علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: روز دوشنبه رژیمصهیونیستی با حملهای تروریستی سردار سیدرضی موسوی یکی از فرماندهان شاخص مقاومت را در سوریه به شهادت رساند. اینکه چرا این رژیم در بحبوحه نبرد غزه و با وجود تحت فشار قرار داشتن از جانب گروههای مقاومت فلسطینی با اقدامات تروریستی اینچنینی جبهههای جدید را علیه خود تحریک میکند مسالهای است که چرایی آن را در گفتوگو با امیر موسوی، کارشناسان مسائل منطقه بررسی کردهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
فتنه صهیونیستها برای تقابل نیروهای امنیتی ایران و سوریه است
امیر موسوی، کارشناس خاورمیانه اهداف رژیمصهیونیستی از ترور شهید سیدرضی موسوی را اینگونه تشریح کرد:« رژیمصهیونیستی از نظر امنیتی و اطلاعاتی شکست بزرگی در هفتم اکتبر متحمل شد و افکار عمومی دنیا نسبت به توانمندی سرویسهای امنیتی رژیمصهیونیستی مثل موساد و شاباک دچار تردید شدند. درمقابل گروههای مقاومت مثل حماس ثابت کردند چقدر قدرت اطلاعاتی بالایی دارند. فشار روانی بر دولت صهیونیستی و هم فشارهای بینالمللی هم فشارهای داخلی به این دلیل که ارتش صهیونیستی نتوانست هیچ کدام از اهدافش را محقق کند، زیادی است. به همین دلیل این رژیم تلاش داشت تاکید کند که متهم ردیف اول این عملیات جمهوری اسلامی ایران است. شواهدی مثل حفاری تونلها، تسلیحات استفادهشده و راهبردهای چریکی و نظامی هم نشان میدهد که حضور ایران در نبرد علیه رژیمصهیونیستی پررنگ است. این اقدام تروریستی فضای تنفسی برایش بود که عنصر مهمی از سپاه را مورد حمله قرار دهد. نکته سوم این است که من فکر میکنم رژیمصهیونیستی میخواهد فتنهای ایجاد کند. بالاخره جمهوری اسلامی حضور مهمی در سوریه دارد و این اتفاق میتواند ریشه در خیانت داشته باشد و کسانی محل استقرار این شهید را به رژیم اطلاع داده باشند. رژیمصهیونیستی میخواست یک پیام به ایران و سوریه بدهد، مبنیبر اینکه در سیستم دولتی سوریه نفوذ دارد و میتواند بهراحتی اهداف مهم خود را پیدا کند. با این روش تلاشهای زیادی میکند بین ایران و سوریه فتنه ایجاد کند که متاسفانه بعضی از افراد در داخل هم به این دام افتادند و چنین بحثهایی را مطرح میکنند.»
شهید موسوی کپیشده قاسم سلیمانی در تحرکات میدانی بود
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه نقش شهید موسوی در پشتیبانی از نیروهای مقامت را اینگونه تشریح کرد: «با شناختی که من از ایشان دارم واقعا مطمئنم که حداقل 15 سال اضافه عمر کردند. یک شخصیت توانمند و نترس و شجاع و بسیار اقدامکننده در میدانهای بسیار خطرناک در سوریه و جاهای دیگر بودند، یعنی آدمی که واقعا خودش بهسمت شهادت میدوید و بدون حفاظت قدم میزد و تحرکاتش کلا بدون حفاظت بود، چه در دمشق و چه در شهرهای دیگر. همه کسانی که ایشان را از نزدیک میشناختند واقعا میدیدند چقدر تنها در خیابانها قدم میزد و به ماموریتها بهصورت انفرادی میرفت. بدون هیچ گونه تشریفات. واقعا کپیشده قاسم سلیمانی در تحرکات میدانی بود، لذا من فکر میکنم طرفداران مقاومت متحمل ضربه بزرگی شدند. البته مقاومت این جنایت را رها نخواهد کرد و خونخواه این شهید بزرگوار خواهد بود.»
