مریم طیبی نظری، خبرنگار: در سال 1401 تعداد 5711 پروانه احداث ساختمان توسط شهرداری تهران صادرشده که نسبت به سال 1400 حدود نیم درصد افزایش داشته است. طی سال گذشته 43 هزار و 432 واحد مسکونی در پروانههای صادرشده برای احداث ساختمان از سوی شهرداری تهران، پیشبینی شده که نسبت به سال 1400 حدود 2.5 درصد کاهش داشته است. بنظر میرسد طرح تفصیلی تهران، ماشین خانه سازی را پنچر کرده است.
آمارها نشان میدهد درحالی در زمان اجرای پروژه مسکن مهر یعنی بین سالهای 1390 تا 1392 تعداد واحدهای درج شده در پروانههای ساخت تهران بین 178 تا 211 هزار واحد بوده اما حالا این تعداد در سال 1401 و دقیقا زمانی که دولت وعده ساخت 4 میلیون مسکن داده، تنها 43 هزار و 432 واحد است. رکوردزنی کاهش ساختوساز درشرایطی رخ میدهد که حوزه مسکن با بحران و چالشهای پیچیدهای مواجه است. بحرانی که برآیند سیاستگذاریهای اشتباه در این حوزه بوده است. دولت قبل با پافشاری بر نساختن مسکن و عدم ورود بهمنظور سروسامان دادن شرایط این حوزه، فاجعهای را رقم زد. دولت سیزدهم که میراثدار بحران مسکن از دوره قبل است، با الزامی اضطراری و مشخص بر تامین خانه مواجه بوده و در همین راستا سیاستگذاریهای مختلفی را انجام داده است. اما تحقق اغلب سیاستها و ریلگذاریهای دولت سیزدهم تاکنون به علت وجود چالشهای موجود در این حوزه به تعویق افتاده و درمقابل اقدامات و سیاستگذاری انجام شده نیز نتوانسته این چالشها را برطرف سازد. به عبارت دیگر، علیرغم تلاش و دغدغه دولت، برای حل ابرچالش مسکن، نهتنها موفقیتی حاصل نشده بلکه باعث وخیمترشدن این مساله نیز شده است، که این عدم موفقیت کاملا در گزارش مرکز آمار قابل مشاهده است. اما دقیقا سیاستگذاران کجای مسیر تحلیلی خود را اشتباه کردهاند که با وجود دغدغه لازم، در عمل تغییری حاصل نشده است؟
برای پاسخ به سوال بالا باید به مسیر طی شده در این 40 سال نگاهی انداخت. طبق بررسیهای انجام شده، پس از انقلاب نوع مواجهه دولتها با حوزه مسکن را میتوان ذیل دو رویکرد کلی تفکیک کرد. سیاستگذاران یا درکل نقشی برای خود در این بازار تعریف نمیکنند، که نهایتا منجر به عدم دخالت مستقیم و غیرمستقیم در این زمینه میشود. یا اینکه تامین مسکن برای مردم را وظیفه خود میدانند. در این شرایط است که خود به صورت مستقیم وارد عمل شده و شروع به ساختوساز برای مردم میکنند.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.