فرهیختگان: رهبر انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار صمیمانه مدالآوران بازیهای آسیایی و پاراآسیایی هانگژو و جمع دیگری از قهرمانان، ورزشکاران، پیشکسوتان و فعالان عرصههای ورزشی، با تشکر عمیق از ورزشکاران و مربیان افتخارآفرین کشور، رفتارهای احترامبرانگیز آنان در میدانهای ورزشی را تجلیدهنده چهره برجسته ملت ایران خواندند و با تاکید بر ضرورت رسیدگی مسئولان به زندگی قهرمانان ورزشی افزودند: «رژیمصهیونیستی در حادثه طوفان الاقصی به دست حماس ضربه فنی شد و با همه جنایاتش نتوانست این شکست سنگین را جبران کند و در آینده هم نخواهد توانست.» بخشهایی از بیانات ایشان را در ادامه میخوانید.
یکی از توصیههایی که من چند سال قبل به مسئولان ورزش کشور کردم این بود که سعی کنند این ورزش را بینالمللی کنند؛ این ورزش بسیار ورزش زیبایی است. این گود ما، این سردم و ضرب ما، این حرکات ورزشی بسیار زیبا، آن شنا، آن میلگیری، آن میلبازی، آن چرخی که میزنند، آن کارهایی که میکنندــ که امروز یک نمونههای خیلی قشنگ آن را این نوجوانهای عزیزمان انجام دادندــ همه اینها چیزهای تماشایی برای هر علاقهمند به ورزش است. خوشبختانه میبینم که اینها پیش رفته. ورزشی که امروز اینجا این بچهها کردند، از ورزش زورخانهای که ما در دوره جوانی دیدیم انصافا بهتر بود؛ کارتان خیلی قشنگ بود، خیلی خوب بود.
و اما عرایض من با شما ورزشکاران عزیز؛ تشکر صمیمانه میکنم از مدالآوران. تشکر میکنم از بانوان ورزشکار؛ از آن بانویی که با حجاب کامل، پرچم این دوره از ورزشهای آسیایی را حمل کرد و در مقابل یک دنیا هویت و شخصیت زن ایرانی را نشان داد. تشکر میکنم از آن بانوی ورزشکاری که در هنگام اهدای مدال، حاضر نشد با مرد نامحرم دست بدهد؛ او دستش را دراز کرد، این بانو دست نداد. اینها خیلی اهمیت دارد؛ اهمیت این حاشیهها از خود ورزش کمتر نیست، [بلکه] شاید بیشتر است. تشکر میکنم از آن بانویی که با کودک نوزاد خودش، در آغوش، رفت روی سکو و مدالش را گرفت؛ این یک حرکت نمادین است؛ این در دنیا به معنای احترام گذاشتن زن به نقش خانواده و نقش مادری است. تشکر میکنم از ورزشکارانی که حاشیههای ارزشی را به ورزش خودشان افزودند و اضافه کردند؛ سجده کردند روی زمین بعد از پیروزی، دستشان را به دعا بلند کردند در وسط میدان ورزشی، پرچم را بوسیدند، روی پرچم سجده کردند. اینها خیلی کارهای مهمی است؛ اینها کارهایی است که تشخص ورزشکار ایرانی ـ اسلامی را، بلکه هویت ملت ایران را در مقابل چشم صدها میلیون تماشاگر نشان میدهد و ثبت میکند؛ اینها کارهای کوچکی نیست. این سجده با سجدهای که انسان در خانه میکند یا در مسجد میکند، خیلی فرق دارد؛ این چادر با چادری که در خیابان تهران کسی سرش میکند خیلی فرق دارد. تشکر میکنم از آن تیم ملیای که به نشانه دفاع از مظلوم، با چفیه وارد زمین شد. تشکر میکنم از ورزشکارهایی که هرکدام بهنحوی در حمایت از فلسطین موضع گرفتند؛ موضع خودشان را در مقابل چشم دنیا- نه در خفا- اعلام کردند، مدالشان را به کودکان غزه دادند، مدالشان را به شهدای بیمارستان- که محل فاجعهآفرینی رژیمصهیونیستی بود- اهدا کردند. تشکر میکنم از ورزشکارانی که از رویارویی با طرف صهیونیست خودداری کردند؛ امروز معلوم میشود که اینها چه کار درستی انجام دادند؛ حقانیت اینها امروز بیشتر از همیشه آشکار میشود. این تشکرهای ما است.
حرف دوم، سخن با مسئولان است. البته ما با مسئولان بینالمللی ورزش خیلی حرف داریم، به آنها خیلی ایراد داریم؛ روزی باید به این ایرادها عادلانه رسیدگی بشود. امروز قدرتهای استعمارگر و استثمارگر و مستکبر، تقریبا پشت سر همه مراکز بینالمللی ایستادهاند و مانع از بررسی عادلانهاند، اما یک روز انشاءالله نوبت بررسی عادلانه به این چیزها خواهد رسید. میگویند «ورزش سیاسی نیست»، اما آن وقتی که احتیاج دارند ورزش را سیاسی کنند، به بدترین شکل ورزش را سیاسی میکنند. به یک بهانهای یک کشور را از شرکت در همه آوردگاههای ورزشی بینالمللی محروم میکنند؛ چرا؟ [چون] شما فلان جا جنگ کردید؛ اما همانها پنج هزار کودک شهید را در غزه ندیده میگیرند! اینجا ورزش نباید سیاسی بشود، اما آنجا بهطور واضح سیاسی میشود، اشکالی هم ندارد! یک کشور را به بهانه جنگ از مسابقات جهانی محروم میکنند، یک کشور را، یک دولت را بهکلی ندیده میگیرند؛ نه اینکه بهخاطر جنگ، [بلکه] بهخاطر جنایتهای جنگی و حتی بهخاطر نسلکشی [هم] آن را از ورود در میدانهای بینالمللی محروم نمیکنند. از این قبیل هست دیگر؛ اینها متاسفانه مشکلات بینالمللی ورزش دنیا است؛ و مخاطب این حرفها هم مسئولان ورزش دنیا هستند؛ حالا رشوهها بماند، فسادها بماند، ناداوریها بماند، مافیاهای ورزشی دنیا بماند؛ یک روزی انشاءالله باید به اینها رسیدگی بشود. این مربوط به مسئولان جهان است.