شهید موسوی با توزیع مسئولیت و اعتماد به نیروها امثال خودش را تکثیر کرد
موسوی در ادامه ضمن تشریح توانمندیهای مدیریتی سید رضی در میدان نبرد چرایی تداوم مسیر وی و عدم ایجاد وقفه در مسئولیتهای سپردهشده به او را اینگونه تشریح کرد: «کسانی که با ایشان کار کردند میدانند ایشان معروف به توزیع مسئولیت بودند، یعنی همیشه محور نبود و تلاش میکرد همه مسائل را به اطرافیان مورد اعتمادش واگذار شود، لذا نسبت به نیروهایش اعتمادسازی میکرد و هر کدام از نیروهای ایشان واقعا یک سیدرضی موسوی هستند. من فکر میکنم با توجه به این ویژگی هیچ وقفهای در برنامه ایشان و در برنامه جمهوری اسلامی ایران نسبت به پشتیبانی مقاومت هیچ وقت ایجاد نخواهد شد. هیچ عقبنشینیای در این قضایا یا تاخیر و تعطیل از بعضی از موارد نخواهد شد. ایشان روشی در قبال نیروهایش داشت که شهید فخریزاده داشت. در رابطه با مسائل هستهای شهید فخریزاده هم دقیقا همین برنامه را داشت. توزیع مدیریت، اعتمادسازی در نیروها و تربیت نیروهای مورد اعتماد، قوی و متخصص در همه محورها از مهمترین ویژگیهای ایشان بود. من فکر میکنم فقط از نظر روانی و معنوی شهادت ایشان خلأ ایجاد کند. بالاخره سالهای طولانی با دوستان مقاومت در سختترین شرایط زندگی کرد و همه دوستان مقاومت خاطرههای بسیار زیاد و زیبایی از ایشان دارند. به همین دلیل دیدیم که همه محور مقاومت در مقام ایشان چه پیامهای قشنگی بیان کردند. ایشان با همه دوستان روابط بسیار تنگاتنگی داشتند و کارهای بزرگی انجام دادند، چه در منطقه و چه در فلسطین. افسانه شکستناپذیری آمریکا باطل شد و رژیمصهیونیستی هم به زانو درآمد. کشورهای مرتجع عرب که این همه تلاش کردند گروههای مقاومت در منطقه را نابود، منزوی یا ضعیف کنند نتوانستند به هدف خود برسند و این نتایج بهخاطر وجود شخصیتهایی امثال شهید موسوی بود. موسوی جزء مهرههای اصلی پشتیبانی جمهوری اسلامی از محور مقاومت در لبنان، فلسطین، سوریه و یمن است، مخصوصا در سوریه. وقتی آشوبهای سوریه که در 2011 راه افتاد، ایشان آنجا حضور داشتند و واقعا مشورتهای مهم استراتژیک به رهبران سیاسی، امنیتی و نظامی سوریه ارائه دادند، تجربیات بسیار خوبی در ایران از زمان جنگ تحمیلی داشتند. با توجه به اینکه ایشان از نزدیکان شهید قاسم سلیمانی بودند، لذا اطلاعات و تجربیات بسیار ارزنده در اختیار داشتند. ارتباطات بسیار خوب و محبتآمیز با دوستان عضو جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین داشتند. در سوریه ایشان نقش مهمی در پشتیبانی لجستیک، آموزش، انتقال پیام و مسائل مختلف ایفا کردند.
کلانپروژه نابودی اسرائیل پاسخ ایران به اقدامات تروریستی است
سیدعبدالامیر موسوی پاسخ ایران به ترور شهید سیدرضی موسوی را اینگونه تشریح کرد: «جنگ بین جمهوری اسلامی و رژیمصهیونیستی و آمریکا برای سالهای طولانی برقرار است. آنها دارند میزنند، ایران و دوستان ایران هم دارند میزنند، شاید بهصورت مشخصی نباشد ولی زد و خوردهای مختلف و متنوع در منطقه و جاهای مختلف دنیا دارد صورت میگیرد. بعضی چیزها اعلام میشود بعضی چیزها نه، لذا من فکر میکنم ما نباید به یک برخورد منحصر کنیم. من فکر میکنم پاسخ ایران و دوستان ایران در این راستا خواهد بود و مهمترین مساله این است که رژیمصهیونیستی برچیده شود از منطقه و این هدفی بزرگ برای کل محور مقاومت است. زد و خوردها و پاتکها مراحل مختلف پروژه نابودی رژیمصهیونیستی و تضعیف حضور آمریکا در منطقه است، لذا من فکر میکنم این بحث باز است. بهصورت متنوع رژیمصهیونیستی پاسخش را دارد، الان در غزه میگیرد. آمریکا در منطقه دارد پاسخش را دریافت میکند. ایران برنامه خاص خودش را دارد. من عکسالعمل جمهوری اسلامی در کل پروژه را میبینم که نابودی رژیمصهیونیستی و تضعیف آمریکا در منطقه است.»
