ملیحهالسادات خانقاهی، پژوهشگر حوزه مدیریت آموزشی: تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی نظام اسلامی مستلزم تلاش همهجانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساختهای تعالی همهجانبه کشور و ابزار اساسی برای ارتقای شایستگی سرمایه انسانی کشور در عرصههای مختلف است. تربیت و پرورش صحیح قوای جسمی و روحی، عامل شکوفایی استعدادهای ذاتی بشر برای رسیدن به رشد و کمال حقیقی است. نتیجه فرآیند تربیت، آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ابعاد انسان کامل است. بر این اساس میتوان هدف کلی جریان تربیت را آمادگی متربیان برای خلق مدینه فاضله و تمدن نوین اسلامی برشمرد. اما این آمادگی در صورتی محقق خواهد شد که همه مولفهها و ابعاد هویت متربیان به شکلی یکپارچه در راستای شکلگیری جامعه صالح و پیشرفت مداوم آن براساس معیارهای نظام اسلامی تکوین و بهطور پیوسته تعالی یابد. از آنجا که انسان نقشی اساسی در شکلگیری هویت فردی و جمعی خویش و تشکیل جامعه صالح دارد، لذا لازم است که با درک موقعیت خویش و دیگران و با استناد به اعمال فردی و جمعی مبتنیبر معیارهای اسلامی، در تحقق هدف کلی تربیت بکوشد. در این میان، نقش هر یک از بازیگران عرصه تربیت اعم از خانواده، معلم، مدرسه، رسانه و... در فرآیند تربیت از اهمیت زیادی برخوردار است. در دهههای گذشته، بیشتر تمرکز نظام آموزشوپرورش بر انتقال دانش به دانشآموزان و آمادهسازی آنها برای ورود به دانشگاه معطوف بوده است که این مساله مهمترین چالشهای تربیتی آموزشوپرورش یعنی تقدم بعد آموزشی بر تربیت بوده است. این امر در صورتی است که رشد و تکامل انسان تدریجی و تکوینی است و تربیت در کنار آموزش میتواند بهعنوان یکی از مهمترین کارکردهای نظام آموزشی به حساب آید و هدف غایی نظام تعلیم و تربیت، پرورش سرمایههای انسانی بهعنوان قوه عاقله جامعه است. مدرسه بهعنوان جایگاه نهادی تعلیم و تربیت دارای جایگاه رفیعی در تحول جامعه است و بنابراین، لازم است اهداف، روشها و روابط حاکم بر آن با نیازهای رشد، تحول و تربیت زندگی دانشآموزان منطبق باشد. بنابراین لازم است ضمن انتقال مفاهیم علمی به دانشآموزان و تقویت دستاوردهای علمی آنها معیارهای تربیتی و پرورشی نیز ملاک عمل قرار بگیرد. واقعیات اجتماعی سریعتر از تصورات آموزشی ما پیش میروند، آینده ارتباطی تنگاتنگ با مسائل تربیتی دانشآموزان دارد و تغییر نسلهای دانشپذیران و دانشگاهها به مفهوم تغییر در رویکرد و روشهای آموزش و یادگیری دانشپذیران و دانشگاهها اشاره دارد. نسلهای جدید دانشآموزان نیاز به روشهای آموزشی متفاوتی دارند که با توجه به استفاده آنها از فناوری، باید به دنبال روشهایی باشیم که بتوانیم آنها را در یادگیری و آموزش بهتر یاری کنیم. با توجه به تحولات فناوری بهویژه در حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین و تغییر در نیازهای جامعه، دانشگاهها نیز باید بهروز شده و روشهای جدیدی را برای آموزش و یادگیری به کار بگیرند. برخی از روشهای جدید شامل یادگیری تعاملی، استفاده از فناوریهای جدید، کلاسهای برخط و استفاده از محتوای الکترونیکی است.