اما مسئولان خودمان که با آنها حرفهای زیادی داریم. من خیلی از این حرفها را در حضور خود ورزشکارها به مسئولان محترم ورزشی کشور گفتهام، بعضیها را هم در جلسات خصوصی به آنها و به مسئولان بالاترشان تذکر دادهام و گفتهام؛ باید دنبال بشود. همانهایی که حالا وزیر محترم اینجا ذکر کردند، باید دانهدانه دنبال بشود؛ همان مطالبی که این کشتیگیر عزیزمان اینجا گفت، باید دنبال بشود. من میگویم ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد. ما شعار «ایران قوی» دادهایم دیگر؛ ورزش ایران قوی باید یک ورزش قوی باشد. قوت ورزش به چیست؟ اتخاذ تدابیر درست در انتخاب مربی، در ترکیب تیمهای ملی در همه رشتهها، در مراقبت جدی از بروز آفت در ورزش؛ مراقب باشند که در ورزش کشور آفت به وجود نیاید. «آفت» یعنی چه؟ یعنی فساد اقتصادی، یعنی تشکیل مافیاهای ورزشی در داخل، یعنی آفتهای اخلاقی برای ورزشکاران پاکیزه و پاکدامن ما؛ اینها باید مراقبت بشود.
یکی از وظایف مسئولان محترم ورزش کشور این است که برای رفع مشکلات قدیمی ورزش برنامهریزی کنند. «مشکلات قدیمی» یعنی چه؟ [یعنی] سوالهای بیپاسخ: نقش دولت در ورزش چقدر است؟ دولت چه اندازه در ورزش یا در تیمهای ورزشی دخالت کند؟ مساله خصوصیسازی، مساله قراردادهای ورزشی، مساله مربی خارجی و امثال اینها؛ اینها سوالهایی است که مطرح است و هرچند وقت یکبار، یک پاسخی داده میشود، باز بعد از مدتی این پاسخ تغییر پیدا میکند. اینها باید برنامهریزی بشود؛ یک برنامهریزی مبتنیبر اساس اصول حرفهای ورزش. این جزء نیازهای واقعی ورزش کشور است؛ این یک مسئولیت مهم مسئولان ورزشی است.
یک مسئولیت مسئولان محترم ورزشی رسیدگی به وضع زندگی ورزشکاران است که اینجا اشاره هم کردند. این کارهایی که وزیر محترم گفتند بنا است در زمینه مسکن و اشتغال و امثال اینها انجام بگیرد، بسیار کارهای خوبی است، بهشرطی که دنبال کنند، به شرطی که با جدیت پیگیری بشود. نمیشود ما از ورزشکار توقع داشته باشیم که در میدانهای جهانی افتخارآفرینی بکند، اما با نیازهای آنها رفتار متناسبی نداشته باشیم. باید کاری کنند که ورزشکاران ما در یک سطح قابلقبولی بتوانند اطمینانخاطری برای زندگی داشته باشند. بهنظر من بهترین راهش همین مساله اشتغال، مساله مسکن و مانند اینها است که گفتند.
یکی از وظایف مسئولان رفتار پدرانه با ورزشکار است. من خواهش میکنم مسئولین کشور با ورزشکاران همه رشتهها نشستوبرخاست صمیمانه داشته باشند. البته بعضی از رشتههای ورزشی بیشتر مطرح میشوند، بعضی از رشتهها خیلی کم مطرح میشوند؛ با همه این ورزشکاران در همه رشتهها نشستوبرخاست داشته باشند، بنشینند، حرفهایشان را بشنوند، درددلهایشان را بشنوند، درخواستهایشان را بشنوند و پاسخگو باشند. این درخواستهای ما از مسئولان و خطاب ما به مسئولان ورزشی است.
یک جمله هم درباره مساله فلسطین عرض بکنیم. اگر من بخواهم به شما ورزشکارها درباره این حوادث اخیر یک جمعبندی ارائه بدهم، آن جمعبندی و آن جمله کوتاه این است که رژیمصهیونیستی در حادثه «طوفان الاقصی» ضربهفنی شد؛ یعنی حماس به عنوان یک گروه مبارز ــ نه به عنوان یک دولت، نه به عنوان یک کشور با امکانات زیاد؛ به عنوان یک گروه، یک گروه مبارز ــ توانست دولت غاصب صهیونیست را با آنهمه امکانات ضربهفنی کند؛ این خلاصه مطلب است. تا امروز هم نتوانستهاند خودشان را از زیر بار فشار و ننگی که این شکست بر آنها وارد کرده خارج کنند. بله، قدرتنمایی میکنند، اما کجا؟ در بیمارستان مریضهای غزه، در مدرسه غزه، روی سر مردم بیپناه غزه! این قدرتنمایی ارزشی ندارد؛ این، مثل آن است که یک ورزشکاری در میدان شکست بخورد، بعد برای تلافی آن شکست، به طرفدارهای تیم مقابل حمله کند، به آنها فحاشی کند و آنها را کتک بزند! یعنی فضاحتبارتر از کاری که رژیمصهیونیستی کرده انصافا وجود ندارد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته