مراسم گرامیداشت روز وحدت حوزه و دانشگاه با محوریت «علم، حکمرانی و تمدن اسلامی» صبح دیروز با حضور محمدعلی زلفیگل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، آیتالله علیاکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد و محمدباقر سعیدیروشن رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و محمدجواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی در سالن همایشهای پژوهشگاه حوزه و دانشگاه شهر مقدس قم برگزار شد.
دکتر طهرانچی در این مراسم، ضمن گرامیداشت ۲۷ آذر سالروز شهادت شهید مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، گفت: «علم دارای ابعاد چگونگی، چرایی و چیستی است. علم جدید مبتنیبر علوم پایه شکل گرفت و حتی علوم انسانی نیز متاثر از علوم پایه است. پس نمیشود با تغییرات اندک، علوم انسانی را در جای درست خود قرار داد.»
وی خاطرنشان کرد: «دو واژه «حکمرانی علم» و «حکمرانی علمی» در گذشته تاریخی ما وجود داشته است. بهعنوان نمونه خواجه نظامالملک حکمرانی علمی داشت و تصمیم او مبنیبر خارج کردن فلسفه و طبیعیات از مدارس نظامیه، نوعی حکمرانی علم بود. در دوران صفویه دوباره اندیشمندان در حکومت جایگاه پیدا کردند و فلسفه به مدارس بازگشت، اما علوم طبیعیات شیخ بهایی به مدارس نیامد و این بود که فلسفه راه خود را ادامه داد و نتوانست فلسفهای باشد که بتواند مکتب علمی بیاورد و مکتب علم طبیعیات خلق کند. بنابراین صرف آوردن فیزیک و زیستشناسی به حوزه نمیتواند راهگشا باشد و مباحث عمیقتر است.»
رئیس دانشگاه آزاد با بیان اینکه جمع کردن science با مبانی دیگر، لزوما تقویتکننده و جمعپذیر نیست، اظهار داشت: «در حوزه حکمرانی علم و حکمرانی علمی، آنچه غرب در مبحث ساحتها بهدست آورد، دو بازوی زیرساخت و سیاست داشت که غرب با پیشبرد این دو به همراه یکدیگر، توانست جبهههای علم و فناوری را فتح کند. غرب خلق دیگری به نام تکنولوژی یا فنساخت دارد که اگر شاید آن را به علمالحیل متصل میکردیم، فهم دقیقتری داشتیم.»
دکتر طهرانچی ادامه داد: «ما نسبت به تکنولوژی کاملا بیگانهایم؛ چراکه هنوز اختراع را که محصولی در تکنولوژی است، ثبت ایده میدانیم و روشمند نیست و در این حوزه همچنان آشنایی زیادی نداریم و آنچه از غرب آمده را با محصولپایه بودن و فن کسب میکنیم.» وی با بیان اینکه در کشور دو زیرساخت حوزه علمیه و دانشگاه را داریم که دارای تفکر و صاحب اندیشه هستند، گفت: «میخواهیم بهعنوان یک سیاست، حوزه و دانشگاه را با یکدیگر درآمیزیم که در این صورت، به حکمرانی تبدیل میشود و درنهایت به تمدن نوین میانجامد.»
وی با بیان اینکه غرب به حکمرانی علم در صحنه سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم توجه ویژهای پیدا کرد، تصریح کرد: «این مسیر، مسیری است که بین مطالبه جامعه و مطالبه حکمران و خواسته دانشمند، سه مقوله متفاوت است که هماهنگکننده و ریلگذار آن، سیاستگذاران هستند. سیاست علم یا حکمران علم، سیاستگذاران هستند و کنشگران علم، دانشمندان هستند که آثار و پیامد این دو متفاوت است و اختلافات جدی بین آنها وجود دارد.»
رئیس دانشگاه آزاد ادامه داد: «نکتهای که مطرح میشود، این است که سیاستگذاری بیشتر بهعنوان کار استقرایی و خبرگی، از تجربه پژوهش و روشمندی کمتری برخوردار است. به همین دلیل لزوما همه سیاستگذاری و حکمرانی بر این پایه را نمیتوان یک علم کامل دانست و اثبات درستی یا نادرست آن نیز زیرسوال است. واقعیت این است که محصول حکمرانی علم غرب، سلاح هستهای و بیولوژیک است و حتی کرونا هم بهعنوان یک چالش برآمده از همین مسیر است که غرب اتخاذ کرده است.» دکتر طهرانچی اظهار داشت: «پروفسور نیل در کتاب سیاست علمی ایالاتمتحده در قرن بیستویکم اشاره میکند که کاری که غرب در مباحث بیولوژیک انجام میدهد، روزی به پاندمی علیه بشریت ختم خواهد شد و ما دیدیم که در همهگیری ویروس کرونا بیش از پنجمیلیون نفر در جهان کشته شدند.»
وی با بیان اینکه طوفان الاقصی نوع دیگری از مباحث را در حکمرانی علم مطرح کرد، گفت: «تا پیش از این اتفاق، غرب مدعی بود که علم، دانشگاه و جامعه دانشمندان را بهصورت دموکراتیک پیش میبرد، اما در جریان طوفان الاقصی، یکباره در زمینههای مختلف با چالش جدی مواجه شدند و در بررسی که انجام دادیم، برای اولینبار شاهد بودیم که از 250 دانشگاه برتر جهان، 95 دانشگاه علیه مسائل غرب در غزه موضعگیری کردند. نتیجه این واکنشها، محاکمه سه رئیس دانشگاه معتبر جهان در کنگره آمریکا بود که این نحوه برخورد، منجر به استعفای رئیس یکی از این دانشگاهها شد.»
رئیس دانشگاه آزاد افزود که نکته جالب این است که هم شخص محاکمهکننده در کنگره آمریکا و هم سه رئیس دانشگاه همه خانم بودند که غرب آنها را با ادعای اصل برابری زنان و مردان در این جایگاه قرار داده بود. با این واکنش نسبت به کودککشی در غزه، غرب چهره واقعی خود را در حکمرانی علم و نهاد علم نشان داد. این نکته حاصل تنشهای ذاتی بین دانشمندان و جریان دانشی با سیاستگذاران است. اگر این موضوع را در چهارچوب پارادایم شیفت ببینیم، نشان میدهد که نظام غرب در حکمرانی علم دچار خدشههای جدی شده است. آنچه از فروپاشی تمدن غرب در آینده و سرازیر بودن آن مطرح میشود، یکی همین اتفاقی بود که در کنگره آمریکا روی داد و سناتور بازجوییکننده خطاب به روسای دانشگاهها گفت «میخواهم دنیا پاسخ شما را بشنود.»
دکتر طهرانچی ادامه داد: «اتفاقات رخداده نشان میدهد که غرب در حکمرانی علم بهویژه در سده اخیر، هم در حکمرانی علم و هم در جهتدهی علم که به پاندمی کرونا و موضوعات محیطزیستی منجر شده، دچار چالشهای جدی شده است. این موضوع، اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه را بیش از پیش نمایان کرده و باید مباحث جدیتر و مبناییتر در این زمینه داشته باشیم؛ چراکه اگر مدل جدید خلق کنیم، درمقابل فرو ریختن مدل حاکم غرب حرفی نخواهیم داشت.»
وی با اشاره به رابطه حکمرانی و علم در اسلام گفت: «رسالت پیامبران، تشکیل حاکمیت است و در کنار آن به شناخت پدیدههای طبیعی مثل آهن که منجر به کشف نیروی مغناطیسی میشود، درجهت منافع للناس میپردازند. در حکمرانی علم و فناوری در اسلام، هدف منافع للناس و حفظ بشریت است و از طرف دیگر نگاه صرفا علمی نمیتواند جهت حکمرانی علم را مشخص کند. آنچه جهت را مشخص میکند، حکمت است و خداوند هم در قرآن کریم زمانی که درباره مسائل اجتماعی سخن میگوید، از علم و حکمت استفاده میکند. حکمت مایه حکمرانی علم است.» دکتر طهرانچی خاطرنشان کرد: «در حوزه فیزیک، ما مباحثی مانند فیزیک اجتماعی، فیزیک اقتصادی و... داریم و فیزیک بهعنوان یک نظریه مطرح است. در مقابل بحث دیگری نیز وجود دارد که پدیدههای طبیعی میتواند برای ما روشنکننده پدیدههای اجتماعی و انسانی باشد یعنی شناخت پدیدهها میتواند امر ملکی و ملکوتی را تبیین کند. در این زمینه آیات شریفه زیادی در قرآن کریم مطرح است که یکی از آنها در سوره عنکبوت آمده که خداوند در آیه 41 عنکبوت «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ» و خانه او را مثال میزند که بافت تار عنکبوت چهار برابر محکمتر از فولاد است اما در کل بنایی سست است. یعنی جزء و کل و ساختار و تشکیلدهنده ساختار در اینجا وجود دارد.» دکتر طهرانچی با بیان اینکه ما مفهومی تحت عنوان «شاکله» داریم که یک مفهوم کلی است و دارای اجزایی است، گفت: «عمل براساس شاکله است. رفتار تمامی پدیدههای طبیعی تابع از ساختار آن است. بهعنوان مثال تفاوت در پر طاووس سفید و رنگین و دوده و الماس در ساختار منظم و غیرمنظم آنهاست. ساختار منظم اجزای تشکیلدهنده پرطاووس باعث شده است که این پر در منظر شما بسیار زیبا دیده شود. این موضوع نشان میدهد در طبیعت، شاکله تعیینکننده رفتار است. این شاکله در علم نیز وجود دارد و ما ساختار و محتوای علمی ازجمله اجتماع علمی، حکمرانی علم، مدرسه، دانشگاه، حوزه و... داریم.» وی با اشاره به وحدت حوزه و دانشگاه گفت: «در این بحث قصد داریم دو ساختار را که دارای شاکله متفاوت هستند، با یکدیگر مقایسه کنیم. نهاد دانشگاه برآمده از مدرنیته با حوزه علمیه برآمده از سنت از نظر محتوا و ساختار متفاوت هستند و در رفتار تبعی دانشگاه، وحدت صورت نمیگیرد و اگر دانشگاه بخواهد بهعنوان نهاد برآمده از مدرنیته بر اصول آن پایبند باشد، نمیتواند به وحدت برسد. بنابراین باید از رفتار تبعی خارج شود؛ همانطور که این اتفاق در تمدن علمی قرن دوم تا پنجم هجری اتفاق افتاد.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی افزود: «اگر حکمرانی مسیر خروج دانشگاه از ذیل نظام سلطه را ایجاد کند، میتوانیم به مسیر نوینی برسیم که به تمدن ختم میشود.» دکتر طهرانچی با طرح این سوال که آیا صرفا حکمرانی علمی میتواند حکمرانی علم را رقم بزند، به سوره مبارکه الجاثیه اشاره کرد و گفت: «خداوند در این سوره مبارکه میفرماید آیات الهی را برای اهل یعقلون نازل کرده است. برخی نسبت به این احکام، قلب واقعیت میکنند و نسبت خلقت الهی را با خالقیت و ربوبیت الهی نفی میکنند. پس اگر علمی بیاید که نسبت به آیات الهی نگاه «أَفَّاکٍ أَثِیمٍ» داشته باشد، نمیتواند باعث تجلی انسان شود. باور عقلی او میگوید آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست باطل آفریده شده و باور ایمان او میگوید حق است. نتیجه این میشود که در بحث علم و طبیعیات، نگاه کفر و در دل نگاه ایمان است.»
وی ادامه داد: «نوعی کفر نظری است ولی از سویی دیگر قلبش مطمئن به ایمان است، به عبارتی دیگر یک استقلال بین عقل و دل آن وجود دارد. برای اصلاح این نگاه باید به سنتهای الهی برگردیم و چیستی و چرایی علم را اصلاح کنیم. در این نگاه میتوان فیزیکدان مسلمان داشت اما در مبانی فیزیک او، خالق ربالعالمین وجود ندارد. آنچه در فیزیک میبینیم «یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ» است؛ یعنی از زندگى دنیا ظاهرى را مىشناسند و حال آنکه از آخرت غافلند.» وی افزود: «نکتهای که در علم جدید وجود دارد این است که بهعنوان مثال نور، بخشی از امواج الکترو مغناطیس است و با نور میتوان شما را دید، ولی اگر این امواج طول موجش فرق کند میتوان درون بدن انسان را دید.» دکتر طهرانچی اظهار داشت: «مقاممعظمرهبری در تفسیر آیه 11 سوره تغابن میفرمایند طبق این آیه اگر انسان خداوند را با صفات حقیقی خدا یعنی همان صفاتی که خود پروردگار و بندگان شایستهاش ما را به آن صفات هدایت کردند، بشناسد، دل انسان به حوادث عالم هدایت میشود. یعنی خود افراد باایمان را هدایت میکند، دلهای مومن را با زوایای پنهان و مخفی زندگی که انسان نمیتواند آن زوایا را با عقل و فهم معمولی خودش بفهمد، هدایت میکند. درواقع حکمت این است که انسان حقایق عالم و آن چیزهایی که در باطن این عالم در جریان است، درک کند.» دکتر طهرانچی تاکید کرد: «باید بتوانیم در وحدت حوزه و دانشگاه به سهگانه برسیم؛ از استقلال به وحدت برویم و حکمت را در حکمرانی علم و حکمرانی علمی به مساله اضافه کنیم. این مسیری است که حیات طیبه را برای ما بهدنبال خواهد داشت.» وی خاطرنشان کرد: «اکنون در مرحله رستاخیز علمی هستیم. باید از رستاخیز علمی به پیشرفت علمی، تولید نظریه و فکر، مرجعیت علمی، رهبری علم جهانی و در نهایت به تمدن نوین اسلامی برسیم.» دکتر طهرانچی تصریح کرد: «ما فراتر از یک جلسه در سال، با یک کار روشمند باید به تبادل اندیشه و اندیشهورزی بسیار و اینکه چگونه میخواهیم مسیر علم را تبیین کنیم، بپردازیم. نگاه و مساله ما کنشگران، گزارهها، قوانین و مدیریت در حوزه علم نیست، باید در قوانین و سنتها، ساحتها، سیاستگذاری و لایههای بعدی بتوانیم فضایی را ترسیم کنیم که رابطه بین فلسفه اسلامی و حکمت و علم برقرار باشد. ما پدیدهشناسی تجربی را نفی نمیکنیم، بلکه سمع و ابصار و افئده را در کنار هم میبینیم و این هنر تمدن علمی اسلام در قرن دوم تا پنجم بود.»