تاریخ : Sat 30 Sep 2023 - 03:44
کد خبر : 85470
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

ضابطیان: دراماتیک کردن روایت نقطه قوت پادکست است

در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ضابطیان: دراماتیک کردن روایت نقطه قوت پادکست است

به بهانه 8 مهرماه روز جهانی پادکست به سراغ منصور ضابطیان رفتیم تا برایمان از دنیای پادکست‌ها بگوید. دنیایی که خیلی خیلی می‌تواند جذاب باشد. او در ادامه کارهایی که انجام می‌داد به سراغ ساخت یک پادکست به نام «جعبه» رفت. در شهریورماه مسابقه‌ای را هم برای انتخاب بهترین پادکست‌های ایرانی برگزار کرد.

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ:حتما تا به حال اسم پادکست به گوش‌تان خورده است، حتی اگر آن را گوش نداده باشید. صوت‌های جذابی که چند سالی است که به زندگی مردم اضافه شده است و می‌تواند آنها را در دنیایی که دارد، با خودش همراه کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، پادکست‌ها مهم هستند، آنقدر هم مهم که دیگر در همه دنیا به یک ابزار برای انتقال دانش یا چیزهای دیگر تبدیل شده‌اند. اگر بگوییم که رمز پیشرفت تکنولوژی امروز در دستان پادکست‌هاست به هیچ وجه اغراق نکرده‌ایم. پادکست‌ها شهرت بسیار زیادی را برای خود بر هم زده‌اند و تکنولوژی امروز کاملا در مشت پادکست‌ها قرار دارد. اهمیت پادکست‌ها آنقدر در دنیای امروز زیاد شده است که تقریبا بخش بزرگی از بازاریابی امروزه به پلتفرم‌های پادکست اختصاص می‌یابد. از سویی پادکست‌ها تنها به بازاریابی و تجارت محدود نمی‌شوند و دنیای گسترده‌ای را به خود اختصاص می‌دهند. در حوزه پزشکی می‌گویند؛ تحقیقات نشان داده است که مغز از روی بسیاری از جملات بدون توجه عبور می‌کند. بنابراین ممکن است که شما از روی این متن عبور کرده باشید و حتی برخی از کلمات این چند سطر را در واقع ندیده باشید! از سویی چشمان شما درحال حرکت روی کلمات خسته می‌شود و نمی‌توانید روی مقالات یا کتاب‌های بلند تمرکز کنید. حالا اگر همین متن را یک صدای مخملی و زیبا برایتان بازگو کند؟ مسلم است که توجه شما بیشتر به کلمات جلب خواهد شد؛ چراکه حتی می‌توانید چشم‌های خود را بسته و تنها از جریان سیال کلمات در ذهن خود لذت ببرید! این‌ است قدرت و اهمیت پادکست‌ها. به بهانه 8 مهرماه روز جهانی پادکست به سراغ منصور ضابطیان رفتیم تا برایمان از دنیای پادکست‌ها بگوید. دنیایی که خیلی خیلی می‌تواند جذاب باشد. او در ادامه کارهایی که انجام می‌داد به سراغ ساخت یک پادکست به نام «جعبه» رفت. در شهریورماه مسابقه‌ای را هم برای انتخاب بهترین پادکست‌های ایرانی برگزار کرد. اولین دوره «جایزه جعبه» برای انتخاب بهترین پادکست‌های فارسی از تیرماه ۱۴۰۲آغاز به کار کرد و درنهایت جوایزی را اهدا کرد.

در فرودگاه بود و عازم سفر، اما قبول کرد که گفت‌وگو کنیم. برای سوال اول از او درمورد چرایی رفتن به سراغ پادکست پرسیدیم و گفت: «خب ببینید برای یک روزنامه‌نگار که در مدیاهای مختلف کار کرده این موضوع مهم است که بداند که در هر زمانی چه مدیایی کارکردهای بهتری دارد. من در مدیاهای مختلف کار کردم از روزنامه، مجله، سایت تا رادیو و تلویزیون و فضای مجازی. به این نتیجه رسیدم که مدیای پادکست الان می‌تواند برای همه دلچسب باشد و مردم آن را گوش بدهند. جدای از آن چون از فضای پژوهش روزنامه و مجله فاصله گرفته بودم، فکر کردم اگر یک پادکست پژوهش‌محور داشته باشم می‌تواند عطش ژورنالیستی خودم را کمی آرام و حالم را هم بهتر کند.»

پادکست‌های زرد درحال تولید هستند
وقتی صحبت‌مان به مدیاهای دیگر رسید به سراغ این رفتم که بدانم به نظر او جنس مخاطب پادکست چه تفاوت‌هایی با جنس مخاطب رادیو و حتی تلویزیون دارد و ضابطیان تفاوت را قبول داشت و گفت: «پادکست چون رسانه جدیدتری است و مبتنی‌بر آشنایی اینترنت و گوشی هوشمند است طبیعی است که مخاطبش باید سواد بهتری داشته باشد. ابتدای کار، ممکن است فرهیختگان به دنبالش بروند اما بعد که همه‌گیر بشود بخش‌های عام‌تر جامعه هم به سراغش می‌روند. همان‌طور که در دنیا این اتفاق درحال افتادن است در ایران هم همین‌طور است. برای همین می‌بینیم که در کنار پادکست‌های پژوهش‌محور، اجتماعی و حرفه‌ای پادکست‌های زرد هم می‌آید. این پادکست زرد هم معنای خوب دارد هم بد. اینها دارد جان می‌گیرد و این به معنای آن است که مخاطب عام هم درحال کشف پادکست است.»

