دکتر احمد روشنی، عضو هیاتعلمی و مدیرکل تحلیل و نظارت بر امور فرهنگی، تربیتی و سرمایه انسانی، دبیرخانه هیاتموسس: سرمایه انسانی یکی از مهمترین منابع هر سازمان است و بهبود وضعیت آن سازمان را تضمین میکند. در دانشگاهها و موسسات آموزشی نیز این سرمایه از مهمترین منابع برای بهبود وضعیت آموزش، پژوهش و اثرات اجتماعی بهشمار میرود و بسیار حائز اهمیت است. با توجه به رشد روزافزون فناوری و بهویژه هوشمصنوعی، استفاده از این تکنولوژی نوظهور بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود وضعیت سرمایه انسانی بسیار مهم و حیاتی است. برای بهبود وضعیت این سرمایه بهطورکلی هم در دانشگاه و هم در سایر سازمانها، سیاستگذاران بهناچار باید بهسمت آموزشهای فناورانه و نو در قالب هوشمصنوعی حرکت کنند تا از رقبا و جامعه ملی و بینالمللی عقب نمانند.
در نگاه اول ممکن است انسان با شنیدن واژهای به نام هوشمصنوعی به یاد رباتها بیفتد، اما درحقیقت اینطور نیست! هوشمصنوعی تکنولوژیای است که با داشتن قابلیت تفکر سعی دارد مانند ذهن انسان فکر و عمل کند. تعاریف گوناگونی در رابطه با هوشمصنوعی وجود دارد و مطالعات زیادی درطول دهه اخیر در این خصوص انجام شده است. آنچه دارای اهمیت است، این است که در اکثر بررسیها چند کلمه بهطور مرتب دیده میشوند که بهترین و کاربردیترین آنها هوش و دانش است؛ در فرهنگ لغت هوش به معنای توانایی کسب، فهمیدن و به کارگیری دانش است. بهطورکلی هوش مجموعه دانشهایی است که ما بر اثر تجربه و مطالعه بهصورت آگاهانه یا غیرآگاهانه کسب میکنیم و اما دانش عبارت است از مجموعه حقایق و اصولی که توسط انسان جمعآوری میشود، با توجه به تعریفهای بهعمل آمده دانش و هوش در ارتباط مستقیم با یکدیگرند، لذا هوشمصنوعی میتواند در آینده در تمام حوزههای مدیریت ازجمله سرمایه انسانی تاثیرگذار باشد.
در راستای پیشبرد اهداف هر سازمان و حرکت بهسوی تعالی سازمانی، منابع انسانی آن سازمان بسیار اهمیت دارد. اهمیت این قشر مهم بهواسطه این است که سازمان از طریق آنها میتواند به اهداف و سیاستهای کلانی که دنبال میکند و درنظر دارد برسد. هرچه شناخت بهتری از این منبع داشته باشیم و از طرفی هرچه قدر آن را بیشتر بدانیم و از توانمندیهای آنان استفاده کنیم بیشتر میتوانیم به مقاصد و اهداف بلندمدت دست یابیم. در دنیای امروز سازمانها، سازمانهای دانشمحور هستند و در این شرایط سرمایههای انسانی، مزیت رقابتی بین سازمانها محسوب میشوند. هرچه این بخش را از لحاظ توانمندی، دانش، رفاه و معیشت تقویت کنیم طبیعتا از این ظرفیت بیشتر میتوانیم استفاده کنیم. دانشگاهها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و برای نیل به اهداف تعیینشده در اسناد بالادستی، لازم و ضروری است که سیاستها و برنامههایی متناسب با نیازهای خود در حوزه سرمایه انسانی مبتنیبر علوم روز و دنیای تکنولوژی و دیجیتال وضع کند. تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی به معنی استفاده از هوشمصنوعی در جهت انتخاب و استخدام افراد، بررسی دادهها، مدیریت عملکرد افراد و ارزیابی سود و زیان سازمان بوده و همچنین موجب سرعت بخشیدن و تسهیل در امور مختلف سازمانی، ارائه خدمات سریع و بهتر، افزایش تعامل و همکاری کارمندان میشود. روش پژوهش کتابخانهای و مبتنیبر متون است. یافتههای ما در این گزارش نشان میدهد مدیریت منابع انسانی در عصر دیجیتال با یک تحول بنیادین روبهرو است که موتور محرکه این تحول، فناوریهای دیجیتالی یا فناوریهای تحولآفرین هستند. فناوریهایی از قبیل هوشمصنوعی، تحلیلداده، شبکههای اجتماعی، اینترنت اشیا و... باعث شده از آمیزه تحول دیجیتال و منابع انسانی، یک مفهوم تازه به نام مدیریت منابع انسانی دیجیتالی شکل گیرد، بنابراین توجه به مدیریت منابع انسانی دیجیتال در سازمانهای آینده امری ضروری است که امید است با آیندهپژوهی در سازمانهای امروزی و تاکید روی آن بتوانیم پویایی لازم را در حوزه منابع انسانی بهعنوان قلب تپنده سازمانها ایجاد کنیم و چابکی سازمانی را به ارمغان بیاوریم.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.