تاریخ : Sat 30 Sep 2023 - 02:32
کد خبر : 85459
سرویس خبری : جهان شهر

تعلل هزینه‌زای پکن و مسکو

کریدور زنگه‌زور، چین و روسیه را درگیر خواهد کرد؛

تعلل هزینه‌زای پکن و مسکو

. تصمیم‌گیران در روسیه و چین باید بدانند که نه قفقاز‌جنوبی، سوریه است و نه ناتو، تروریست‌های تکفیری. این‌بار تعلل در تصمیم‌گیری، هزینه‌های سنگینی برای پکن و مسکو در پی خواهد داشت.

محمدامین ایمانجانی، مدیر مسئول: درگیری‌های پراکنده بین آذربایجان و ارمنستان در سال‌های گذشته، احتمال یک درگیری نظامی را تقویت کرده بود. خیلی طول نکشید که آتش جنگ دوم قره‌باغ در سال 2020 زبانه کشید. در ابتدا تصور این بود که این جنگ بیش از هر چیز ریشه در ادعاهای سرزمینی طرفین دارد. این البته بهانه جنگ بود و رفته‌رفته مشخص شد که دستورکار از قبل آماده شده‌ای روی میز قرار دارد. برای آذربایجان و ترکیه، ارمنستان کلید رسیدن به آسیای‌میانه بود و از همین رو پیش از جنگ، ارتش آذربایجان به انواع تسلیحات مورد نیاز از سوی ترکیه تجهیز شده بود. گرفتاری روس‌ها در جنگ اوکراین و ناتوانی چینی‌ها در درک تحولات منطقه باعث شد تا ایران به تنهایی در مقابل ایده خطرناکی بایستد که علاوه‌بر تهران، امنیت مسکو و پکن را نیز تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد. ایران به صراحت با هر طرحی که ژئوپلیتیک منطقه را تغییر می‌داد، مخالفت کرد و آن را خط قرمز خود خواند. تهران به‌خوبی درک کرده بود که کریدور زنگه‌زور جدا از قطع دسترسی ایران به اروپا از مسیر ارمنستان، امنیت ایران را نیز به مخاطره می‌اندازد. روسیه نیز تحت‌الشعاع این تهدید قرار می‌گرفت اما نیاز روس‌ها به ترکیه، آنها را ناچار به چشم‌پوشی از قفقازجنوبی کرده بود. چینی‌ها هم که از گذشته با توجه به نگرانی از جنبش جدایی‌طلب اویغور در استان سین‌کیانگ (ترکستان شرقی)، همواره خواهان یک ارمنستان قوی در قفقاز‌جنوبی برای مقابله با پان‌ترکیسم بودند نیز به‌دلایل گوناگون -که یکی از آنها می‌تواند تایوان باشد- نظاره‌گر این میدان شدند. اما به‌نظر می‌رسد ترکیه در ابتکار کمربند و جاده پکن، پیشنهاد داده تا به‌جای روسیه و ایران، ابتکار چینی از کریدور میانی که چین را از آسیای‌مرکزی به قفقاز‌جنوبی و ترکیه را به اروپا متصل می‌کند، جایگزین کند. شاید همین موضوع هم باعث شده تا پکن در برابر تحولات قفقاز جنوبی در کنار روسیه، تماشاچی باشند. گذشت‌ زمان نشان داد که زنگه‌زور قرار است کشورهای ترک‌‌زبان را به یکدیگر متصل کند و این اتصال می‌تواند تا سین‌کیانگ یعنی همان استانی که بیشترین نگرانی امنیتی پکن معطوف به آن است، ادامه پیدا کند. در جنگ سوریه، ترکیه یکی از کانال‌های انتقال اویغورها به سوریه برای پیوستن به گروه‌های تروریستی همچون داعش بوده است. درحال‌حاضر بیش از ۵۰ هزار ترک اویغوری در ترکیه زندگی می‌کنند. آنها در ترکیه علیه چین و سیاست‌هایش در قبال اویغورها کارزار و کمپین و تجمعات مختلف را برنامه‌ریزی می‌کنند. اتصال ترکیه به آذربایجان، آسیای میانه و ترکستان شرقی، رادیکالیسم پان‌ترکیسم را در منطقه توسعه خواهد داد و این یعنی تهدیدی علیه پکن. اما موضوع تنها به رادیکالیسم پان‌ترکیسمی خلاصه نمی‌شود. موضوع نگران‌کننده‌تر، حضور ناتو در منطقه قفقاز‌جنوبی است. روسیه برای جلوگیری از این اقدام یک‌سال‌و‌نیم است که با اوکراین در‌حال جنگ است. مسکو دیگر توانی برای یک جنگ دیگر در منطقه ندارد. حضور ناتو در قفقاز‌جنوبی که هم آذربایجان و هم ارمنستان از آن استقبال می‌کنند، می‌تواند به آن سوی دریای خزر و آسیای‌میانه نیز گسترش پیدا کند. در چنین شرایطی دیگر نه روسیه ابزار بالقوه‌ای برای تقابل با ناتو دارد و نه چین امکان تقابل با دو تهدید مجزا را. مسکو و پکن، تعلل و بی‌عملی در تحولات منطقه غرب‌آسیا و شمال‌آفریقا را تجربه کرده‌اند. در لیبی دو کشور با طراحی غرب برای اعمال منطقه پرواز ممنوع موافقت کردند تا غرب با استفاده از رای دو کشور در شورای امنیت، دست به عملیات نظامی در لیبی بزند. در سوریه هم وضع به همین منوال بود. روس‌ها و چینی‌ها درک درستی از نقشه غرب برای سوریه نداشتند و با سکوت به پیشبرد نقشه آمریکا و متحدانش در این کشور کمک ‌کردند. اگر در سوریه، ایران ورود جدی‌ای نداشت و وارد میدان نمی‌شد روس‌ها باید به‌جای اوکراین با تروریست‌های تکفیری چچنی می‌جنگیدند و چینی‌ها هم با ارتش اویغورها. همانند تحولات قفقاز، در سوریه نیز ایران از همان ابتدا از طراحی غرب برای منطقه آگاه بود و از همین رو با وجود نظرات مختلف در داخل، کمک‌های مستشاری به سوریه را آغاز کرد. اگر‌چه رایزنی‌ها برای مشارکت قدرت‌هایی همچون روسیه و چین که در برابر غرب تعریف می‌شدند، در دستور‌کار ایران قرار داشت اما روسیه با این گمان که کار در سوریه تمام شده است، ابتدا حاضر به همراهی نشد ولی پس از تثبیت مواضع دوطرف در جنگ و جلسات متمادی توجیهی مقامات سیاسی و نظامی ایران برای مقامات روسی، مسکو وارد جنگ شد. کمی بعد نیز چین به شکلی به جنگ ورود کرد تا با کمک ایران، پرونده تروریست‌های تکفیری و حامیان غربی‌شان در سوریه پیچیده شود. تصمیم‌گیران در روسیه و چین باید بدانند که نه قفقاز‌جنوبی، سوریه است و نه ناتو، تروریست‌های تکفیری. این‌بار تعلل در تصمیم‌گیری، هزینه‌های سنگینی برای پکن و مسکو در پی خواهد داشت.