باستانی سالهاست در رسانه فارسی زبان کار میکند و تقریبا از افراد خاصی است که همیشه مواقعی که بیبیسی فارسی قصد دارد نشان دهد نماینده منطق است از او استفاده میکند. هرچند باستانی خودش در پروژههایی که حقیقت ندارد در بیبیسی همیشه مشارکت داشته است
اما در این مقطع چرا او از یک واقعیت پرده برداشته است؟
باستانی متوجه شده پروژه که سال گذشته تحت ابرروایتهایی برای کشاندن مردم به کف خیابان طراحی شده شکست خورده و نتیجه عکس داده است. این به آن معنا است که کارکرد دروغهای وسیع در عمل دیگر نتیجه ندارد و اتفاقا فضایی را شکل داده که بیش از آنکه تحریک کننده باشد و جامعه را به حرکت خشن وادار کند نوعی بیتفاوتی را شکل داده است و بیبیسی خوب میداند این بی تفاوتی نتیجه یک پروژه شکست خورده است
حالا در نتیجه بیبیسی تلاش میکند به وسیله باستانی خودش را بیرون از این پروژه شکست خورده معرفی کند و سعی دارد نشان دهد او نماینده عقلانیت است و متوجه شده که نباید در اتمسفر پسا حقیقت بازی کند ولی این روش قطعا جواب نمیدهد.
چون بیبیسی خودش در آن پروژه یک پازل مهم بوده و حالا دیگر دیر شده که بتواند خودش را جدا کند و این اعتراف به دروغگویی دیگر بی معنی است و بیش از آنکه به احیا بیبیسی کمک کند به جامعه نشان میدهد که چقدر رسانه در سال گذشته به او دروغ گفته و بیتفاوتی را بیشتر خواهد کرد.