آراز مطلبزاده، دانشجوی کارشناسیارشد روانشناسی بالینی: تجربه تماشای مجدد فیلم «تصور» به کارگردانی علی بهراد مرا در این ایدهام که ساختار روایی فیلم رویاگون است، کاملا مصمم کرد. تصور درباره پسر راننده جوانی است که زنی را دوست دارد اما بنا به دلایلی در نزدیک شدن به آن زن و در بهدست آوردنش ناتوان است، بنابراین او چهره معشوق را از جهان واقعی به عاریت میگیرد تا با آن چهره به رویاپردازی پناه ببرد و این رویاپردازیها جزئیات مهمی را برای ما فاش میکنند. از همین روی ما با فیلم عاشقانه مهمی در سینمای ایران مواجه هستیم که با فرا رفتن از کلیشههای موجود تصاویری خلاقانه از زیست یک عاشق را ترسیم کرده است. اهمیت فرم روایی فیلم و نسبت تنگاتنگی که با مطالعات روانکاوی دارد، نخست من را بر این داشت که مطلبی تحلیلی از منظر مطالعات روانکاوی درباره این فیلم داشته باشم اما بعدتر ترغیب شدم با خالق این جهان خلاقانه گفتوگو کنم.
تصور نخستین فیلم بلند سینمایی علی بهراد پس از تجربه ساخت ۹ فیلم کوتاه است که تابستان امسال روی پرده سینما رفت و از چندی پیش اکران آنلاینش آغاز شده است. تصور در فستیوالهای معتبر جهانی شرکت داشته و اکرانهای زیادی هم در بسیاری از کشورها داشته است. در این گفتوگو با بهراد درباره مفاهیمی روانکاوانه از قبیل «رویا و فِرم آن»، «ناخودآگاه»، «نسبت اثر هنری با ناخودآگاه هنرمند»، «فرافکنی همانندسازانه» و... حرف زدیم. در بخش پایانی مصاحبه درباره مفاهیمی ازجمله «پاپآرت» و فیلمسازانی مثل «ریچارد لیکلیتر»، «شان بیکر»، «نوری بیلگه جیلان» و «عباس کیارستمی» صحبت کردهایم.
* گوسفند را قربانی میکنیم برای اینکه یککفدست قلوه آن را بخوریم. انگار از آن همه عظمت چیز ویژهای در دل آن ماجرا را میخواهیم. درباره تکتک این زنها اینطور است. این همه سختی را به جان میخرید که آن قلوه و بخش مهم را داشته باشید.
*اساسا همهچیز از این میآید. آواز خواندن، دعوا کردن و حتی معشوق بر سر شما داد بزند، اینکه شما را شایسته بداند و نزد شما گریه کند، اینها یک مرحله خیلی زیاد از صمیمیت است. باید گام زیادی از صمیمیت را گذرانده باشید تا به چنین نقطهای برسید.
*شرایط اکران در ایران یک معذوریتهایی دارد. همه در ایران زندگی میکنیم و میدانیم برای اینکه فیلم به اکران برسد باید الزاماتی را رعایت کرد.
*نخواستیم جنبههای مردانگی مهرداد صدیقیان پررنگ شود. شخصا میخواستم این مدل ماخوذ به حیا، کمحرف و خجالتی باشد.
برای خواندن متن کامل گفتوگو، اینجا را بخوانید.