تاریخ : Mon 18 Sep 2023 - 01:49
کد خبر : 84882
سرویس خبری : اندیشه

شکست صنعت اپوزیسیون و فرصت مجدد دولت‌سازی و فرصتی برای رسانه ملی

سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه اندیشه:

شکست صنعت اپوزیسیون و فرصت مجدد دولت‌سازی و فرصتی برای رسانه ملی

یک‌سال اخیر جامعه با اعتراضات وارد شرایط خاصی شد، به‌نوعی جامعه ملتهب شد و ذهنیت انقلابی ساخته شد.

سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه اندیشه: یک‌سال اخیر جامعه با اعتراضات وارد شرایط خاصی شد، به‌نوعی جامعه ملتهب شد و ذهنیت انقلابی ساخته شد؛ ذهنیتی که برساخت رسانه بود اما باید قبول کرد رسانه‌های فارسی‌زبان و دستگاه امنیتی غربی و منطقه با عملیاتی پرفشار و بی‌نظیر در تاریخ یک وضعیت پیچیده و سخت را برای کشور شکل دادند که بعد از کودتای ۱۳۳۲ دیگر مشابه آن تکرار نشده بود، عملیات روانی و جنگ‌ روایت‌هایی که انقلاب را در دسترس نشان می‌داد و روز پساانقلاب را روز رهایی و رفاه و آزادی معرفی می‌کرد. این برساخت در کمتر از دوماه توانست به اوج خود برسد و خیابان‌ها را محلی برای وقوع خشونت کرد و به‌علت گسل‌های اجتماعی که در داخل است همزمان تخیلی را شکل داده بود که اپوزیسیون توان اداره و به خوشبختی رساندن جامعه را دارد. این تخیل که از طریق اینستاگرام و تلگرام به شکلی رویافروشی از گذشته جذاب در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی را شکل داده بود درکنار این تصاویر از قهرمان نشان دادن افرادی مثل حامد اسماعیلیون و چندین سلبریتی قصد داشت نشان دهد که راه‌حل بازگشت به گذشته رویایی با عقلانیت اپوزیسیون است.
اما با گذشت زمان و با فروکش کردن التهاب جامعه ذهن‌های جامعه درباره اپوزیسیون بادقت‌تر شده بود و حالا می‌خواستند بدانند که آیا آنچه ساخته شده، حقیقت دارد یا خیر؟ هرچند زمین بازی و ابزار اصلی در دست رسانه‌های مروج اپوزیسیون بود اما حرف‌های پوچ و ایران‌ستیزی و حتی مردم‌ستیزی و حجم پرتکراری از دروغ‌ها و حمایت از خشونت در داخل کشور و ایضا حمایت از افراد لمپن و خشن در خارج از کشور کم‌کم فضا را تغیر داد. حال هرچند جامعه معترض است و مطالبه دارد اما برای آنها روشن شده برساختی که از اپوزیسیون درست شده، حقیقی نیست و نوعی کلان‌پروژه است برای خوب معرفی کردن آنچه وجود ندارد.
درواقع جامعه متوجه شد بیش از آنکه با اپوزیسیون حقیقی روبه‌رو باشد با نوعی صنعت اپوزیسیون روبه‌رو است که بیشتر به‌دنبال کاسبی هستند تا حرکت‌های واقعی سیاسی و اصلا توان کار سیاسی و اجتماعی را ندارند و حتی توانایی دوماه فعالیت مشترک هم دارا نیستند، به همین جهت جامعه خیلی زود از آنها عبور کرد. هرچند فراخوان ۲۵ شهریور عدم استقبال جامعه از آن نوعی تیر خلاص به شاکله اپوزیسیون بود اما به نوعی می‌تواند آغاز شکلی جدید از حکمرانی باشد که بتواند مطالبات جامعه را تا به بحث اصلی حکمرانی بدل کند.
حال دولت که در یک‌ سال گذشته خیلی نتوانست بحث‌های مهم را دنبال کند در سیاست داخلی فرصت خوبی دارد که با شکست صنعت اپوزیسیون بخش ناراضی جامعه را ابتدا داخل عقلانیتی قرار دهد و بعد از آن با توجه به ایده‌ای در شکل و تفکر و عمل دولت بتواند از این ظرفیت استفاده کند، شاید بهترین مسیر برای این حرکت به این سمت احیای مرکز استراتژیک دولت باشد که نقش عقل دولت را داراست و لزوم بازاندیشی درباره افق‌های دولت تا سال ۱۴۰۴با استفاده از ظرفیت مطالبه معترضان، دولت با این کار اولین گام را برای دولت‌سازی شکل داده که در این موقعیت بهترین زمان است.
از طرفی رسانه ملی هم می‌تواند از این شکست استفاده کند، حال که مشخص شده رسانه‌های فارسی‌زبان به‌نوعی مجری پروژه تجزیه و تخریب ایران بوده‌اند، مدیر رسانه ملی با استفاده از ظرفیتی که در این لحظه پدیدار شده است می‌تواند نسبت به بحث امر ملی و چگونگی ارتباطی جدید با جامعه تامل کند تا بتواند از ظرفیت افرادی که هم در سابق در رسانه ملی موفق بودند و هم افرادی که توانایی دارند به این رسانه کمک کنند استفاده کند اما با این تفاوت که رسانه ملی باید افق خودش را پروژه احیای امر ملی تعریف کند و به‌مثابه نوعی از شرایط امروز نشان دهد امر ملی می‌تواند به حکمرانی هم کمک کند تا برای سال‌ها بتواند کشور را درمقابل جنگ روانی و روایتی رسانه‌های فارسی‌زبان بیمه کند.
شاید اگر بادقت توجه شود این فرصت طلایی همان وضعیتی است که هم دولت و هم رسانه ملی احتیاج داشتند تا بتوانند خودشان را از حاشیه به متن برسانند. اگر از این فرصت به‌درستی استفاده شود و دولت و رسانه ملی از این زمان به‌عنوان زمانی طلایی یاد کنند، قطعا در بلندمدت دیگر دچار بحران‌هایی نخواهند بود که در سال گذشته شده بودند. اگر از منطق رسانه‌ای بخواهیم بحث کنیم هم دولت و هم رسانه ملی در این زمان از فاز دفاعی خارج شده‌اند و حالا می‌توانند به فاز هجومی حرکت کنند که هرچند کار دشواری است اما فرصتی بسیار مطلوب است که قطعا راهگشا خواهد بود. شکست صنعت اپوزیسیون جامعه را شنوا‌تر کرده و محور عقلانیت را بر احساسات افزایش خواهد داد. این وضعیت بهترین زمان برای احیای حکمرانی است که شاید مجدد کمتر تکرار شود، درنتیجه دولت و رسانه ملی فرصت کوتاهی دارند و اگر بتوانند از آن خوب استفاده کنند قطعا دیگر در آینده صنعت اپوزیسیونی شکل نخواهد گرفت.