تاریخ : Sun 29 Oct 2023 - 04:22
کد خبر : 87136
سرویس خبری : ایده حکمرانی

مافیای آب می‌خواهد خشکسالی مصنوعی ایجاد کند

یوسف مرادی، پژوهشگر محیط‌زیست در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:

مافیای آب می‌خواهد خشکسالی مصنوعی ایجاد کند

انقلاب اسلامی در اولین گام‌های تشکیل حکومت، در قانون اساسی به عنوان الگوی رفتاری خود، مساله محیط‌زیست و عدالت بین‌نسلی را مطرح کرد. اما متاسفانه در مرحله اجرا‌ با مشکلاتی مواجه شد که منجر به بحران‌های محیط‌زیستی بسیاری شده است. امروزه شاهد بحران و خلأ مدیریتی در فضای محیط‌زیست و مساله عدالت بین‌نسلی هستیم.

سهیلا عباس‌پور، خبرنگار گروه ایده حکمرانی: «بحران امنیت ایذه از مسائل محیط‌زیستی نشات می‌گیرد»؛ شاید این ادعا در ابتدای امر گزاره کم‌طرفداری باشد. اما با بررسی مسائل محیط‌زیستی و اهمیت آن می‌توان به بحران امنیتی که از پی ایجاد اختلال در آن به وجود خواهد آمد، پی برد. انقلاب اسلامی در اولین گام‌های تشکیل حکومت، در قانون اساسی به عنوان الگوی رفتاری خود، مساله محیط‌زیست و عدالت بین‌نسلی را مطرح کرد. اما متاسفانه در مرحله اجرا‌ با مشکلاتی مواجه شد که منجر به بحران‌های محیط‌زیستی بسیاری شده است. امروزه شاهد بحران و خلأ مدیریتی در فضای محیط‌زیست و مساله عدالت بین‌نسلی هستیم. با توجه به فضای موجود، طرح ایده حکمرانی در‌خصوص محیط‌زیست از مهم‌ترین ملزومات این عرصه است. پیرامون تدوین ایده حکمرانی محیط‌زیستی با یوسف مرادی، کنشگر محیط زیست گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

محیط‌زیست در اسناد بالادستی کشور ما چه جایگاهی داشته و دارد؟
تنها مکتبی که در دنیا به محیط‌زیست نگاه ابزاری ندارد، اسلام است. محیط‌زیست در اسلام خودش موضوعیت دارد و مساله است. اما برای سایر مکاتب بشری مثلا برای مارکسیست‌ها محیط‌زیست ابزاری برای بیان حرف‌هایشان است و این دو با هم متفاوت است. ما در ایران اینها را از هم تفکیک نمی‌کنیم و می‌گوییم همه کنشگر محیط‌زیست هستند. تنها تفکری که واقعا مساله عدالت در محیط‌زیست را دارد اسلام است، مثلا فمینیست‌ها مساله‌شان برابری بین زن و مرد است و می‌خواهند آن را از طریق ابزار محیط‌زیست نشان بدهند. مساله آنها عدالت نیست؛ برابری است. در لیبرالیسم این کلمات ابزار و ویترینی برای سرمایه‌داری هستند. مارکسیست‌ها که همیشه طرف دیگر بوده‌اند. قانون اساسی یک کشور تمام چهارچوب‌های اصلی را شکل می‌دهد. سال 57 که قانون اساسی جمهوری اسلامی تدوین شد، چهار اصل اساسی به محیط‌زیست و منابع طبیعی اختصاص پیدا کرد. تنها دو اصل قانون اساسی درمورد ولایت فقیه بود. ببینید چقدر این موضوع مهم بوده است که اصل ولایت فقیه دربرابر محیط‌زیست اینقدر مفصل‌تر در قانون اساسی پرداخته شده است. ما اولین کشور در دنیا بودیم که محیط‌زیست و منابع طبیعی را وارد قانون اساسی کردیم. 15 سال بعد از کشور ما، کشورهایی مثل فنلاند، کویت و... محیط‌زیست را وارد قانون اساسی‌شان کردند. اصل محیط‌زیست در قانون اساسی جمهوری اسلامی فانتزی وارد نشده بود. در اصل 50 قانون اساسی صراحتا گفته شده است: «در جمهوری اسلامی که حفاظت نسل امروز و نسل‌های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشد وظیفه‌ای عمومی تلقی می‌شود.» تنها اصل قانون اساسی که حفاظت از محیط‌زیست را وظیفه‌ای عمومی تلقی کرده این اصل است. این اصل بر عدالت بین‌نسلی تاکید دارد. نگفته است تلاش، گفته است وظیفه عمومی. انقلاب 57 درواقع یک انقلاب زیست‌محیطی در ایران بود، یعنی هیچ انقلابی و هیچ دگرگونی‌ای در تاریخ بشر رخ نداده که این اندازه بر محیط‌زیست تاکید کند، اصلا نمونه‌ای نداریم. تنها انقلابی را داشتیم که چهار اصل قانون اساسی را به محیط‌زیست اختصاص داده است. این از کجا می‌آید؟ چگونه منابع طبیعی و محیط‌زیست اینقدر برای انقلابیون 57 مهم بوده است؟ ما که قانون اساسی کشورمان را از فرانسه گرفته بودیم و خود فرانسه این اصل محیط‌زیست را در قانونش نداشت.

