تاریخ : Tue 28 Nov 2023 - 03:20
کد خبر : 89264
سرویس خبری : جهان شهر

آیا آمریکا می‌تواند قدرت‌های متوسط جهانی را به خود جذب کند؟

پنجره واشنگتن و داستان‌هایی که روسیه می‌گوید؛

آیا آمریکا می‌تواند قدرت‌های متوسط جهانی را به خود جذب کند؟

چالش پیش‌روی واشنگتن مقابله با پویش انتشار اطلاعات نادرست از سوی روسیه و تفهیم این نکته به کشورهای مذکور است که پربارترین فرصت‌ها در اختیار ایالات‌متحده و متحدان آن است.

سجاد عطازاده، مترجم: دنیل اس همیلتون و آنجلا استنت، پژوهشگران موسسه بروکینگز، در مقاله‌ای با عنوان «آیا آمریکا می‌تواند قدرت‌های متوسط جهانی را به خود جذب کند؟» که در وب‌سایت فارن‌افرز منتشر شده است به کاهش نفوذ آمریکا در میان کشورهای متوسط جهانی پرداخته و این نکته را مطرح ساخته‌اند که روایت روسیه از جنگ اوکراین در میان افکار عمومی کشورهای مذکور پذیرش بیشتری دارد. از زمان حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022، بسیاری از تحلیلگران غربی این ادعا را مطرح کرده‌اند که مسکو به‌طورفزاینده‌ای منزوی شده و بخش زیادی از نفوذ بین‌المللی خود را از دست داده است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در اوایل سال جاری توسط دیوان کیفری بین‌المللی به دلیل ارتکاب جنایات جنگی محکوم شد- به این ترتیب او برای جلوگیری از بازداشت فقط به کشورهایی می‌تواند سفر کند که اساسنامه رم این دیوان را تصویب نکرده‌اند. دیپلمات‌های غربی نیز از سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه دوری می‌کنند. آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر به یکی از خبرنگاران درباره علت عدم ملاقات خود با لاوروف گفت که این اقدام بیهوده خواهد بود زیرا لاوروف دروغ می‌گوید که اختیاری برای مذاکره ندارد.گسترش شکاف بین روسیه و غرب غیرقابل انکار است. با این حال روندی دیگر در سایر نقاط جهان خود را آشکار کرده است: مسکو نفوذ خود را در بسیاری از کشورهای مهم جهان، از جمله کشورهایی که برای واشینگتن اهمیت زیادی دارند افزایش داده است. این کشورها هم از تقسیمات جدید جهانی برای ارتقای جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی خود بهره گرفته‌اند. در طی سال جاری ما نویسندگان مقاله حاضر با دانشمندان، کارشناسان بخش خصوصی و سیاستگذاران هفت شریک مهم ایالات‌متحده - برزیل، هند، اندونزی، اسرائیل، مکزیک، آفریقای‌جنوبی و ترکیه - گفت‌وگو کردیم تا موضوعات اصلی موجود در روابط آنها با روسیه نحوه تعامل دولت‌های آنها با مسکو و نحوه نگرش آنها به جنگ روسیه در اوکراین را مشخص سازیم. آنچه در همه این گفت‌وگوها برای ما مشهود بود وجود بی‌میلی برای جانبداری از یکی از طرفین در آنچه عمدتا به‌عنوان یک درگیری کاملا اروپایی تلقی می‌شود، بود. مصاحبه‌شوندگان به‌صراحت اعلام می‌کردند که مردم کشورهای آنها روایت‌های روسی را که غرب را مقصر جنگ می‌دانند، پذیرفته‌اند؛ وضعیتی که بازتابی از قدرت متقاعدکننده پویش پراکنش اطلاعات نادرست روسیه به شمار می‌رود. درنهایت ما به این نتیجه رسیدیم که انتخاب بی‌طرفی تا حدی ناشی از نفوذ و اجبار روسیه است. در برخی از کشورها وابستگی به هیدروکربن، کود، غلات یا تسلیحات روسی به شکل‌ دادن واکنش آنها به جنگ کمک کرده است. به علاوه کرملین در بعضی از مناطق به‌ویژه در هند و اندونزی از نگرانی‌های مربوط به جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای چین برای معرفی خود به‌عنوان یک وزنه تعادل در برابر پکن استفاده کرده است. البته این امر بدان معنا نیست که ایالات‌متحده و متحدان آن در نبرد برای کسب نفوذ از روسیه شکست خورده‌اند؛ اما در عین حال آنها نمی‌توانند انتظار حمایت کامل این کشورها را از خود داشته باشند؛ کما اینکه مسکو هم قادر به این کار نیست. در دنیایی که رقابت قدرت‌های بزرگ در آن دوباره جان گرفته است قدرت‌های متوسط در پی فرصت و نه هم سویی و تعهد هستند. چالش پیش‌روی واشنگتن مقابله با پویش انتشار اطلاعات نادرست از سوی روسیه و تفهیم این نکته به کشورهای مذکور است که پربارترین فرصت‌ها در اختیار ایالات‌متحده و متحدان آن است.
