مصطفی قاسمیان، خبرنگار:در حدود 2 ماه گذشته، آنتن آخرهفته شبکه یک سیما میزبان سریال «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده بود که جمعه گذشته با پخش قسمت 18 تمام شد.
این محصول حوزه هنری از لحاظ هنری و تکنیکی در سطح قابلتوجهی ساخته شد و نقاط قوتی جدی داشت که به شکل رایج، در همه سریالهای تلویزیون یکجا جمع نمیشود. این مجموعه با موضوعی آغشته به سیاست، درحالیکه ظرفیت فراوانی برای شعارزدگی داشت، دچار این معضل نشد. قیاس سوران با «گاندو» که این شبها روی آنتن شبکه آیفیلم میرود و در هر قسمت معمولا یکی دو سکانس سخنرانیگونه (اغلب از «محمد» یا «عبدی») دارد نشان میدهد که چطور سازندگان سوران، به جای مستقیمگویی، قصهگویی را برگزیدند و در این اثر با تصویر سخن گفتند. سریال پایانیافته شبکه یک همچنین دارای درامی جذاب بود، ریتم خوبی داشت، از نقشآفرینیهای درجهیکی بهره میبرد و در صحنههای درگیری، انفجار و تیراندازی نیز با اجرای تروتمیز کارگردان، قابل قبول جلوه میکرد.
افت باکس سریال شبکه یک
آمار دقیقی از میزان استقبال سریال سوران منتشر نشده است اما بنا به آمار غیررسمی، سریال نتوانسته مخاطب زیادی را جذب کند. علت شکست این اثر در جذب مخاطب، خصوصا با توجه به کیفیت بالای سریال، احتمالا به کاهش مخاطبان تلویزیون بهویژه باکس نمایشی شبکه یک باز میگردد. اگرچه برنامه پخش سوران شبانه نبود و آخر هفتهها روی آنتن میرفت اما اگر برای 7 هفته متوالی، سریال شبانه شبکه خود را به بازپخش سریالی محصول دهه 70 اختصاص دهید، طبیعی است که آمار مخاطب باکس نمایشی شبکه به کلی افت کند و پس از آن، بهسرعت به حالت قبل بازنگردد.
وقتی دلسوزان رسانه ملی نسبت به پخش متوالی سریالهای تکراری در شبکههای اصلی هشدار میدادند، این چنین روزهایی را میدیدند که مخاطب باکس نمایشی بعضی شبکهها آنقدر کم شود که حتی بعضی محصولات خوب هم قربانی شوند.
یک پیشنهاد: همزمان در آیفیلم پخش کنید
با این همه به نظر میرسد با یک راهکار که پیش از این نیز یکبار تجربه شده میتوان بعضی سریالهای باکیفیت تلویزیون را از سرنوشت سوران نجات داد. درحالیکه در یک سال گذشته سریال «گیلدخت» محصول معاونت برونمرزی رسانه ملی به شکل همزمان در شبکه یک (معاونت سیما) و شبکه آیفیلم (معاونت برونمرزی) پخش شد و به آمار 38 درصدی مخاطب در اسفندماه دست یافت میتوان با استفاده از دو تجربه متفاوت سوران و گیلدخت، ایده پخش همزمان سریالهای ویژهتر سیما را از شبکه آیفیلم، برای دیگر سریالهای پرامید تلویزیون نیز به کار بست.
از ظواهر امر پیداست به خلاف شبکههای یک و دو که به علت پخش سریالهای تکراری باکس سریالشان دچار کاهش مخاطب شده شبکه آیفیلم همچنان سطح مخاطب مناسبی دارد. البته رسانه ملی مدتی است که آمار بیننده سریالها و شبکهها را اعلام نمیکند اما نگاهی به حجم واکنشها در شبکههای اجتماعی و ترندهای آن نشان میدهد سریالهای آیفیلم همچنان از سطح بالاتری از بیننده نسبت به سریالهای جدید شبکههای یک و دو سیما برخوردارند، چراکه امثال «جابر ابن حیان» و حتی گاندو این روزها کمابیش در فهرست ترندها قرار میگیرند، ولی «بازپرس»، «آقای قاضی» و سوران نه. در این میان به نظر میرسد شبکه 3 عملا نیازی به اینگونه راهکارها ندارد؛ چراکه باکس نمایشی آن همچنان کیفیت خود را حفظ کرده و علت این امر نیز علاوهبر پربینندهتر بودن کلی شبکه نسبت به رقبا، همان است که بالاتر آمد: این شبکه در تمام سالهای اخیر -چه با تصمیم مدیران این شبکه و چه با تکلیف از بالاتر- بهندرت سریال تکراری را در باکس اصلی قرار داده است.
چرا آیفیلم؟
فارغ از تجربه گیلدخت و حتی مساله پخش محصولات تکراری در باکس سریال شبکههای اصلی، منطق پربیننده بودن شبکه آیفیلم نیز قابل درک است. بدون استفاده از آمار نظرسنجیهای مرکز تحقیقات که ما از آن خبر نداریم، به نظر میرسد مخاطب به تکراری بودن سریالهای شبکه آیفیلم چندان وقعی نمینهد؛ چون اساسا هویت این شبکه با سریالهای آرشیوی شکل گرفته است. بیننده تلویزیون با نیت تماشای سریال تکراری و جذاب به سراغ این شبکه میرود و مهمتر از همه اینکه آیفیلم اغلب دست روی محصولات موفق و پربیننده سالهای گذشته میگذارد، نه آثار ضعیفتر و کمتردیدهشده. برای نمونه از 7 سریالی که این روزها در جدول پخش این شبکه قرار دارد، حداقل 5 عنوان را میتوان به نسبت دوره پخش اول خود، پربیننده نامید: «اولین شب آرامش»، «مدینه»، «پلیس جوان»، «نجلا 1» و گاندو. طبعا این دستفرمان با آنچه در شبکههای اصلی در جریان است، تفاوت دارد؛ جایی که مخاطب به دنبال سریال جدید میگردد، اما نه با سریال بازپخشی مخاطبپسند، بلکه با امثال «محاکمه»، «هشت بهشت» و آقای قاضی مواجه میشود که بهرغم همه ارزشهای کیفی و محتوایی، در دوره پخش خود بهعنوان آثاری پرمخاطب یا موجساز شناخته نمیشدند.