صبر استراتژیک ایران شکسته نشد
عبدالامیر موسوی نیز در باره نقش ایران در نبرد ضدصهیونیستی معتقد است: «ایران حمایت خود را از گروههای مقاومت در نبردها پنهان نمیکند و موضع علنی در اینباره دارد. این موضع از زبان خود مقاممعظمرهبری هم اتخاذ شده، این قضیه چیز پنهانی نیست. صهیونیستها از روز اول میخواستند ایران وارد جنگ بشود. رژیمصهیونیستی، آمریکا و بعضی از طرفهای عربی تلاش دارند که ایران را در موقعیتی وارد درگیری بکنند که خودشان میخواهند. درحالیکه جمهوری اسلامی برنامهاش در تقابل با رژیمصهیونیستی را خودش تعیین کرده است و میداند کی باید وارد میدان بشود. اینها میخواهند زمانی ایران وارد بشود که از نظر مسائل مختلف نظامی و سیاسی صد درصد آمادگی نداشته باشد. درحالیکه ایران برنامهاش برای نابودی رژیم سیاسی یک برنامهی تمامعیار است و اینها میخواهند زودتر ایران شروع بکند. وقتی برنامه آماده نباشد بالاخره ضعفهایی دارد. اینها عصبانیاند که چرا در این سه ماه تحمل صبر استراتژیک ایران را نتوانستند بشکنند. تلاش کردند، خیلی هم افکار عمومی را تحریک کردند اما من فکر میکنم رهبری جمهوری اسلامی خیلی عاقلتر از این حرفهاست و کاملا نقشه شوم اینها را میفهمد و درک میکند. ارکان محور مقاومت هم متوجه این قضیه هستند تا الان اتاق عملیات مشترک مقاومت نقشهها و وظایف را خوب و کامل اجرایی کرده و مسئولیتها بهدرستی تقسیم شده است. هر گروهی حرکتهایی انجام میدهد تا برای همه مسائل و رویارویی بزرگ آماده باشند. زمان رویارویی بزرگ را باید مقاومت تعیین کند نه آمریکا و رژیمصهیونیستی. لذا من فکر میکنم حکمت و درایت و تدبیر رهبری بسیار بالاتر از حدی است که آنها تصور میکنند.»
عقبنشینی صهیونیستها در پوشش جنگ فرسایشی
پافشاری نیروهای مقاومت فلسطینی و رژیمصهیونیستی بر مواضع خود این سوال را به وجود آورده است که نبرد غزه نهایتا تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند و سرنوشت جنگ چه خواهد شد؟
عبدالامیر موسوی این آینده را عقبنشینی رژیمصهیونیستی پیشبینی کرد و در اینباره اینگونه توضیح داد: «فکرمیکنم رژیمصهیونیستی نمیتواند به نبرد ادامه دهد. این حرفهایی که الان میزند برای روحیهبخشی به نیروها در جبهههای نبرد است. میخواهند یک راهکاری پیدا کنند. اخیرا هم گفتهاند میخواهد روش جنگ را عوض کرده و به سراغ جنگ فرسایشی بروند که عملا همان عقبنشینی است فقط برای حفظ آبرو نامش را عوض کردهاند. من خبر دقیق ندیدم ولی در رسانهها مطرح است که مقامات نظامی اسرائیل اعلام کردند یک برنامه جدید برای جنگ غزه دارند و آن غیر از رویارویی مستقیم است. آنها میخواهند با جنگ فرسایشی در درازمدت حماس را به زانو در بیاورند و این خودش یک مقدمه برای عقبنشینی است. از نظر نظامی واقعا صهیونیستها به زانو درآمدهاند. از نظر نظامی واقعا صهیونیستها به زانو درآمدهاند. لذا ایده جنگ فرسایشی را مطرح میکنند، یعنی دیگر نظامیان داخل غزه نباشند و به جای آن راهبرد ترور و تحریم و فشار اقتصادی به غزه درپیش گرفته شود. این برای این است که بگویند عقبنشینی نکردهاند و همچنان درحال جنگ هستند تا در افکار عمومی بازنده محسوب نشوند.»