هومن جعفری، خبرنگار: 1. نوشتن از سحر قریشی، اگر بهمنظور توضیح دادن یک پدیده اجتماعی- اقتصادی- هنری باشد، ایرادی ندارد. اگر نیت و هدف حمله کردن به او باشد که کاری است عبث و غیرضروری چون سحر قریشی خودش را چنان زده که دیگر برای بقیه چیزی باقی نگذاشته. با این همه اگر به این فکر کنید که با توضیح دادن و بررسی آنچه او انجام میدهد، کمک میکنید تا مخاطب با این پدیده و موارد مشابه بیشتر آشنا شود، احتمالا بتوانید سطرهایی درموردش بنویسید که ارزش وقت خودتان و مخاطبتان را داشته باشد. آنچه در ادامه میخوانید، داوری سحر قریشی نیست که بهقول مسعود فراستی، دوستمان ماقبل داوری است. آنچه میخوانید توضیح یک تجارت است.
2. برای نان درآوردن باید بازار داشته باشی. بازار یک بازیگر سینما، طبیعتا چیزی نیست جز فیلم و سریال. از این منظر سحر قریشی باید در مارکت رسمی کار کند و دیده شود که شد. سالهای ابتدایی کار او با هر کیفیتی، از همین منظر باید بررسی شود. خانم قریشی بازیگر خوب یا بد یا متوسطی بوده؟ قضاوتش با شخص من نیست. به دو صورت میشود قضاوتش کرد. یکی از منظر حرفهای که خب اهالی فیلم و سریال باید به قضاوت بنشینند و دومی قضاوت مردمی یا هوادارانه است که خب حکایت دیگری دارد و جایش اینجا نیست. منظور این است که خانم قریشی، خوب یا بد، بازیگر مستعد و قوی یا بازیگر متوسط و ضعیف، هرچه بوده بخشی از سینما و تلویزیون در 10 سال اخیر بوده است و تلاش کرده تا در این مارکت هم دیده شود و هم به کسب درآمد برسد. از جایی به بعد برند سحر قریشی از فیلمهایی که بازی کرد و از سینمای بدنه بالاتر رفت. پرکاری او در سینمای تجاری در دهه 90، برای او سود و شهرت فراوانی را به ارمغان آورد اما آنچه به برند شخصی او اضافه شد، ارزشش بیش از فروش گیشه بود. او خود تبدیل به یک برند شخصی شد که میتوانست از راه تبلیغات سود فراوانی کسب کند. استفاده از برند شخصی بهجای برند هنری صدالبته کارسازتر بود؛ چراکه پروسه کسب درآمد از فضای مجازی نه وقتگیری ساخت یک اثر تلویزیونی یا سینمایی را دارد و نه کسی درگیر مبحث کیفیت میشود. به عبارت دیگر سحر قریشی دیگر نیازمند مارکت رسمی سینمای ایران نبود. همین که در چشم باشد و روزبهروز بر تعداد فالوورهایش افزوده شود، برای رسیدن به ثروت و آشنا شدن با فرصتهای کسب درآمد کفایت میکرد.
3. آدمهای مشهور از جایی به بعد باید انتخاب کنند که پیشه آنها چیست؟ آیا مشهور بودن یا ستاره بودن یا پرفالوور بودن شغل آنهاست یا مزیت شغلهای دیگری مثل ستاره سینما بودن. سحر قریشی انتخاب کرد که شغلش مشهور بودن باشد و بهتدریج مسیرش را از سینما بهسمت شهرت بیشتر تغییر داد. شایعات مربوط به ازدواج با مهدی طارمی مدتی او را روی بورس نگه داشت و بعد هم قصه باورنکردنی تتلو پیش آمد. مشخص بود که او به کار ستاره رپ نخواهد آمد و سبک زندگی این دو با هم سازگار نیست و نتیجهاش هم چیزی شد که قابل پیشبینی بود. تلاش نیمهکاره و خندهدار او برای تتو کردن صورت که با تمسخر تتلو همراه شد و بعد جداییشان و توهینهایی که بههم کردند، بخشی از همان مسیر مشهور ماندن یا مشهورتر شدن است.
