فرهیختگان: بسیاری از تحلیلگران معتقدند عملیات 7 اکتبر فلسطینیها، واکنش به اقدامات رژیمصهیونیستی در سالهای اخیر بوده است. توقف یکدههای مذاکرات بین طرفین، ادامه شهرکسازیها در کرانه باختری و حتی سخن از الحاق این منطقه به سرزمینهای اشغالی، اسرا و شهدایی که روزانه به تعداد آنها اضافه میشوند دستبهدست هم داد تا فلسطینیها در روزگاری که هیچ گزینه دیگری پیشرو ندارند بین مرگ و مبارزه دومی را انتخاب کنند. اگرچه در هفتههای اخیر و پس از این جنگ تحلیلگران تنها راهحل موجود را راهکار دودولتی عنوان کردند اما نظرسنجیها چه در سمت فلسطین و چه رژیمصهیونیستی نشان میدهد که افکار عمومی مخالف این راهکار است. این مخالفت در طرف صهیونیست با رای به احزاب راستگرا و روی کار آمدن یک کابینه افراطی خود را به نمایش گذاشته است. درباره اینکه راهکار 2 دولتی چیست و آیا روی زمین این ایده قابل تحقق است با منصور براتی، کارشناس مسائل اسرائیل به گفتوگو نشستیم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*قبل از روند موجهای مهاجرتی، شاهد این هستیم که اکثریت در اختیار فلسطینیهاست و کمکم این اکثریت بههم خورد و تعداد یهودیها زیاد شد. حکومتی که از 1920 تا 1947 در فلسطین با عنوان حکومت قیمومیت بریتانیا حاکم بود، زمینه مهاجرت یهودیان از مناطق مختلف اروپا و روسیه را به فلسطین فراهم کرد. در این برهه حدود 800 هزار یهودی به فلسطین مهاجرت کردند. زمانی که تعداد یهودیها زیاد میشود، کمکم درگیریهایی بین فلسطینیها و یهودیها بهوجود میآید. در چند مرحله انگلیسیها مجبور به مداخله میشوند ولی هر دفعه بهنفع یهودیها اعمال نفوذ میکنند. کمکم این زمینه بهوجود میآید که حالا که یهودیها دارند به فلسطین میروند و تعداد یهودیها زیاد میشود چه کنیم؟ پاسخ روشن است! بیاییم برای اینها کشوری درست کنیم که مال اینها باشد و دیگر با عربها نجنگند. یک تکهاش را به اعراب و یک تکهاش را به یهودیها بدهیم. قبل از آن، دو طرح بهصورت همزمان مورد بررسی قرار گرفت؛ یکی طرح کشور واحد دوملیتی عرب- یهودی و دومی طرح تقسیم فلسطین به دو کشور یهودی و عربی بود. نهایتا طرح تقسیم رای آورد. اتفاقا ایران آن زمان طرفدار طرح یک دولت دوملیتی فدرال بود.