کرملین با یک راهبرد مبتنی‌بر پراکنش موفقیت‌آمیز اطلاعات نادرست بخش زیادی از جهان را متقاعد کرده است که گسترش ناتو تمامیت ارضی روسیه را تهدید کرده و مسکو چاره‌ای جز دفاع از خود با راه‌اندازی «عملیات نظامی ویژه» در اوکراین نداشته است. روسیه مهارت زیادی در استفاده از احتیاط موجود نسبت به واشنگتن در کشورهایی مانند برزیل، هند، اندونزی، مکزیک و آفریقای‌جنوبی به نفع خود دارد. روایت روسیه درباره «متجاوزان واقعی» مطابق با نارضایتی گسترده از ایالات‌متحده و خشم موجود از انحراف توجهات از نگرانی‌های فوری جهانی درباره آب‌وهوا، بدهی، انرژی و غذا بر اثر جنگ اوکراین و رقابت فزاینده واشنگتن و پکن است. یکی از سیاستگذاران برزیلی اظهار داشت که ایالات‌متحده از رویکرد «دراز کردن دست نیاز در زمانی که به شما احتیاج دارد» در آفریقا، آسیا و آمریکای‌جنوبی استفاده می‌کند و سیاست‌های «پرنوسان» آن شکاف‌هایی را برای چین و روسیه ایجاد می‌کند که می‌توانند از آنها بهره بگیرند. یک مفسر اندونزیایی هم افزود: «غرب با اندونزی به‌عنوان یک مهره در بازی بین‌المللی با چین و روسیه رفتار می‌کند؛ نه به‌عنوان یک کشور مستقل و شریک برابر؛ در نتیجه بسیاری از مشکلات سیاسی غرب با اندونزی خود ساخته هستند.» سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند هم در ژوئن 2022 صراحتا به همتایان اروپایی خود گفت که آنها باید «این ذهنیت را کنار بگذارند که مشکلات اروپا مشکلات جهان است، اما مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست.» رهبران غربی متوجه مزیت روسیه در این «جنگ الفاظ و خطابه» شده‌اند. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در کنفرانسی در ماه فوریه با اشاره به کاهش جایگاه غرب در نزد بقیه جهان گفت «از اینکه چقدر اعتبار ما در حال از دست رفتن است، شوکه شده است.» جوزپ بورل، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا هم در همین مراسم اذعان کرد که «روایت روسیه چقدر قدرتمند است.» رسانه‌های روسی که اطلاعات نادرست و پروپاگاندا منتشر می‌کنند، نفوذ قابل‌توجهی در سراسر جهان یافته‌اند. مثلا تبلیغات تهاجمی کرملین با استفاده از شبکه آرتی اسپانیایی - نسخه اسپانیایی‌زبان یک رسانه دولتی روسیه - در سراسر آمریکای‌لاتین مورد توجه قرار گرفته است. تحقیقات انجام‌شده در قاره آمریکا و اسرائیل هم نشان می‌دهد که دولت روسیه در پشت شبکه‌ای از وب‌سایت‌ها است که در ظاهر سایت‌های خبری قانونی بوده اما در واقع منبع اطلاعات نادرست به شمار می‌روند. در هند، اندونزی و آفریقای‌جنوبی هم‌سکوهای‌های شبکه‌های اجتماعی از تبلیغات روسی اشباع شده است.
در دوران پوتین مسکو خود را به‌عنوان یک مدافع جهانی ارزش‌های سنتی در برابر جوامع بی‌بندوبار غربی که سقط جنین و حقوق دگرباشان جنسی را ترویج می‌کنند آزادی‌های مذهبی را سرکوب می‌کند و ترجیحات فرهنگی خود را بر دیگران تحمیل می‌کند، معرفی کرده است. چنین ایده‌هایی در میان برخی از جمعیت‌های محافظه‌کار فرهنگی و مذهبی در سراسر آفریقا، آسیا، آمریکای‌لاتین و خاورمیانه و همچنین در اروپا و آمریکای شمالی طنین‌انداز شده است. روسیه همچنین از گذشته خود در دوران شوروی در خدمت به اهداف سیاسی کنونی خود استفاده کرده است. مسکو در تعاملات خود با هند، اندونزی، مکزیک و آفریقای‌جنوبی از حمایت تاریخی شوروی از جنبش‌های ضداستعماری استفاده می‌کند. لاوروف روسیه را در کنار کشورهایی قرار داده است که در برابر «تلاش‌های غرب برای جعل تاریخ و برای پاک کردن خاطره جنایات وحشتناک استعمارگران، از جمله نسل‌کشی» ایستاده‌اند. چنین لفاظی‌هایی به‌ویژه در آفریقای‌جنوبی موثر بوده است، جایی که حزب حاکم کنگره ملی آفریقای، حمایت مسکو از این حزب را در دوران آپارتاید با انفعال واشنگتن در همان دوران مقایسه می‌کند. بسیاری از رهبران وقت حزب در اتحاد جماهیر شوروی یا روسیه تحصیلکرده بودند. همذات‌پنداری قوی با مسکو و همچنین مخالفت ایشان با استعمار غرب به شکل‌گیری این احساس منجر شده که آنها نسبت به روسیه امروزی آنچه یکی از کارشناسان «دین رهایی» خوانده است، دارند - احساسی که دولت روسیه هم آن را تقویت کرده است. یکی از مصاحبه‌شوندگان آفریقایی ما اظهار داشت که نتیجه این وضعیت «تمجیدی تقریبا ساده‌دلانه از روسیه» است که مبتنی‌بر ادراک نخبگان حاکم از «اتحاد باشکوه جماهیر شوروی» است.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.