اطلاعات جدید می‌تواند مخاطب را همراه کند
پادکست‌های زیادی در دنیای فعلی پادکست ایرانی وجود دارد که هم مخاطب دارند هم ندارند. از ضابطیان درمورد ویژگی‌های پادکست‌های موفق پرسیدم و او گفت: «مخاطب فعلی پادکست، مخاطبی است که تشنه اطلاعات جدید است و اساسا یادگیری و آنچه که به گنجینه دانش آدم اضافه کند، برای همه لذت‌بخش است. حتی برای مادربزرگ‌های ما وقتی چیزی یاد می‌گیرند و یاد می‌دهند هم این موضوع جذابیت دارد. پادکست‌ها در وضعیت فعلی چنین کارکردی پیدا کرده‌اند. می‌دانیم که در عصر فعلی انگار دانشی گم‌ شده است که به دست آوردنش سخت است؛ چون مطالعه سخته شده. پادکست می‌آید و جای خالی آن را پر می‌کند. بنابراین پادکست دارد اطلاعات جدیدی را به مخاطب می‌دهد. همین پادکست راوی خوبی دارد که داستان را درست تعریف می‌کند و باعث می‌شود مخاطب جذب آن شود. می‌توانم لیستی از پادکست‌های این مدلی را تعریف کنم که مردم آنها را دوست دارند و گوش می‌دهند.»

دراماتیک تعریف کردن در پادکست مهم است
از ضابطیان می‌پرسم که چه چیزی پادکست را پادکست می‌کند؟ و می‌گویم این سوال را به دلیل می‌پرسم که داستان و روایت در پادکست بسیار مهم است و مردم با داستان بیشتر جذب می‌شوند. او می‌گوید: «همان‌طور که گفتم دو عنصر را باید در پادکست در نظر بگیرید. پادکست باید چیزی را بگوید که شما نمی‌دانید، یعنی به گنجینه دانش شما اضافه کند. در درجه دوم بتواند با جذاب‌ترین شکل ممکن و ترجیحا دراماتیک‌ترین شکل آن دانش را برای مخاطب تعریف کند. این هم از آنجا می‌آید که ذهن انسان، در همه جای دنیا، یک ذهن قصه‌پذیر است و قصه را دوست دارد و روایت شما هر چقدر به قصه نزدیک باشد، اوج‌وفرودهای یک داستان را داشته باشد در نتیجه روایت موفق‌تری خواهد بود.»

علی بندری و روایتش را دوست دارم
از علاقه‌مندی‌اش در بین پادکست‌های ایرانی می‌پرسم و می‌گوید: «نمی‌خواهم بگویم اینها برترین پادکست‌های ایرانی هستند، فقط اینها پادکست‌های مورد علاقه من هستند. پادکست‌های علی بندری را می‌شنوم. «رادیو تراژدی» و «رادیو نیست» را دنبال می‌کنم. بسیاری از پادکست‌های دیگر را که خب نمی‌توان اسم همه آنها را برد. ولی ویژگی همه‌شان این است که راویان خوبی دارند.» دوباره به راوی می‌رسیم و می‌پرسم؛ پس راوی در پادکست بسیار مهم است و می‌گوید: «بله. راوی که مهم است اما مهم‌تر از آن متریالی است که برای روایت در اختیارش گذاشته می‌شود. یک وقت است خود راوی این کار را انجام می‌دهد که همین هم باعث موفقیتش می‌شود. گاهی هم یک تیم پژوهشی این کار را انجام می‌دهد و بعد باید راوی آنقدر هنرمندانه داستان را تعریف کند که انگار این پژوهش کار اوست و خودش این پژوهش‌ها را انجام داده است.»

ریتم تفاوت اصلی پادکست با مدیاهای دیگر است
از پژوهشی می‌پرسم که کتاب صوتی و پادکست را در کنار هم قرار داده است، آنها را شبیه هم دانسته و ضابطیان این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید: «کتاب صوتی و پادکست با هم متفاوت هستند. کما اینکه، دی‌وی‌دی‌پلیر و وی‌اچ‌اس هم درست است که ممکن است شبیه هم باشند اما درنهایت دو کار متفاوت انجام می‌دهند. شما در پادکست سعی می‌کنید با روایت با موسیقی با فاصله‌گذاری و هزاران کار دیگر یک ریتمی را ایجاد ‌کنید که آن برای پادکستر است. ولی در کتاب صوتی شما نمی‌توانید این ریتم را ایجاد کنید مگر اینکه خود کتاب این ریتم را داشته باشد. این مهم‌ترین تفاوتی است که این دو برنامه شنیداری با هم دارند.»

«چه جالب نمی‌دانستم» باید در محتوای پادکست مدنظر باشد
در سوال آخر به سراغ این رفتم که برای داشتن یک پادکست موفق باید چه کارهای انجام داد و گفت: «یک بخش این کار بخش فنی است که به آن کاری نداریم و ساده‌ترین قسمت کار همین است که می‌توانید برون‌سپاری کنید و کار را به یک تیم بسپارید اما اصلی‌ترین قسمت کار بخش پژوهش شما است یعنی شما باید حرفی برای گفتن داشته باشید. چیزی را بگویید که مخاطب با شنیدنش نگوید «که چی» بلکه بگوید «چه جالب نمی‌دانستم.» وقتی پادکستر مبنای تولید محتوا را بر این بگذارد و خودش هم راوی خوبی باشد، اگر قرار است عناصر صوتی به پادکستش مثل موسیقی و افکت اضافه کند، اینها را هم خوب بشناسد حتما پادکست موفقی خواهد داشت.»