هومن جعفری، خبرنگار: هر چند وقت یکبار طرحی منتشر میشود برای حل کردن مشکلات مملکت و طبیعتا هم اثربخش نیست. چرا؟ دلیلش این است که طرحها، از سر شکمسیری طراحی میشوند نه از سر حل مشکل! نمونه که زیاد است اما آخرینش همین که دو روز پیش توسط مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان یزد مطرح شد و از اعطای تسهیلات ۳۵۰ میلیون تومانی ساخت مسکن به واجدان شرایطی خبر داد که به روستاها مهاجرت کنند!
بیایید اول صورتمساله را با هم بررسی کنیم.
1- فرض کنیم که مردمانی باشند که با 350 میلیون تومان وام به روستا برگردند! عملا با این رقم میخواهند چه کنند؟ خانه بسازند؟ میشود؟ فرض کنیم روستایی باشد آنقدر ارزان که ساخت مسکن در آن دقیقا 350 میلیون تومان آب بخورد؛ بیشتر هم نه. قبول! حالا آدمی که به روستایی مهاجرت کرده و توانسته آنجا خانهای بسازد که باید 20 ساله پولش را برگرداند، چگونه باید زندگی کند؟ کاری برایش هست؟ آیا سرمایهای دارد که بتواند زمین کشاورزی بخرد؟ به فرض موجود بودن آبی هم تهیه کند که برای اجاره کردن هر ساعتش باید کلی پول نقد داد، عزیزان به این فکر کردهاند که فرد به روستا مهاجرتکرده، آنجا چطور باید زندگی کند؟ کشاورزی؟ روی کدام زمین؟ با کدام آب و امکانات؟
2- حالا فرض کنیم یا درحقیقت فرض نکنیم بلکه مطمئن باشیم این پول حتی برای خرید یا ساخت خانه هم کفایت نمیکند، شما انتظار دارید یک خانواده از شهر به روستا برگردند، یک وام سنگین روی دستشان بماند و یک خانه نیمهکاره و بعد بمانند و توی سرشان بزنند که این چه غلطی بود کردیم؟ چطوری کار کنیم؟ چطوری پول دربیاوریم و چطوری خانه نیمهکاره را به سرانجام برسانیم؟ آیا روستایی که قرار است به آن مهاجرت کنیم، جذابیت اقتصادی خاصی دارد که نهتنها باعث مناسب بودن وضع زندگی روستاییان شود بلکه این جاذبه را ایجاد کند که من و شما این شهر و هوای آلوده را رها کنیم و به آنجا پناه ببریم و کسبی هم راه بیندازیم و چرخمان از امروز، بهتر بچرخد؟
3- آیا مساله آنها که روستا را ترک میکنند و برای گذران زندگی به شهرهای دیگر پناه میبرند این است که توان خریدن خانهای به اندازه 350 میلیون تومان را نداشتهاند؟ با دقت به این سوال فکر کنید. چرا مردم روستای خودشان را رها میکنند و به امید آیندهای بهتر به شهرها مهاجرت میکنند؟ دلیلش این است که آنجا خانهای ندارند؟ دلیلش خانه و 350 میلیون نیست! دلیل در این است که روستا، آینده اقتصادی جذابی ندارد و به همین دلیل است که میبینیم مهاجرت افزایش پیدا کرده. چرا روستا آینده اقتصادی ندارد؟ اولین دلیل به آب برمیگردد که کمتر از همیشه است. دلیل دوم؟ بگیرنگیرهای دولتی. وقتی شما روستایی را حمایت نمیکنی، تکلیف کشت گندم یا برنجش را مشخص نمیکنی، از دامدار روستایی گوشتش را نمیخری یا قدرت خرید مردم را طوری پایین میآوری که سرانه مصرف خرید گوشت کاهش یابد، آینده اقتصادی روستا را با تردید و سردرگمی مواجه میکنی، بعد انتظار داری مردم با رقم خرید یک ماشین دستدوم حاضر شوند به روستا برگردند؟ آنجا برگردند که چه کنند؟ منتظر باشند ببینند باران میآید یا نه؟ که خرید تضمینی گندم وضعیتش سروقت مشخص میشود یا عملا یک ماه دیرتر؟ خندهتان نمیگیرد؟ اصلا در روستا زندگی کردهاید و معادلات زندگی روستایی را میفهمید که این رقم خندهدار را پیشنهاد کردهاید؟
4- روستا یک بافت فرهنگی مشخص دارد. درست که بافت جمعیتیاش با مشکل مواجه شده و مهاجرتهای نسل جوان، کمی اوضاع جمعیتی روستاها را از توازن خارج کرده اما بافت سنتی و فرهنگی تا اندازهای دستنخورده باقی مانده. این طرح فقط برای آنهایی خوب است که میخواهند با کمکهزینه دولتی در روستا ویلادار شوند! فرض کنید زمینی در روستایی خریدهاید و توان ساخت ویلا داخلش را ندارید. خب به لطف این وام میتوانید یک ویلای سبک به صورت موقت بسازید و هفتهای یکی دوبار هم به آن سر بزنید و ترقی و افزایش قیمت زمین و ویلای خود را شاهد باشید تا بعد که دوباره یکی از این اساتید، به شیوه پرفسور بالتازار چنین طرحی را ارائه کند و شما بتوانید یک طبقه دیگر به ویلایتان اضافه کنید! اینکه بافت فرهنگی روستا نابود میشود و عزیزان شهری برای گرفتن پارتیهای آخر هفته خود به ویلاهای وامدارشان سر بزنند هم ظاهرا اصلا مهم نیست؛ هست اما نه برای عزیزان در بنیاد مسکن!
5- میخواهید روستاها را آباد کنید؟ به روستاییان وام و امکانات بدهید. جادهها و مدارس و بیمارستانهایشان را تقویت کنید و برایشان شرایطی را لحاظ کنید که برای هر چیز سادهای مجبور به رفتن به شهر نشوند. راه نجات زندگی روستایی، اضافه کردن آدمهای شلوارکپوش شهری در محیط ویلایی آنجا نیست که جوج و نوشابه بزنند و صدای ضبط را زیاد کنند! راهش را باید در تقویت امکانات روستا و افزایش جذابیتهای زندگی در آن و باثبات کردن مجدد زندگی اقتصادی روستایی یافت. کاری کنید کشاورز نگران قیمت گندم و برنج و چای نباشد و بداند دولت همیشه از او حمایت میکند؛ روستاها خالی از سکنه نخواهند ماند.