*وقتی که چهار جنگ بین عربها و اسرائیلیها شکل گرفت و اسرائیلیها مدام پیشروی کردند، آنها به این نتیجه رسیدند که باید این زمین را حفظ کنند. عمده پیشرویهای اسرائیل در جنگ 1967 اتفاق افتاد که سه برابر مساحت اسرائیل بیشتر شد. در هر کشوری بهدلیل ناامنی و خلأ امنیت ناشی از جنگ، تمایل به جناح راست بیشتر میشود. اصولا جنگ و ناامنی گرایش به جناح راست را بیشتر میکند. نکته دوم این است که چپگراها در رژیمصهیونیستی که همیشه نوید صلح را میدادند، نتوانستند هیچوقت این توافق را نهایی کنند. به همین دلیل بخشی از جامعه که چندینبار در اسرائیل به چپها رای داده، کمکم ناامید شده و به این جمعبندی رسیده که چپها نمیتوانند صلح و توافق نهایی داشته باشند، در عین حال امنیت اسرائیل را هم نمیتوانند تامین کنند. ما به این چپها رای میدهیم که بروند صلح کنند. صلح که نمیتوانند کنند، بلکه امتیازاتی میدهند که باعث تضعیف رژیمصهیونیستی میشود و طرف مقابل هم به اسرائیل حمله موشکی میکند. مساله دیگر در این بین نگاه حداکثرگرایانه یا ماکسیمالیستی جناح راست به ارض موعود برخلاف نگاه حداقلگرایانه چپهاست. این تضاد نگاهها بهصورت تاریخی از زمان تاسیس اسرائیل وجود داشته است. حتی از قبل تاسیس اسرائیل اینها در مجلسی که قبل از تاسیس اسرائیل داشتند، دو دسته شدند: «گروه صهیونیستها و صهیونیستهای تجدیدنظرطلب». صهیونیستهای چپگرا مثل بن گوریون، موشه شارت و بعدا گلدا مایر که نگاه کارگری دارند. این نگاه متعلق به عمده موسسان اسرائیل است. دسته دوم مثل مناخیم بگین یا اسحاق شامیر یا در سالهای بعد نتانیاهو در قالب صهیونیستهای تجدیدنظرطلب معنا پیدا میکنند. چون گروه اول اکثریت را تشکیل میداد و بیشتر بودند، به صهیونیست معروف شده و جریان اصلی شدند.
*اگرچه که جنگ معمولا یک عاملی است که افراطگرایی و تندروی را تشدید میکند و افرادی که دو سر طیف هستند را تقویت میکند اما این جنگ ممکن است تاثیر عکس روی دوطرف بگذارد. به چه معنا؟ در غزه که یک طرف جنگ است، حماس از 2007 به بعد حاکم است و در اسرائیل هم در چند سال اخیر بهخصوص از 2023 به بعد، راستها حاکم هستند، بهخصوص از اول 2023 راستگراترین و مذهبیترین کابینه تاریخ اسرائیل حاکم است. این کابینه در هفتم اکتبر 2023 ضربه کاری دریافت کرده و نتوانسته امنیت اسرائیل را حفظ کند، بنابراین جنگ ضربه بزرگی به راستگراها در رژیمصهیونیستی زده و ممکن است آنها تضعیف شوند که قطعا میشوند. سوال این است که چقدر تضعیف میشوند؟ نکته دوم این است که جایگزین راستگراها در اسرائیل چه هست؟ جایگزین در حال حاضر میانهروها هستند. شخصیتهایی مثل گانتز و لاپید که در حال حاضر وارد کابینه جنگی اسرایل شدهاند. اگر اینها به قدرت برسند و نتانیاهو از قدرت خارج شود- که احتمالش بسیار زیاد است- زمینه برای احیای مذاکرات فراهم خواهد شد. اگر اسرائیلیها بتوانند در غزه هم موفقیتآمیز عمل کنند و حماس را بیرون کنند یا تضعیف کنند و این منطقه یا بخشی از آن به تشکیلات خودگردان واگذار شود، در بین فلسطینیها هم آن گروههایی که طرفدار مخالفت با موجودیت اسرائیل بودند، تضعیف میشوند و میانهروها تقویت میشوند. بنابراین ممکن است این جنگ میانهروها را تقویت کند و باعث شود که گرایش به راهکار 2 دولتی بین دوطرف زیاد شود. از طرفی ما شاهد این هستیم که در جنگ یوم کیپور 1973 صهیونیستها اول جنگ غافلگیر شدند اگرچه بعدا جنگ را بردند ولی در سالهای بعد این جنگ روی مفروضات امنیتیشان تاثیر گذاشت و به جای جنگطلبی دنبال مذاکره و صلح رفتند. به این معنا ممکن است با فشار آمریکاییها و غربیها و هم تحت تاثیر نتایج این جنگ، مدتی گفتمان بازگشت به ایده 2 دولتی تقویت شود. از الان نمیشود پیشبینی کرد که این ایده آنقدر تقویت میشود که محقق شود یا خیر.
برای خواندن متن کامل گفتوگو، اینجا را بخوانید.