دلیل این توجه به محیط‌زیست و دیده شدن آن در قانون اساسی کشور چه بود؟
این موضوع ریشه در انقلاب سفید سال 41 شاه و همچنین کودتای 28 مرداد دارد، یعنی نهضت ملی شدن صنعت نفت؛ این دو موضوع باعث شد انقلابیون ایران نسبت به محیط‌زیست حساس شوند. انقلاب سفید شاه 11 بند داشت و بعد بیشتر شد و بعدتر چهارتا شد. بند چهار آن گفته بود جنگل‌ها باید ملی شوند. بند یک آن درخصوص اصلاحات ارضی است. بند هفت آن درمورد ملی شدن آب است. تنها کسی که با این قانون در آن سال مخالفت کرد امام خمینی(ره) بود که اتفاق مهم 15 خرداد 42 و بعد هم تبعید امام را رقم زد. امام به‌شدت علیه این اصلاحات صحبت کردند، زیرا معتقد بودند که کشاورزی ایران بر اثر آن اصلاحات از بین می‌رفت. اصلاحات ارضی در آن زمان طرفداران زیادی داشت و بعد هم تبعید امام پیش آمد، تقریبا سکوت امام را تا سال 50 موجب شد. از این سال تا 57، امام دائما نتایج اصلاحات سفید و اصول آن را یادآوری کردند از وابسته شدن تا از بین رفتن کشاورزی که معتقد بودند خواست صهیونیست‌ها بود که آمریکایی‌ها آن را در ایران اجرا کردند. برای اولین‌بار کشاورزی ایران به کشورهای دیگر وابسته شد که تا امروز هم ادامه دارد. امروزه وابسته‌ترین بخش ایران به واردات کشاورزی است. این را رهبری در نوروز 1401 هم فرمودند. هنوز هم به‌خاطر انقلاب سفید شاه نتوانسته‌ایم سرپا بایستیم. امام همان دوران فرمودند ما گسترده‌ترین مهاجرت از روستا به شهر را طی یک‌دهه داشتیم. بیشترین مهاجرت روستانشینان در ایران در دهه‌های 40 و 50 بود و بعد هم تشدید شد و حاشیه‌نشینی گسترش یافت. حاشیه شهر تهران بزرگ‌تر از متن آن بود.

درحال‌حاضر بحث قوانین محیط‌زیستی در کشور چگونه است و چه تغییراتی داشته؟ قوانین اولیه اصلاح شده‌اند؟ جایگزین آنها بندهایی تدوین شده یا هنوز قوانین سابق موضوعیت دارند؟
از درون انقلاب سفید شاه قوانینی بیرون آمد، مثل قانون ملی شدن جنگل‌ها مصوب 1342، قانون توزیع عادلانه و ملی شدن آب 1346 که هر دو قانون الان هم حاکم هستند. قانون شکار صید 1347 هم‌اکنون برقرار است، قانون حفاظت و بهسازی محیط‌زیست که سازمان محیط‌زیست با آن اداره می‌شود مصوب 1353 الان هم حاکم است. قانون ادغام وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی مصوب 1356 که آن هم ‌اکنون برقرار است. تمام قوانین حاکم بر محیط‌زیست و منابع طبیعی همه مربوط به انقلاب سفید شاه هستند. امروز نیز طبیعت ایران را با قانون دوران شاه اداره می‌کنیم. انقلاب شد و 15 خرداد علیه انقلاب سفید شاه رخ داد و هنوز اصول انقلاب سفید شاه حاکم است و تنها دو تا قانون بعد از انقلاب به قوانین پهلوی اضافه کردیم- قانون مدیریت پسماند و قانون آلودگی هوا- هیچ قانون دیگری اضافه نکردیم. الان سازمان محیط‌زیست ما با همان قانون دوران پهلوی اداره می‌شود، با قانون دوره اسکندر فیروز و قوانین هیچ تغییری نکرده‌اند. ما با قوانینی کشور را اداره می‌کنیم که قبل از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی تصویب شده بودند. در قانون اساسی ذیل یک اصل آمده است: هر نوع قراردادی که باعث تسلط بیگانگان بر منابع طبیعی شود ممنوع است. این اصل قانون اساسی از کودتای 28 مرداد گرفته شده است. دکتر مصدق در نهضت ملی شدن نفت به‌دنبال همین جلوگیری از تسلط بیگانگان بر نفت بود.

