زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: از 7 صبح 7 اکتبر تا امروز اگر مواضع کشورهای غربی را کنار بگذاریم و نگاهی به مواضع کشورهای منطقه درباره عملیات طوفان الاقصی بیندازیم، میتوان گفت تقریبا کشورهای منطقه و جهان اسلام مواضع متفاوت و متناقضی درباره حملات غزه گرفتند. برخی کشورها ابتدا سکوت اختیار کردند و در ادامه تداوم فشارهای بینالمللی مجبور به واکنش شدند و صرفا به محکومیت اقدامات صهیونیستها در قالب بیانیه و سخنرانی اکتفا کردند، برخی کشورها عملا در حمایت از صهیونیستها صحبت کردند و کشورهایی که در امتداد مواضع محور مقاومت قرار داشتند نیز از همان روزهای ابتدایی، این حملات را محکوم کردند. در این میان عربستان از جمله کشورهایی بود که موضع مبهم و نسبتا خنثی نسبت به حملات به غزه گرفت و سعی کرد تا جای ممکن از وارد شدن به تنش و درگیریها خودداری کند. ترکیه نیز در ادامه سیاستهای آونگی خود در قبال همه کشورها مواضعی دوگانه گرفت و ضمن محکوم کردن اقدامات صهیونیستها اما همچنان به روابط تجاری خود با اسرائیل ادامه داد. نکته قابل توجه در این میان، این است که آینده روابط رژیمصهیونیستی با توجه به حملات و عملیاتهای اخیر به چه سمتوسویی حرکت خواهد کرد و روابط دیپلماتیک این کشورها با اسرائیل در شرایط پسا 7 اکتبر دستخوش چه تغییر و تحولاتی خواهد شد. برای بررسی این موضع و رفتار دو کشور ترکیه و عربستان در این درگیریها با حسن هانیزاده، کارشناس مسائل خاورمیانه و مهدی سیفتبریزی، کارشناس مسائل ترکیه گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
مهدی سیفتبریزی، کارشناس مسائل ترکیه، موضع ترکیه در قبال مساله غزه را دوگانه دانست و در تحلیل آن گفت: «اگر بخواهیم رفتار ترکیه در قبال رژیمصهیونیستی را بعد از 7 اکتبر بررسی کنیم، باید آن را به دو بخش تقسیم کنیم. در روزهای ابتدایی عملیات طوفان الاقصی، یعنی فردای 7اکتبر، موضعی که دولت ترکیه و اردوغان در قبال عملیات طوفان الاقصی گرفت، موضعی تند نسبت به حماس بود و این حملات را محکوم کرد. در ادامه هم در مانوری که آمریکا در دریای مدیترانه در حمایت از اسرائیل برگزار کرد، کشتیها و ناوهای ترکیه در آن مانور شرکت کردند. بعد از عملیات طوفان الاقصی، حجم تجارت ترکیه با اسرائیل اگرچه کم شد اما تغییر محسوسی نکرد. هرچند که روزنامهها و اتاق فکرهای خارجی عنوان میکنند، تجارت خارجی اسرائیل با ترکیه به نصف کاهش پیدا کرده اما نسبت به فشاری که کشورهای اسلامی برای قطع روابط اقتصادی ترکیه با اسرائیل وارد میکنند، آنچه ترکیه در سیاست اعمالی خود و در میدان عمل انجام داده، نشان میدهد نهتنها به قطع روابط توجهی نداشته بلکه همچنان روابط اقتصادی خود را با اسرائیل حفظ کرده است.»
