویکردهای آگاهسازی و اقناع مخاطب برای مشارکت در یک امر پسندیده و عامالمنفعه، نه تنها اقدامی مذموم نیست بلکه رخدادی ممدوح و قابل تحسین است.
همچنین شهرداری تهران همه ساله در اماکن عمومی بهمنظور پایش سلامت و غربالگری شهروندان میزهای خدمت رایگان برپا میکند که امسال در برخی از ایستگاههای مترو، میادین میوه و ترهبار و... «سفیران من شهردارم» نیز در کنار این خدمات به آگاهسازی شهروندان برای آشنایی با این طرح پرداختند. اماکن عمومی شهرداری تهران مانند مترو، مراکز درمانی شهرسالم، میادین میوه و ترهبار، سراهای محله، فروشگاههای شهروند و... روزانه میلیونها مراجعهکننده دارند و ادعای اجبار به مشارکت در طرح «من شهردارم» یک طنز تلقی میشود؛ زیرا چنانچه چنین اتفاقی رخ میداد، عدد مشارکت بسیار فراتر از یک میلیون و 350 هزار نفر ثبت میشد. از سوی دیگر، با توجه به چند مرحلهای بودن ثبت رأی در سامانه از طریق گوشیهای همراه و لزوم دریافت کد تایید از سوی شهروندان در گوشیهای شخصی خود و رعایت جنبههای احتیاط از سوی شهروندان برای پیشگیری از سرقت گوشی و یا وقوع بزههای دیگر، مگر افراد به این سادگی گوشی شخصی خود را در اختیار افراد غریبه با هر عنوان و لباسی قرار میدهند؟! آیا نگارنده محترم گزارش روزنامه فرهیختگان، در خیابان و معابر عمومی، شخصا حاضر است گوشی همراه خود را در اختیار افراد ناشناس ولو با پوشش سازمانی معتبر قرار دهد؟!
ضمن آن که از منظر حقیقتجویی و انصاف ذکر این نکته ضروری است که به مصداق مثل «املای نانوشته، خطا ندارد»، طبیعی است که در هر کار بزرگی ممکن است گاهی برخی خطاهای کوچک هم رخ دهد؛ بنابراین طبیعی است که در جریان اجرای طرحی در این وسعت و در این حد از مشارکت شگرف، برخی خطاهای موردی و فردی و مقطعی رخ داده باشد که نهادهای ناظر به محض اطلاع، بلافاصله پیشگیری و رفع خطا نمودند. اما آیا هیچ عقل سلیم و انسان عالمی، یک شعر زیبا و شیرین را صرفا به خاطر یک هجای اضافه در یکی از مصرعها، به باد انتقاد و توهین و هجو میگیرد؟!
آیا باید دانشآموزان را از چرخه آموزش شهروندی حذف کرد؟!
و اما درباره حضور «سفیران من شهردارم» در مدارس، باید گفت که اگر باور داریم که دانشآموزان آیندهسازان و صاحبان آینده شهر هستند، آیا نباید در جریان آموزش مشارکت شهروندی قرار بگیرند و کسب دانش و تجربه کنند؟ آیا نهاد شهرداری میتواند دانشآموزان را از چرخه آموزش شهروندی حذف کند؟! دانشآموزان بهعنوان تصمیمسازان آینده و «شهرداران مدارس» که از سالیان پیش تحت این عنوان برای کسب تجربه در امور مدیریتی با همکاری شهرداری تهران و آموزشوپرورش تعلیم میبینند، با تصمیم و انتخاب خود در این طرح مشارکت کردند. همچنین برخلاف آنچه در گزارش آن رسانه ارزشمند ذکر شده است، شبکههای بهداشت و درمان از زیرمجموعههای دانشگاه علوم پزشکی هستند که در اجرای این طرح همکاری نداشتهاند و از سراهای محلات با شهروندانی که در این مراکز دریافت خدمات داشتهاند، تماس حاصل نشده است.
بنابراین، شهرداری تهران در طرح بزرگ «من شهردارم» نه تنها شهروندان را مجبور به مشارکت در این طرح نکرده است؛ بلکه طبق اصول ۱۰۰، ۱۰۱ و ۱۰۲ قانون اساسی که اداره امور شهرها را مبتنیبر مشارکت مردم میداند، حق اساسی و گم شده شهروندان را به آنها بازگردانده و درواقع به شهروندان شریف تهرانی قدرت دخل و تصرف در مدیریت شهر به نفع خواستههای خودشان را اعطا نموده است؛ چراکه آنان ولینعمتان انقلاب و نظام هستند.