تربیت در سند تحول آموزشوپرورش
همراهی یادگیری در محیطهای آموزشی با مسائل تربیتی سبب خواهد شد ارتباط میان حوزههای معرفتی که در گذشته مورد غفلت واقع شده است، در مسائل و وجوه مختلف زندگی جلوهگر شود. براین اساس، مدرسه مقدمه ورود افراد به دانشگاه است و دانشگاه در واقع ادامه صیرورت علمی مدرسه را در عمل دنبال میکند. نکته مهم این است که این دو نهاد قرار است بهعنوان اجزای نظام پرورش و آموزش نیروی انسانی در جامعه نقش آفرین باشند و کارکرد هر دو تربیت نیروی متخصص و صاحب دانش و بینش و نیز تولید انسان فرهیخته است. برای نیل به این هدف در سطح مدرسه سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بهعنوان مهمترین سند بالادستی نظام آموزشوپرورش کشور بر مفهوم تربیت تاکید بسیاری دارد. مطابق مفاد این سند، نظام آموزشی مهمترین نهاد تربیت شناخته میشود و همه امکانات و تجهیزات آموزشی کشور نیز باید در اختیار امر تربیت قرار گیرد. بدین لحاظ در فصل هفتم سند مذکور به وضوح تاکید شده است که مقصود از تربیت، تربیت اسلامی است؛ لذا در تربیت الگوی آموزشوپرورش، تقویت شایستگیهای اعتقادی و حرفهای معلمان و مدیران و از سوی دیگر تقویت ایمان و بصیرت دینی دانشآموزان بسیار حائز اهمیت است. توجه به تربیت تمام ساحتی، گسترش عدالت آموزشی، افزایش مشارکت و اثربخشی خانواده در نظام تعلیم و تربیت، تربیت انسانی موحد، مومن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیتها، عدالتخواه و صلحجو از جمله اهداف پیشبینی شده در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش است. در سند تحول آموزشوپرورش، فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران تکساحتی و تکبعدی نیست و برای تربیت چند ساحت در نظر گرفته شده است. تعلیم و تربیت اعتقادی، تعلیم و تربیت اخلاقی، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیم و تربیت زیستی و بدنی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفهای و تعلیم و تربیت علمی و فناورانه بهعنوان ابعاد تربیت در نظر گرفته شدهاند. در تمامی بخشهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بر واژه تربیت به شکلی محوری تاکید شده و بیش از آنکه بر آموزشوپرورش اشاره شود بر دو واژه تعلیم و تربیت توجه شده است.
نظام تعلیم و تربیت چندساحتی
تقویت بنیه علمی دانشآموزان و دانشجویان در کنار تزکیه و خودسازی از مهمترین اهداف نظام تعلیم و تربیت است. مسئولیت ما آماده کردن دانشآموزان برای پذیرفتن نقشهایی است که در آینده باید عهدهدار شوند. برای آمادهسازی دانشآموزان برای نقشهای آینده مدارس باید به دانشآموزان آموزشهایی ارائه دهند که آنها را برای زندگی در جامعه و بازار کار آماده کنند. همچنین با توجه به تحولات فناوری و تغییر در نیازهای جامعه مدارس باید بهروز شده و روشهای جدیدی را برای تربیت، آموزش و یادگیری به کار بگیرند.
در نظام آموزشوپرورش منطبق بر سند تحول تربیت در تمامی ساحتهای خود نیازمند محیطهای دیگری بیش از مدرسه است و مدرسه بهتنهایی نمیتواند تربیت مدنظر را شکل دهد. بنابراین برای خارج ساختن آموزشوپرورش از تکساحتی بودن آموزشی لازم است خانواده، معلم، مدرسه و سایر نهادهای مرتبط با یکدیگر همکاری و همراهی کنند. در سند تحول آموزشوپرورش ساحتهای ششگانهای در نظر گرفته شده است که عبارتند از: ساحت تربیتی اعتقادی، عبادی و اخلاقی، ساحت تربیت اقتصادی و حرفهای، ساحت تربیت علمی و فناوری، ساحت تربیت زیستی و بدنی، ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی، ساحت تربیت هنری و زیباییشناختی. در این نظام تربیتی دانشآموزان برای ساحت تربیت اعتقادی - اخلاقی به نهادهای قرآنی و برای ساحت زیباشناختی و هنری به مراکز هنری و نگارخانهها مراجعه میکنند. برای کارآفرینی و ساحت تربیت اقتصادی - حرفهای دانشآموزان به کارخانهها سر میزنند و همراه پرورشی بهعنوان همراه و راهنمای دانشآموز است تا این کنکاشها صورت بگیرد.