سیفتبریزی در ادامه تاکید بر سیاستهای اعلامی، موضعگیری ترکیه را امری میداند که میتواند به نفع ایران باشد و توضیح میدهد: «باید به این نکته اشاره کرد که ایران میتواند از این موضوع استفاده کند. اگر جمهوری اسلامی، بتواند سیاست درست و هوشمندانهای داشته باشد، هرچند همه میدانیم که سیاستهای اردوغان کاملا دوگانه است و ما از آن با عنوان سیاستهای آونگی یاد میکنیم، میتواند در لحظه موضع خود را تغییر بدهد. اما چیزی که فعلا شاهد آن هستیم این است که اگر هوشیار باشیم، میتوانیم بگوییم موضعگیریهایی که اردوغان در سطح بینالمللی انجام میدهد، در رسانهها، جهان عرب و کشورهای اروپایی، به نسبت موضعگیریهای ایران بازخورد بیشتری دارد. در زمانی که عربستان و بزرگان کشورهای جهان عرب موضعگیریهایی ندارند، میتوانیم برای در دست گرفتن فضای بینالمللی از موضعگیریهای اردوغان حمایت کنیم، ولی باید این را در نظر داشته باشیم که اگر قرار است مصالحهای بین حماس و رژیمصهیونیستی اتفاق بیفتد و صلحی برقرار شود و میانجی داشته باشد، نباید فضا را در اختیار ترکیه قرار بدهیم. اردوغان نباید بهعنوان میانجی این صلح شناخته بشود تا بتواند برای خود در جهان اسلام اعتباری دست و پا کند و دوباره همان سیاستهایی که در سالهای قبل بهعنوان بزرگ جهان اسلام انجام داد و لیبی و سوریه را به آتش کشید، دوباره به آن سمت حرکت کند. این امر به نوع تعامل مسئولان سیاست خارجه ایران با ترکیه و اینکه چه نوع تعاملی را با هم برقرار میکنند، برمیگردد. ما میتوانیم از موضعگیریهای اردوغان استفاده کنیم ولی به یاد داشته باشیم که اردوغان میتواند متفاوتتر از آن چیزی که در میتینگهای تبلیغاتیاش میگوید، برخورد کند. اما تاکید همچنان براین است که جمهوری اسلامی با اینکه میتواند از فرصت بهوجودآمده -برای اینکه ترکیه را در فضای بینالملل بهعنوان کشور مسلمان میشناسند- و از موضعگیریها استفاده کند و یک اجماع جهانی به وجود بیاورد، اما جمهوری اسلامی باید دقت کند که نقشی بیش از این به ترکیه ندهد و ترکیه بهعنوان میانجی صلح بین فلسطین و رژیمصهیونیستی قرار نگیرد و در این میان شاید قطر بتواند نقش موثری ایفا کند. یعنی اگر قرار باشد آتشبسی برقرار شود، ایران میتواند با قطر بهعنوان میانجی تعامل کند. اما اگر این میانجیگری به ترکیه واگذار شود، عواقب خوبی را شاهد نخواهیم بود.»
این کارشناس مسائل ترکیه در ادامه به این نکته اشاره میکند که سیاستهای اقتصادی و تجاری ترکیه با اسرائیل دچار تغییر محسوسی نشده است و توضیح میدهد: «در حال حاضر در سیاستهای اقتصادی و سیاستهایی که بین ترکیه و رژیمصهیونیستی وجود دارد، تغییر بزرگی دیده نشده است. در تمام این دوران ترکیه تقریبا هفتهای 30 پرواز به اسرائیل دارد. به لحاظ اقتصادی، حجم اقتصادی آهنی که فروخته میشود و نفتی که از ترکیه به اسرائیل صادر میشود، مواردی است که به آن اشاره شده ولی این همه ماجرا نیست. مواد معدنی و آهنی که به رژیمصهیونیستی صادر میشود و حتی قهوهای که توسط تجار خصوصی ترکیه صادر میشود، برای حمایت از سربازان صهیونیست در پشتصحنه در حال اتفاق افتادن است. فکر میکنم، این موضعگیریها صرفا در شرایط فعلی مطرح میشود و یک جنبه روبنایی دارد، و در زیر هیچ اتفاقی در اقتصاد ترکیه و رژیمصهیونیستی نیفتاده است و ترکیه همان سیاستهایی که در چند وقت گذشته در استحکام روابط خود با اسرائیل داشت را همچنان ادامه خواهد داد.»
برای خواندن متن کامل گفتوگو، اینجا را بخوانید.