خانم قریشی حالا بهجای ترکیه در امارات زندگی میکند و مشغول فروش چیز جدیدی است. تا دیروز محصولی که او میفروخت، «سحر دختر بدی میشود» بود. محصولی که با تتلو و تتو و گل و پستهای جنجالی به مخاطب فروخته میشد. حالا نوبت «سحر دختر خوبی میشود» است. حالا باید به خودانتقادی و خودتخریبی سبک دست زد و چند چیز جدید برای روی بورس ماندن و تیتر یک شدن «رو» کرد. چیزی مثل عمل بالای سرکار خانم به هنگام استعمال مواد مخدر و کمی هم افشاگری از تتلو که تضمینکننده باقی ماندن نگاهها به استاد است اما تا کی؟
4. خانم قریشی حالا مارکتی که دارد را با قدرت ادامه میدهد. بازار او، بازار مشهور ماندن در یوتیوب است و تصور عامه این است که ویدئوهای یوتیوبی سود خوبی دارند مخصوصا اگر فالوورهای زیادی داشته باشی. فالوور بالا جمع کردن عامهفریبی و عامهپسندی میخواهد و خواهرمان هنوز بخشی از هر دو را دارد. بهتدریج و با بالاتر رفتن سن و از دست دادن جذابیتهای جوانی، طبیعتا افت سنگینی در اینگونه درآمدها بهدست میآید اما تا آن موقع خدا بزرگ است. شاید راه درروی دیگری پیدا شد. بههرحال آدمی که بدن خود را با 25 میلیارد تومان مواد مخدر بمباران کرده، قطعا خیلی آدم آیندهنگری نیست اما برای ما که این مسیر را سالهاست دیدهایم و این آدمها را، پیشبینی آینده دشوار نیست. خانم قریشی الان دیگر هنرمند یا آرتیست نیست. بازیگری نمیکند. تلاشش مقابل دوربین یوتیوب شاید سودی به ارمغان داشته باشد اما لیبل یا برچسب هنری ندارد. استاد، بازیگر سابقند و بازیگرهای سابق که دستی در هنرهای دیگر ندارند و احتمالا خیلی هم سواد مالی بالایی ندارند، ناچارند دنبال اسپانسر باشند. اسپانسرهایی هم که برای چنین مواردی داوطلب میشوند عمدتا خارج از مارکت رسمی فعالیت میکنند. سایتهای شرطبندی، موسسههای مهاجرت و خدا میداند شرکتهایی از این دست. از این دست روابط رمانتیک نافرجام هم بعد از یکبار، دیگر جذابیتی برای مخاطب ندارد چون اینگونه مخاطب دنبال رابطههای جنجالی است. رابطه با پسرهای بد که منجر به کارهای بد شود. اگر خواهرمان بخواهد عین فیلمهای آبگوشتی دهه 90، مثلا با یک کیس مناسب خانوادهپسند ازدواج کند، قاعدتا هم با کمبود پیشنهاد مواجه خواهد شد و هم با افت سنگین فالوورها! او غول آخر بد بودن یعنی تتلو را تست کرد و از دست داد. از این به بعد، نفر بعدی باید در بد بودن یا در سبک زندگی خارج از عرف داشتن دستکم با تتلو رقابت تنگاتنگ داشته باشد که خب از این منظر هم در بازار خیلی نمونههای مشابه وجود ندارد. خانم قریشی حالا در یک مسیر بیبازگشت است. نه توان برگشت به مارکت هنری را دارد، نه احتمالا هنر دیگری دارد که بخواهد همان دور و برها برای خودش مثلا نمایشگاه خطاطی یا نقاشی راه بیندازد و آبرومندانه، تشک رسوایی و بیآبرویی را ببوسد و کنار بکشد و سر به راه شود. میماند ادامه دادن افشاگریها که آن هم بعد از مدتی تکراری میشود و احتمال شروع یک رابطه جدید که خب عرض کردم چون جناب تتلو همهچیز تمام بودند، انتخاب نفر بعدی از منظر هماوردی و برابر بودن برندها، مقداری دشوار است. مگر اینکه یکی باشد جوانتر که مافیای شرطبندی بخواهد با چند رابطه جنجالی و خبرسازیهای زرد مختص فضای مجازی، چهرهاش کند. مثلا یک رپر جدید. آن هم احتمالا دوامی نخواهد داشت.
5. توصیهای برای سرکار خانم قریشی دارم. فرار از مسیری که انتخاب کرده، جمع کردن هر چقدر پول که برایش مقدور است و انتخاب یک زندگی اقتصادی و ارزان بهمنظور حفظ همین سرمایه اندک برای مدتی طولانیتر. کمی فرار از حاشیه و تلاش برای یاد گرفتن فعالیت هنری دیگر. لایفاستایل دختر جنجالی به دوستمان نمیآید. همین حالا نیم دو جین چهره جوانتر و جنجالیتر و اصولا بیگانه با واژه آبرو، در حوزههای مختلف مثلا بلاگری و رپ خواندن چنان محتوای فاخری تولید میکنند که احتمالا تتلو هم رویش نشود گوش کند! در چنین فضایی، خانم قریشی برای دختر بد بودن زیادی خوب است درست همانطور که برای دختر خوب بودن، زیادی بد باشد. دو سمت بازار به شما نمیآید. یک مسیر میانه انتخاب کن تا عمر برندت کمی بیشتر طول بکشد.
6. آنچه خواندید داوری خانم قریشی نیست. صرفا توصیف یک وضعیت تجاری رو به شکست است. امیدوارم از بین این همه هنرمند دیگر در ایران، کسی اینگونه به کشتن آبرو و اعتبار خود دست نزند. مارکت غیررسمی پول زیاد دارد اما پولش ماندگار نیست! برندتان را برای سایتهای شرطبندی به فنا ندهید عزیزان!