قبل از کودتای 28 مرداد و انقلاب سفید آیا اصل 4 ترومن در رقم زدن بسیاری از مسائل زیست‌محیطی در ایران موثر نبود؟
کودتای 28 مرداد به‌دنبال اصل چهار ترومن شکل گرفت که در سال 1327 رزم آرا تصویبش کرده بود، نهضت ملی شدن نفت را در دهه 30 به‌دنبال داشت. کودتای 28 مرداد را همان عقبه اصل 4 ترومن شکل دادند. مصدق در خاطراتش، «خاطرات و تالمات» نوشته که خطاب به قاضی دادگاه گفته بود درخصوص نقد شدن چک 320 هزار دلاری در روز کودتا تحقیق توسط اصل 4 ترومن در بانک ملی تحقیق کنند. اصل 4 ترومن سم د. د. ت را به‌کار گرفت تا علیه پشه مالاریا در سراسر جهان گسترده‌ترین سم‌پاشی را انجام دهد. کتاب بهار خاموش در دهه 40 اشاره کرده است که اثر د. د. ت در طبیعت هیچ‌گاه از بین نمی‌رود و این ماده ممنوع شد، درحالی‌که تا اواخر دهه 50 این سم همچنان در ایران استفاده می‌شد. به‌دلیل این استفاده از د.د.ت طی چند دهه در ایران، اواخر دهه‌های 60 و 70 ایرانی‌ها دچار سرطان دستگاه گوارش شدند. پیش‌تر این بیماری در ایران نبود. این سرطان در کشور گسترش پیدا کرد. الان با حکمرانی‌ای در محیط‌زیست روبه‌رو هستیم که به‌شدت معیوب، قدیمی و به‌هم‌ریخته و مشوش است که براساس قوانین ضدمحیط‌زیست اداره می‌شود. مسئولان الان هرجا بخواهند در بحث محیط‌زیست سمت مردم بروند به‌دلیل همین قوانین دچار مشکل می‌شوند، زیرا مشارکت مردمی در حفظ جنگل‌ها به‌لحاظ قانونی موضوعیت ندارد و همه قانون بر مبنای برخورد و از جنس رضاخانی است. به این دلیل در سازمان منابع طبیعی قدرت دست یگان حفاظت است و نه دست دفتر آموزش مشارکت‌های مردمی. همان قوانین دوره شاه که دست مردم را از جنگل کوتاه می‌کرد، هنوز هم بر آن اساس عمل می‌شود. از پیرمردی در اطراف خراسان روایت کردند که پس از رفتن شاه، مردم هجوم بردند به درختان و آنها را قطع ‌کردند، پرسیدند چرا چنین می‌کنید، گفتند درختان شاه را قطع می‌کنیم! یعنی مردم فکر می‌کردند درختان متعلق به شاه بودند. الان هم مردم فکر می‌کنند درختان متعلق به یگان حفاظت منابع طبیعی است. درخت مال خود شماست مردم! ما نتوانستیم این را به مردم بگوییم. یگان حفاظت منابع طبیعی درواقع یک پلیس امنیت زیستی است و از آینده حفاظت می‌کند. این درختان نباشند، آب نخواهیم داشت، اکسیژن نخواهد بود، ریزگرد خواهد بود فقط و بیابان را خواهیم داشت. پس اینجا در حوزه محیط‌زیست یک حکمرانی معیوب داریم.

برای خواندن متن کامل گفت‌وگو، اینجا را بخوانید.