ضرورت یکپارچگی نظام تعلیم و تربیت بین مدرسه و دانشگاه
در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش نقش دانشگاهها و بهویژه دانشگاه فرهنگیان در تحقق اهداف این سند برجسته شده است و تحول نظام دانشگاه فرهنگیان در راستای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش مورد توجه واقع شده است. اما تربیت مقولهای نیست که صرفا در حوزه مدرسه یا یک دانشگاه خاص بهتنهایی دنبال شود، بلکه نیازمند دید کلان و راهبردی در کل نظام آموزشی است. تربیت در اسناد بالادستی نظام آموزش عالی بهویژه در سند اسلامی شدن دانشگاهها بهمنظور تولید دانش و فرهنگ با رویکرد اسلامی و دیدگاهی آیندهنگر با هدف تعادل بخشیدن به جنبههای فرهنگی و آموزشی دانشگاه با تاکید بر ارزشها و آموزش اسلامی در نظر گرفته شده است. نحوه جاریسازی این روند در چهارچوب نقشه علمی جامع کشور تعریف شده است و هدف آن ایجاد فضایی است که دانشجویان با ارزشها و اصول اسلامی آشنا شوند و به توسعه کشور و جامعه کمک کنند. بنابراین دانشگاه در کنار تربیت نیروی متخصص باید به موضوع تربیت اخلاقی و اجتماعی نیز توجه بیشتری کند و در تربیت مسالهمحور دانشجو در ادوار و زمان مختلف پیشقدم شود. باید در کنار عناصر منجر به تعالی فردی عناصر مربوط به تعالی اجتماعی همچون هویت اسلامی- ایرانی، سبک زندگی و... را با روشهای مبتکرانه و بدیع به دانشجویان انتقال داد.
در شرایط حاضر از نظر تجربی به نظر میرسد ارتباط میان این دو نهاد بهویژه در حوزه تربیت دچار گسستهایی شده است. در این شرایط بسیاری از سیاستهای آموزشی در کشور بدون توجه به یکپارچگی نظام آموزشی اجرا میشوند. درحالیکه یکپارچهنگری مهمترین و اصلیترین هدف سند تحول آموزشوپرورش است و تفکیک آموزش از پرورش و تعلیم از تربیت آسیبزاست و این دو عامل لازم و ملزوم یکدیگر هستند و ادامه وضع موجود به دلیل اتلاف سرمایههای کشور مطلوب نیست. لذا لازم است تا در اسناد بالادستی آموزش عالی ساحتهای ششگانه سند تحول آموزشوپرورش مورد توجه قرار گیرد و شکلگیری نظام پیوسته تربیتی و ایجاد محیطی که در آن دانشآموزان نگرش خاصی از مدرسه، حرفه و آینده خود و بهطور کلی از جامعه به دست آورند در کانون برنامههای راهبردی باشد.
برای نیل به این هدف نیاز است تا منظرهای سهگانه تربیت، آموزش و مهارت در دانشگاه و مدرسه مورد توجه قرار گیرد. برای تحقق یکپارچگی تربیت در دانشگاه و مدرسه میتوان اقدامات زیر را انجام داد:
- تدوین نظام جامع تربیتی: لازم است که یک نظام جامع تربیتی برای کشور تدوین شود که اهداف، محتوا، روشها و ارزشهای تربیتی دانشگاه و مدرسه را بهطور منسجم مشخص کند.
- تبیین همکاری و تعامل بین دانشگاهها و مدارس: در زمینه هماهنگی برنامههای اجرایی و همچنین گسترش بهرهگیری مدارس از ظرفیت و امکانات دانشگاهها ضروری است. برای این منظور با توجه به پراکندگی مدارس و دانشگاهها در کشور میتوان مدارس وابسته به دانشگاه ایجاد کرد یا در هر منطقه بر حسب آمایش چندین مدرسه را به دانشگاههای منطقهای متصل کرد.
- آموزش معلمان و استادان: لازم است که معلمان و استادان در زمینه نظام تربیتی یکپارچه آموزش ببینند تا بتوانند با استفاده از روشهای مناسب این رویکرد را در کلاس درس اجرا کنند. بهویژه از ظرفیت گروههای علمی برنامهریزی درسی و مدیریت آموزشی در راستای تدوین استراتژیهای کاربردی تربیتی استفاده بیشتری شود که این مهم نیازمند حضور میدانی اساتید مربوطه در مدارس است.
- در تولید محتوای آموزشی نیز لازم است به مسائل تربیتی دانشآموزان توجه جدی شود و مباحث آموزشی با رویکرد تربیتی تدوین شوند. تولید محتوای کتابها نیز نیازمند بازنگری است تا به فرهیختگی دانشآموزان کمک کند. کتابهای درسی لازم است تا ارزشهای اسلامی و ایرانی مانند: درستکاری، قناعت، تلاش، وطن دوستی، محیطزیست، رعایت حقوق دیگران، رعایت قانون، احترام به بزرگترها، پرهیز از خشونت و... را بهخوبی با شخصیت محصلان برقرار سازند و بسیاری دیگر از مهارتهای زندگی را در وجود و شخصیت دانشآموزان نهادینه کنند.
- بهرهگیری از عوامل رسانه و فضای مجازی در راستای آگاهیبخشی، ترغیب به تفکر، تقویت ارتباط با خانواده، تقویت ارتباط با جامعه، ترغیب به رفتارهای مثبت و تقویت اعتمادبهنفس.