تاریخ : Mon 13 Nov 2023 - 23:30
کد خبر : 88207
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

درباره مساله «جابه‌جایی» در برنامه‌های تلویزیونی

ویه‌ای در مخالفت با ایده تاسیسی شبکه افق:

درباره مساله «جابه‌جایی» در برنامه‌های تلویزیونی

جابه‌جایی تیم تولید‌کننده نباید با ایده تاسیسی شبکه افق تعارضی داشته باشد. در زمان تاسیس این شبکه، جواد رمضان‌نژاد، مدیر وقت شبکه در نشست رسانه‌ای افتتاحیه شبکه افق درمورد موضوعات محوری این شبکه گفته بود: «محتوا و موضوع اصلی و محوری شبکه افق مبتنی‌بر مفاهیم انقلاب و تحولات منطقه با عنوان بیداری اسلامی است. مسئولان این شبکه در ادامه مسیر به این نتیجه رسیدند که محور برنامه‌ها باید سبک زندگی ایرانی- اسلامی با تمرکز بر انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی باشد.»

عاطفه صادقی، پژوهشگر: اخیرا در اقدامی شبانه خبری مبنی‌بر جابه‌جایی تیم تولیدکننده برنامه «به افق فلسطین» منتشر شد بدون آنکه دلایل این امر و عقلانیت این رفتار به مخاطب توضیح داده شود و این درحالی است که حتی ریاست صداوسیما از این اتفاق اعلام بی‌خبری کرده، توییت‌های مختلفی دلیل چنین اقدامی را تلاش تولیدکنندگان سابق برنامه برای حضور سلایق و دیدگاه‌های مختلف از دیگر جناح‌های کشور برای تبیین مساله فلسطین عنوان کردند. طبیعتا وقتی با موضوع مهم، سیاسی و معاصری چون فلسطین مواجهیم ابعاد مختلف تولید یک برنامه تلویزیونی جلوه‌گر می‌شود که خصوصا با توجه به حساسیت ژانر تلویزیونی، به‌راحتی نمی‌توان از جابه‌جایی و حذف تیم تولید یک برنامه موفق گذشت.

در لزوم رعایت حق معنوی مخاطب توسط شبکه افق
فارغ از اینکه دلیل جابه‌جایی این تیم موفق رسانه‌ای چیست باید توجه شود که برنامه‌ رسانه‌ای یک برنامه دیالکتیک‌محور است که طی آن، دیالکتیکی میان سازندگان و مخاطبان شکل گرفته و وقتی آن برنامه در قالب تصویر به ظهور و عینیت می‌رسد، درواقع به بخشی از آرشیو سازمانی و حافظه جمعی تبدیل می‌شود. در چنین وضعیتی اگر چه «مالکیت» برنامه همچنان در اختیار سازندگان و شبکه انتشار است ولی «موجودیت» آن به جهت شکل‌دهی به یک تصویر جمعی مشترک میان مخاطب و سازنده، امری مشارکتی است و حقوقی را برای مخاطب شکل می‌دهد که مالک بدون توضیح نمی‌تواند در آن تصرف کند، ازجمله آن حقوق معنوی همین تغییرات ناگهانی است که عدم مراقبت بر الزامات آن توسط مسئولان و مدیران شبکه- مانند توضیح قابل‌قبول به مخاطبان و دریافت نظرات آنان- حیثیت حرفه‌ای و کاری کل سازمان را زیرسئوال می‌برد. عدم التزام به چنین رویه‌ای در منطق رسانه‌ای جز انحصارگرایی و استبداد معنایی ندارد. چنین جابه‌جایی‌هایی که عموما سلیقه‌ای و پشت اتاق‌های بسته تصمیم گرفته می‌شود، نگاه‌شان به رسانه و تیم تولید صرفا رویکردی مونولوگی و مکانیکی دارد. آنها مساله جابه‌جایی تیم تولیدکننده را در حد تعویض پوشک بچه ساده گرفته و صرفا در حیطه اختیارات خود و از حقوق خود می‌دانند و دقیقا به همین دلیل است که حتی نیازی به توضیح درخصوص جابه‌جایی تولیدکنندگان برنامه‌ای که توانسته رضایت و همراهی مخاطبان را رقم زده و مباحثات جمعی قابل‌قبولی در موضوع فلسطین شکل دهد، نمی‌بینند.

ویه‌ای در مخالفت با ایده تاسیسی شبکه افق
نکته بعدی این است که جابه‌جایی تیم تولید‌کننده نباید با ایده تاسیسی شبکه افق تعارضی داشته باشد. در زمان تاسیس این شبکه، جواد رمضان‌نژاد، مدیر وقت شبکه در نشست رسانه‌ای افتتاحیه شبکه افق درمورد موضوعات محوری این شبکه گفته بود: «محتوا و موضوع اصلی و محوری شبکه افق مبتنی‌بر مفاهیم انقلاب و تحولات منطقه با عنوان بیداری اسلامی است. مسئولان این شبکه در ادامه مسیر به این نتیجه رسیدند که محور برنامه‌ها باید سبک زندگی ایرانی- اسلامی با تمرکز بر انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی باشد.» اگر عملیات طوفان ‌الاقصی را بخشی از پازل بیداری اسلامی بدانیم جای طرح این پرسش باقی است که چرا تیم تولیدکننده‌ای که توانسته بود مساله فلسطین را از امری سیاسی و کلیشه‌ای به امری اجتماعی و قابل گفت‌وگو ارتقا دهد، به‌جای آنکه تشویق شوند، حذف شدند؟! شبکه افق با یک جابه‌جایی به‌ظاهر ساده ولی استراتژیک به‌جای آنکه بازوهای تعامل و هم‌صحبتی خویش با مخاطبان را تقویت کند با کج‌سلیقگی و تنگ‌نظری آخرین حلقه امید دلدادگان به رسانه ملی را کور کرده و شجاعت و صراحت دفاع از آرمان‌های انقلاب 57 را در پوشش انحصار و تنگ‌نظری کمرنگ می‌کند.

«جابه‌جایی» در منطق رسانه امری پیش‌رونده است
به‌دلیل خاصیت ارتجاعی و دیالکتیکی رسانه، جابه‌جایی فقط در تیم تولیدکننده محصور نمی‌ماند و قطعا به مخاطبان و اعتمادشان سرایت خواهد کرد و این همان نقطه نگران‌کننده‌ای که باید نسبت به آن انذار داد، خصوصا آنکه برنامه‌هایی با صبغه سیاسی به‌دلیل ذات امر سیاسی به‌سختی می‌توانند سرمایه‌ای اجتماعی را در سپهر رسانه‌ای تولید کنند. تاکنون حدود 9 سال از تاسیس شبکه افق می‌گذرد و شاید بد نباشد مدیران و مردم جابه‌جایی میزان مخاطب و اقبال عمومی را در شبکه‌هایی مانند الجزیره با شبکه افق مقایسه کنند. قطعا رویکردهای جهانی به فهم بهتر از رسانه و ارتقای آن کمک خواهند کرد و از قضا در چنین مقایسه‌ها و رویکردهای کلان‌نگری است که وجه مثبت و ایجابی جابه‌جایی به‌جای وجه منفی آن به ظهور خواهد رسید و اهمیت توجه به روایت‌ها و تکثر گفت‌وگو‌ها درمورد مساله‌ای سیاسی و انسانی چون فلسطین بیش از پیش عیان خواهد شد.