بحثی شد پیرامون داستانهای مقاومت خاصه با محوریت غزه و اتفاقات دوماه اخیر. پیش از این هم نوشته بودم بر این باورم که ما در داستاننویسی و روایت - چه مکتوب و چه نمایشی - به علت بستن دست نویسندگان و به دلیل ریسک بالای کار، قید بازنمایی اتفاقات منطقهای را زدهایم و نسبت به اتفاقات پیرامونی خودمان بسیار کم فیلم تولید میکنیم. تعداد فیلمهایی که هالیوود پیرامون اشغال عراق و سقوط صدام ساخت بیش از ما بود در حالی که ما در این جنگ، حتی اگر حضور هم نداشتیم، نفع سیاسی داشتیم. تعداد فیلمهایی که در غرب پیرامون ماجراهای داعش و عراق ساخته شد هم بیش از چیزهایی است که تولید کردهایم. به کیفیت کار هم که اصلا اشاره نمیکنم. ما در مورد یمن، بحرین، عراق، اتفاقات چند سال اخیر خاورمیانه و حتی ماجرای فلسطین بسیار کم فیلم و سریال ساختهایم.
تولیدات سیاسی سینما و سریالهای ما بسیار پایینتر از نقشآفرینی ما در ماجراهای منطقه در دهههای اخیر است. تعداد پروژههای سیاسی - یا حتی غیرسیاسی اما - بینالمللی ما در سال، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. تعداد داستانهایی که در این حوزه تولید کردهایم نیز احتمالا همین است. بخشی از جنگ روایتها که میگویند بازنده آن هستیم، همین است. ما هنوز برای دفاع مقدس فیلم میسازیم اما از این حوزه فراتر نمیرویم. جسارت ساختن فیلمی بینالمللی پیرامون عراق را نداریم. همین غزه و جنگ دوماهه اخیرش که به کشتار 14 هزار انسان ختم شد، خودش میتواند سوژه ساخت فیلمها و سریالهای فراوانی باشد اما احتمالا نه ما چیزی در موردش میسازیم نه دیگر کشورهای عرب. اگر بسازیم هم تولید ما کاملا بومی یا منطقهای خواهد بود و راهی به لیگ جهانی نخواهد یافت. اسرائیل و آمریکا قطعا در این حوزه خواهند ساخت. هم فیلم، هم مستند و هم سریال. روایت آنها، روایت غالب رسانهای است، چیزی شبیه به این؛ «مردم خوشبخت، صلحطلب، بیگناه و مهربان اسرائیل، مشغول عشق و صلح و موسیقی و دود کردن عود بودند که تروریستهای فلسطینی از راه رسیدند، صدها کودک را سر بریدند، هزاران نفر را کشتند و هزاران نفر را گروگان گرفتند. بعد هم ارتش اسرائیل درحالیکه از مظلومیت و نداشتن امکانات درحال رنج بردن بود، وارد جنگ نابرابر شد و توانست در نبردی خونین مردمش را نجات دهد.»
مضمونی که هالیوود روایت میکند احتمال قریب به یقین چیزی است شبیه به این. داستان آنها که کشته شدند، داستان آنها که گروگان گرفته شدند، داستان آنها که آزاد شدند، داستان آنها که برای آزادی گروگانها وارد جنگ شدند، حتی داستان آنها که برای مذاکره با کشورهای حامی تروریستها بسیار تلاش کردند. شاید برای خالی نبودن عریضه و بستن دهان منتقدان، کمی صحنههای بمباران مواضع غیرنظامیان در غزه هم لابهلای فیلم باشد اما ته فیلم همانی است که باید؛ بازگشت گروگانها به تلآویو درحالیکه از چشمانشان شجاعت و ایستادگی میبارد، سربازهای اسرائیلی با جسارت و رشادت ایستادهاند و باد هم به پرچم آبی سفید اسرائیل میوزد. تازه بماند که میشود روی فرار گروگانها از غزه و ایستادگی و رشادتشان هم فیلمها و افسانهها ساخت. وقتی قبلا چنین کردهاند، چرا حالا چنین نکنند؟ داستان این سمت قصه چه میشود؟ از این سمت قصه، چه کسی داستانی عربی اسلامی انسانی خواهد نوشت یا خواهد ساخت پیرامون مردمی که 75 سال است خانههایشان اشغالشده، بهزور تفنگ و حتی کشته شدن اعضای خانواده، خانههایشان توسط بولدوزرها ویران شده تا شهرکهای یهودینشین جایش ساخته شود؟
پاسخ این است. احتمالا چیز دندانگیری ساخته نشود، الا همانها که در این دههها ساخته شد. محصولات بومی با دایره و شعاع بومی. اگر چیزی که هالیوود میسازد در گستره نتفلیکس پخش جهانی مییابد، چیزی که ما میسازیم حداکثر درون مرزهای سرزمینی ما دیده میشود! شاید کمی هم به زور تبلیغات، به چشم چند نفری اینور و آنورتر بیاید اما در غیاب پخشکنندگان جهانی، احتمالا هرچه بسازیم، با هر کیفیتی، با هر داستانی و با هر نگاهی، از شعاع محدوده پخش ما فراتر نرود. وقتی سیستم پخش و تولید جهانی دست طرف مقابل است، صحبتهای تو راهی به محدوده جغرافیایی و محل نفوذ آنها پیدا نمیکند و این یعنی تزلزل در جنگ روایت. نهفقط محتوای جهانپسند یا مورد پذیرش دنیا با استاندارد مورد پذیرش و مورد توجه دنیا را نمیسازی، طبیعتا نمیتوانی آن فیلم را به سمع و نظر دنیا برسانی. درحالیکه محتوای آن سمت، بهراحتی جهانی و وایرال میشود.
مثل همه سیستمهای دنیا، فقط چیزی در سطح انبوه پخش میشود که مورد تایید باشد و اینجا سیستم دست طرف مقابل است پس نسخهای روایت میشود که مورد تایید باشد. تجربه جنگ غزه و موفقیت آشکار شبکه الجزیره نشان داد و اثبات کرد که میشود در جنگ روایتها کمی تغییر ایجاد کرد اما پیشنیاز میخواهد که مهمترینش داشتن یک شبکه پخش جهانی است. الجزیره درطول سالهای فعالیت، اعتماد و همراهی مخاطبان فراوان فرامنطقهای را جلب کرد و نتیجه این شد که وقتی به پخش اخبار از زاویه دید خود پرداخت، موفق شد بازی روایت از ماجرای غزه را برنده شود. بنابراین برای روایت جهانی گفتن، پلتفرم جهانی هم نیاز است. با همه این احوال، این ایدهها روایت کردن از غزه و آنچه در این دوماه در آن منطقه اشغالی رخ داد، میتواند راهگشا باشد.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.