تاریخ : Sun 31 Dec 2023 - 00:50
کد خبر : 91812
سرویس خبری : اندیشه

تفکری که انسان را  ایدئولوژیک و بعد محو می‌کند

چرایی اسطوره‌سازی از غنی‌نژاد؛

تفکری که انسان را ایدئولوژیک و بعد محو می‌کند

لیبرال‌های وطنی که به‌شکل مدافع سرسخت نوعی از نظم اقتصادی هستند که تا حدودی شبیه به نئولیبرالیسم است در مقطع فعلی از طرح چنین سوژه‌هایی به‌دنبال چه ارزش افزوده‌ای برای خود هستند؟

سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه ایده حکمرانی: مجله تجارت‌ فردا در آخرین شماره خود به ستایش از موسی غنی‌نژاد پرداخته و تیتری را تحت‌عنوان در سنگر آزادی کار کرده است. اصل ایده این شماره مجله مجدد به تقابلی از علی شریعتی و موسی غنی‌نژاد اشاره کرده و مجله معتقد است علی شریعتی که زمانی در مذمت فرد‌گرایی و اقتصاد آزاد و مالکیت خصوصی سخنرانی کرده و باعث‌شده جوانان عاشق نطق‌های احساسی او شوند و حالا او دیگر در نسل جوان امروزی جایی ندارد و جوانان این دوره دیگر حامی آزادی، عقلانیت و رقابت هستند. به همین جهت متفکر این عصر کسی نیست جز غنی‌نژاد که در حکم ناجی جوانان این دوره ظهور کرده است و بسیاری از افراد این روز‌ها اندیشه‌های او را از طریق اینستاگرام، توییتر و یوتیوب دنبال می‌کنند. این کلان روایتی است که مجله تجارت فردا دنبال کرده است، به این بهانه و چنین طرح بحثی که از اساس دقیق نیست.
در این یادداشت قصد دارم توضیحاتی ارائه کنم که اصلا این دوگانه چرا توهمی است و این مجله و دیگر لیبرال‌های وطنی در سال‌های اخیر چرا سعی دارند در چنین فرمی خود را معرفی کنند و ماحصل چنین طرح‌بحث‌هایی چیست؟ لیبرال‌های وطنی که به‌شکل مدافع سرسخت نوعی از نظم اقتصادی هستند که تا حدودی شبیه به نئولیبرالیسم است در مقطع فعلی از طرح چنین سوژه‌هایی به‌دنبال چه ارزش افزوده‌ای برای خود هستند؟ بقای شکلی از لیبرالیسم که در داخل کشور ما خیلی شبیه به عمل نئولیبرالی در سرتاسر جهان است با تفاوت‌هایی که البته احتمالا آگاهانه نیست اما با این پرسش که نسل امروز چگونه از شریعتی به غنی‌نژاد رسید در پس چه دستاورد سیاسی‌ای هستند؟

دوگانه کاذب نوعی بقای سیاسی است
ابتدا باید نوشت که اصلا براساس چه آماری امروز جوانان علاقه‌مند به موسی غنی‌نژاد شده‌اند؟ چه آماری و چه میزان نیرویی در میدان‌هایی واقعی برخاسته از افکار موسی غنی‌نژاد است و او چه گروه‌هایی را نمایندگی می‌کند؟ تقریبا می‌توان گفت آمار دقیق و روش‌مندی وجود ندارد، در ضمن هیچ گروه یا نحله‌های دانشجویی یا سیاسی به‌جز حزب کارگزاران به‌صورت مستقیم از اندیشه‌های او استفاده نمی‌کنند و شاید عمق آشنایی جامعه با غنی‌نژاد صرفا از مناظره با علی علیزاده در شبکه 4 و احتمالا کلیپی از او درباره عدم کودتا در سال 1332 است و مقایسه او با علی شریعتی در دهه 50 نوعی برساخت دروغین است برای آنکه کنش سیاسی غنی‌نژاد را دیگری شریعتی معرفی کنند. دست به چنین طرحی زده شده است و قصد دارند از دیگری شریعتی شدن برای او نوعی ری برندینگ خلق کنند. این عمل نوعی ماندگاری در صحنه سیاسی است که پروپاگاندای حامی ایده‌های غنی‌نژاد سعی دارد برای او در این مقطع امتیاز بخرد. درحالی‌که در صحنه نخبگانی هم ایده‌های او اصلا مورد توجه نبوده یا در قیاس با افرادی مثل سیدجواد طباطبایی، داوود فیرحی و داریوش شایگان تقریبا فردی مثل غنی‌نژاد اصلا اهمیت زیادی برای این قشر هم به ارمغان نیاورده است، چه برسد موج‌سازی افکار او در نسل جدید و ایضا جامعه جوان که این روز‌ها بیش از آنکه به ایده‌های اقتصادی توجه کنند، به‌دنبال نوعی نشان دادن زیست خاص خود به جامعه هستند.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.