برنامههای شهیدیفر در صداوسیما در زمان پخش خود با اقبال خوبی از جانب مخاطبان تلویزیون همراه شدند و حالا در روزگار بمباران غزه و رسانه، تیم محتوایی تازهنفس با تهیهکنندگی شهیدیفر، برنامه به افق فلسطین را به آنتن شبکه افق آوردند. رسالت این برنامه، پاسخگویی به شبهات و همچنین بیان «ناگفتهها»ی نبردی خونین بود. در یکماه و اندی که از جنایات صهیونیستها گذشته، همچنان دستگاه پرقدرت رسانههای جریان اصلی غرب بهدنبال ایجاد شبهات فراوانی در افکار عمومی هستند. در روزگار پرسوءتفاهم جامعه ایرانی و در میان هیاهوی رسانهها، برنامه به افق فلسطین از تلویزیون پخش شد تا بهنمایش واقعی آن چیزی که در نوار غزه رخ میدهد، کمک کند. تامین نیاز مخاطب در شنیدن و دریافت اطلاعات آنچه در غزه رخ داده است، محقق نمیشد مگر اینکه تصویر چشمنواز و محتوایی فاخر پیشروی او قرار میگرفت. برنامه به افق فلسطین، با فاصله گرفتن از کلیشهها و روتین برنامهسازی تلویزیونی، توانست مخاطب طرد شده تلویزیون را با خود همراه کند. برای مخاطبی که از بیرون به تغییر تیم محتوایی برنامه «به افق فلسطین» نگاه میکند، شاید بتوان دو دلیل را ردیف کرد؛ یکی اینکه برنامه نتوانسته در جذب مخاطب موفق باشد و دیگری اینکه ایدههای این تیم محتوایی نتوانسته مدیران فعلی تلویزیون را راضی نگه دارد. درمورد احتمال اول باید گفت وقتی به بازخوردها و تاثیر برنامه در فضای امروز رسانه نگاه میکنیم، نمیتواند این گزاره به واقعیت نزدیک باشد. اما درمورد گزاره دوم با توجه به شرایطی که امروز بر صداوسیما حاکم است، این احتمال میتواند قریب به یقین باشد. صداوسیما یا نمیتواند یا نمیخواهد نگاهها و ایدههای جایگزین را تحمل کند و اگر همین مسیر ادامه داشته باشد، باید گفت به این زودیها نخواهد توانست کلیشههای مرسوم برنامهسازی را بشکند و پاسخگوی نگاههای نیازمند به ایدههای وطنی رسانه نخواهد بود.
با این حال موفقیت برنامه «به افق فلسطین» روی آنتن یکی از کم مخاطبترین و نچسبترین شبکههای تلویزیون خودش حائز نکته قابل تأملی است و اثبات این مدعاست که اگر نگاهها و ایدههای نوین برنامهسازی فرصت یابند قطعا خواهند توانست آنتن مرده امروز تلویزیون را زنده کنند.
عاطفه جعفری به بهانه تغییر تیم سردبیری برنامه به افق فلسطین در گزارشش از ضعف مدیریت این روزهای رسانه ملی نوشته است. برای خواندن کامل گزارش به این لینک مراجعه کنید.